به گزارش پارس به نقل از جام جم زندگی مشترک یک ارتباط دوسویه بین دو نفر است که زن و شوهر در تمامی ابعاد جسمانی و روانی شریک یکدیگرند. اگر چه وظایف، محدوده عمل آدم‌ها را مشخص می‌کند ولی یک زندگی گوارا و دلنشین را نمی‌توان تنها بر حسب تذکر وظایف افراد، شکل داد.

وظایف برای پیشگیری از تخطی افراد است نه شکل دهنده یک زندگی زیبا و دلچسب. یک زندگی مشترک مناسب، مهر و ارادت دارد، ایثار و گذشت دارد، احترام به احساس دارد، خوشرویی و خوشگویی می خواهد، شور و مهر و عشق دارد.

گذشتن از خواسته های خود در مسیر رضایت و رفاه و راحتی شریک زندگی خود دارد. اما در مواردی افراد از این خوبی های زندگی مشترک چشم پوشی می کنند و فقط خواهان حقوق خود هستند یا در مواردی زندگی مشترک دو نفر به بن بست می رسد و افراد مجبور به جدایی هستند، در این صورت نیز آنها باید بدانند چه حقوقی نسبت به یکدیگر دارند و چه اقداماتی باید انجام دهند.

درباره حقوق و تکالیف زن و مرد نسبت به یکدیگر که اغلب پرسش های حقوقی خوانندگان درباره آن است گفت وگویی با دکتر «حسن فدائی»، استاد دانشگاه داشتیم که در ادامه می خوانید.

زن و مرد بعد از ازدواج چه حقوق و تکالیفی نسبت به یکدیگر دارند؟

مطابق قانون مدنی که قانون اصلی و مادر است بعد از این که عقد به طور صحیح انجام شود روابط زوجیت بین طرفین به وجود می آید و زن و مرد از آن لحظه حقوق و تکالیفی نسبت به هم دارند. ابتدا به حقوق و تکالیف بر عهده مرد می پردازیم.

زن حقوق مالی و غیر مالی دارد. یکی از حقوق مالی که زن دارد و تامین آن به عهده مرد است بحث نفقه است. بعد از ازدواج و در عقد دائم مرد موظف است که نفقه زن را بپردازد. این که به کلمه عقد دائم اشاره کردم بیانگر این موضوع است که عقد موقت نفقه ندارد مگر آن که دو طرف قبل از عقد با هم شرط کنند که زن نفقه بگیرد.

یکی دیگر از حقوق مالی که به عهده مرد است پرداخت اجرت المثل است. بابت کار هایی که زن شرعا بر عهده نداشته و درخانه انجام داده، مطابق ماده 336 قانون مدنی و ماده 29 قانون حمایت از خانواده مرد باید این حقوق را بپردازد.

یکی دیگر از حقوق مالی بحث مهریه است. اگر دو طرف مهریه مشخص کردند، مطابق عقدنامه،در صورت عندالمطالبه بودن مهریه،هر زمانی که زن مهریه اش را درخواست کند مرد موظف است آن را بپردازد و اما موارد و حقوقی وجود دارد که غیر مالی هستند. در حقوق معنوی زن و مرد مکلف هستند به حسن رفتار با یکدیگر، به این منظور که مرد در خانه به حسن معاشرت و حسن رفتار و کمک به همسرش مکلف است که همه این موارد مطابق قانون است و در صورت انجام نشدن دارای ضمانت اجراست.

یکسری از وظایف و حقوق هم بر عهده زن است و زن باید آنها را در مقابل همسر خود انجام دهد. یکی از این حقوق مطابق ماده 1105 پذیرفتن ریاست مرد در خانواده است. به دلیل فضیلت هایی که برای مرد قرار می دهند ریاست خانواده به عهده مرد است و مرد هم مسئولیت هایی را در قبال این ریاست دارد، زن هم باید این ریاست را بپذیرد.

وظیفه دیگر زن تمکین از شوهر است. این تمکین می تواند تمکین عام باشد یا خاص که بین زوجین مقرر می شود.

به طور کلی این موارد تکالیفی است که زوجین نسبت به همدیگر دارند. البته 12 شرط در عقدنامه وجود دارد که حتی طرفین می توانند شروطی را هم اضافه کنند. در ماده 1119 قانون مدنی هم شروطی ذکر شده که اگر خلاف مقتضیات عقل نباشد طرفین موظف هستند به آن شروط هم عمل کنند و در غیر این صورت ضمانت های اجرایی وجود دارد که طرفین را مجبور به اجرای شروط می کند.

چه زمانی به زنان نفقه تعلق نمی گیرد؟

همان طور که گفتم، مطابق ماده 1112 قانون مدنی بعد از این که عقد درست انجام شد، حقوق و تکالیفی برای طرفین مشخص می شود.

عده ای معتقدند در صورتی به زن نفقه تعلق می گیرد که زن تمکین کند. عده ای از استادان هم معتقدند مطابق ماده 1102 بلافاصله بعد از این که نکاح واقع شد نفقه بر عهده مرد است و باید نفقه زن را بپردازد. ولی رویه به این صورت است که مطابق احکام دادگاه در صورتی که زن تمکین نکند و مرد عدم تمکین همسر خود را اثبات کند،از لحظه عدم تمکین نفقه ای به زن تعلق نخواهد گرفت. البته ایامی که زن مانعی برای تمکین خود دارد، این عذر شرعی و قانونی است و مانعی برای پرداخت نفقه نخواهد بود.

در چه صورت زن ناشزه محسوب می شود؟

در قانون و فقه به زنی که تمکین نمی کند ناشزه می گویند. در صورتی که زن بدون عذر شرعی و قانونی تمکین نکند ناشزه محسوب می شود.

به زن ناشزه هم حقوقی تعلق می گیرد؟

به زن ناشزه نفقه تعلق نمی گیرد. البته در ماده 1085 و1086 قانون مدنی موردی وجود دارد مبنی بر این که زنی که ازدواج می کند و مهر او عندالمطالبه است می تواند مطابق قانون تمکین نکند و به رغم این که تمکین نمی کند و ناشزه است باز هم به او نفقه تعلق می گیرد. این مورد اصطلاحاً به حق حبس معروف است که می توان به آن مراجعه کرد.

در صورتی که زن تمکین نکند مرد چه اقداماتی باید انجام دهد؟

مرد می تواند به دادگاه اظهارنامه دهد. اظهارنامه قانونی که زن را به ادای وظایفش دعوت کند و از لحظه ارسال اظهارنامه دیگر به زن نفقه تعلق نمی گیرد. دادگاه هم در این صورت زن را به تمکین به همسرخود ملزم می کند. البته در صورتی که زن ادعا کند در خانه مرد خوف شرافتی یا مالی یا جسمی دارد می تواند با ارائه مدارک از دادگاه درخواست منزل دیگری کند، یعنی بگوید در این خانه امنیت جانی یا شرافتی ندارم و طبق قانون مرد در این صورت موظف است یک منزل مورد تائید برای او تهیه کند.

آیا تمکین در مهریه تاثیر دارد؟

همانطور که گفتم اگر مهریه زن عندالمطالبه باشد، زن می تواند قبل از تمکین درخواست مهریه کند، البته به طور کلی مهریه در مقابل تمکین نیست ولی در صورتی که مهریه حال و عندالمطالبه باشد، زن می تواند در مواردی از حق حبس استفاده کند و به مرد بگوید مادامی که مهر من را ندادی من تمکین نمی کنم.

زنان در چه صورتی می توانند در خواست طلاق دهند؟

اگر شروطی که در عقدنامه وجود دارد زیر گذاشته شود. برای مثال اگر شوهر معتاد به مواد مخدر باشد و زندگی اش غیرقابل تحمل باشد یا شوهر دارای سوءرفتاری است که زندگی را برای زن سخت می کند یا مرد سال ها محکوم شده یا مدت ها نفقه
زن را پرداخت نکرده و ترک منزل کرده باشد، در این شرایط زن می تواند درخواست طلاق دهد.

همچنین مطابق ماده 1111 قانون مدنی اگر شوهری باوجود تمکین همسر، نفقه او را نپردازد، زن می تواند از دادگاه الزام او را بخواهد و در صورت عدم پرداخت و عجز شوهر می تواند دادخواست طلاق دهد.

مرد در چه شرایطی می تواند در خواست طلاق دهد؟

مطابق ماده 1133، مرد هر زمان که بخواهد می تواند زن را طلاق دهد به شرط آن که همه حقوق او را ادا کند.

در چه صورتی اجازه ازدواج مجدد به مرد داده می شود؟

با توجه به قانون حمایت از خانواده زمانی که زن تمکین نمی کند و شوهرعدم تمکین او را اثبات می کند مرد اجازه ازدواج مجدد دارد.

یکی از مشکلات فعلی دستگاه قضایی، زندانیان مهریه است. بهترین راهکار برای کاهش محکومان مهریه چیست؟

در گام اول، با یک مقایسه ساده و مراجعه به آیات و روایات متوجه می شویم که فلسفه اصلی مهریه که نشان از صداقت و راستی در گفتار و رفتار مرد نسبت به زن است که تا حدی از فلسفه اصلی اش دور افتاده است.

مهریه که در قرآن با عنوان صداق نام برده شده، جهت دوستی و هدیه پیشکش زن است و آن هم در کمال صداقت و راستی و خوشبختی. متاسفانه اکثر مهریه ها امروزه به دلایل مختلف بسیار سنگین و زیاد هستند که این مورد از نظر روایات شوم است و اکثر این مهریه ها زمانی پرداخت می شود که طلاق و دعوا و درگیری در مجاری قضایی طی می شود. این موارد مستلزم یک کار فرهنگی است. باید در جامعه فلسفه اصلی مهریه که برای صداق و دوستی بوده شناخته شود. بهتر است مرد به نسبت توانایی خودش مهریه را فی المجلس پرداخت کند و اگر توانایی پرداخت را ندارد با صداقت همان اول کار اعلام کند.

با یک مقایسه بسیار ساده در بعضی از اقوام کشور خودمان متوجه می شویم که با پرداخت فی المجلس مهریه در همان ابتدای امر ازدواج، آمار زندانی و شکایات در این اقوام بسیار کمتر است. در پایان لازم است اشاره کنم با اخلاق و اخلاق مداری است که زندگی و مسکن می تواند مایه آرامش و آسایش باشد و هرچه ما به دنبال شکایت و این موارد باشیم نمی توانیم محبت دیگران را جلب کنیم.