به گزارش پارس به نقل از جام جم در باره شیفتگی رضاخان به ترکیه و اقدامات مصطفی کمال و الگوپذیری از وی، حتی قبل از آنکه وی براریکه سلطنت ایران دست یازد، مطالب فراوانی گفته شده است. از جمله روزنامه مورنینگ پست در شماره 12 اکتبر 1924/ 20 مهر 1303 خود در مقاله‎ای تحت عنوان مرد توانای ایران، به این شیفتگی اشاره کرده و می‎نویسد: «رضاخان نسبت به کارهای بزرگ و عملیات نظامی همسایه ترک خود مصطفی کمال بسیار شیفته شده و در تقلید از برنامه سیاسی او نیز تردیدی بخود راه نداده است.»(1)

یکسال بعد همین روزنامه در شماره دیگر خود در مقاله‎ای تحت عنوان «سوابق رضاخان و هم چشمی او با مصطفی کمال» پیش‎بینی سیاسی خود را تحقق یافته می‎بیند و چنین می‎نویسد:
«رضاخان پس از ارتقاء به نخست‎وزیری موافقت قطعی خود را با جمهوریت اعلام و خویش را نامزد ریاست حکومت نمود ولی بر اثر مخالفت علماء اقدام او موقتاً عقیم ماند ... با وجود این تحت تأثیر روش همانند خود مصطفی کمال پاشا در ترکیه قرار گرفت و در سیاست ضدسلطنت خود اصرار ورزید و در اوایل سال جاری (1304 ش) هنگامی که مجلس را وادار به تصویب قانون تفویض فرماندهی ارتش خود نمود کار را پیش انداخت»(2)

این روزنامه سپس به علت عدم توفیق شاه ایران در تقلید کامل از همسایه تجددخواه خود اشاره کرده و می‎نویسد: «تنها علتی که رهبر ایران‌ ـ رضا شاه ـ ملت خود را پابپای ترکها نمی‎برد این است که خطر بلشویکی ایران را بیش از ترکیه تهدید میکند و بهترین وسیله دفاع در مقابل این خطر آن است که تمام مملکت مجهز گردد و با استفاده از احساسات شدید مذهبی توده‎های مردم، این عمل در ایران بهتر انجام می‎گیرد و روحانیون راهنمائی ملت را عهده‎دار می‎باشند ...»

آنگاه خاطرنشان می‎سازد: «همینکه خطر بلشویکی از میان برود ایران ناگزیر خود را به پای ترکیه میرساند و همان تحولات اجتماعی ولی با محافظه کاری و قدمهای شمرده‎تر، صورت خواهد گرفت»

پیش بینی دیگر این نشریه خارجی جامه تحقق به خود پذیرفت. پس از آنکه خطر بلشویکی رفع گردید، رضا شاه با اجرای سیاست گام به گام نسبت به حذف تدریجی روحانیت از صحنه سیاسی ـ اجتماعی کشور اقدام کرد تا راه را برای سیاست تجددطلبانه خود هموار سازد.

دیدار رضا شاه از ترکیه در راستای اجرای سیاست تجددطلبانه وی صورت گرفت و در واقع اولین و آخرین سفر او به عنوان شاه ایران به یک کشور خارجی است. گزارشات لحظه به لحظه این سفر مهم و تاریخی در جراید آنروز خصوصاً شفق سرخ و اطلاعات درج ‎گردیده و حتی به تصویر کشیده شده و در سینماها و تالارهای نمایش، به روی پرده در آمده است. روزنامه شفق سرخ در مقاله‎ای تحت عنوان «موکب ملوکانه» به شرح این سفر شانزده روزه پرداخته و راجع به آغاز این سفر چنین می‎نویسد: «صبح روز گذشته شنبه 11 خرداد 1313 ساعت پنج قبل از ظهر موکب اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برای مسافرت به مملکت ترکیه از قصر سلطنتی به سمت قزوین حرکت فرمودند. در موقع حرکت آقای رئیس الوزراء ـ فروغی ـ و آقایان وزراء در قصر سلطنتی شرفیابی حاصل کرده و تعلیمات لازم صادر و ابلاغ فرموده‎اند» (3)

یکی از علل پیشرفت کشف حجاب در ترکیه گذشته از همجواری و نزدیکی با کشورهای اروپایی، شیوه عملکرد آتاترک در قبال این جریان بود که بدون اعمال فشار مستقیم در پیشبرد این طرح می‎کوشید. در سخنانش از زنان و وضعیت آنان دفاع می‎کرد و مردها را به باد سرزنش می‎گرفت. از جمله می‎گفت «چرا ما مردها باید اینقدر خود خواه باشیم و بگذاریم خواهرانمان در چنین وضعی باشند؟ بهتر است بگذاریم آنها رویشان را به دنیا نشان بدهند و فرصت مسافرت و دیدار نقاط مختلف را داشته باشند از هیچ چیز نباید ترسید. هیچ ملتی بدون تشریک مساعی زنانش موفق به پیشرفت نمی‎شود. مگر زنان و دختران دنیای متمدن اینطور لباس می‎پوشند و چنین رفتاری دارند؟ مسلماً نه.(4)

پس از ورود رضا شاه به ترکیه استقبال باشکوهی توسط آتاترک و دیگر مقامات لشکری و کشوری از وی به عمل آمد. در این سفر، ظواهر اروپایی ترکیه رضا شاه را بیش از پیش مجذوب اقدامات مصطفی کمال کرد، و او را مصمم ساخت تا در بازگشت به ایران دنباله اقدامات تقلیدی خود را تسریع بخشد.

رضا شاه طی نطقی در ضیافت شام رئیس جمهوری ترکیه، هدف و انگیزه خود از سفر به این کشور را با عبارتی بیان کرد که شیفتگی او را به ترکیه و رئیس جمهوری آن ثابت می‎کند: «مدتهاست با کمال خوشوقتی ناظر ترقیات عظیم ملت دوست و همجوار خود لزوم دوستی با ترکیه را احساس میکردم و به همین مناسبت خوشبختانه امروز مشاهده میکنم که این دوستی در آتیه از هر تزلزل مصون خواهد بود و دو ملت همسایه و برادر می‎توانند با کمال اعتماد و اطمینان به یکدیگر متکی بوده و وظیفه مقدس خود را که ادامه ترقیات و توسعه تمدن است ایفاء نمایند.»

در این مسافرت رضا شاه از مراکز علمی و صنعتی ترکیه دیدن کرد. اما آنچه بیشتر مورد توجه رضا شاه قرار گرفت، ظاهر وضع آراسته و مدرن زندگی اجتماعی مردم بود. همه چیز زیبا به نظر می‎رسید و حضور زنان بی‎حجاب در چشم او بسیار پسندیده آمد.

دیدن این مناظر خصوصاً در مراکز آموزشی و تربیتی این کشور توجه رضا شاه را بیشتر جلب کرد. روزنامه اطلاعات در این مورد می‎نویسد: «یکی از مراکزی که رضا شاه هنگام دیدار از ترکیه انجام داد دیدار از مدرسه‎ای در آنکارا بنام عصمت پاشا بود که در این مدرسه دختران بی‎حجاب ترک تربیت خانه‎داری و صنایع یدی را می‎آموختند و در هنگام ورود شاه تمام دختران مؤسسه مزبور با کف زدنهای ممتد خود مقدم ملوکانه را تهنیت گفتند.»(5)

رضا شاه باور نداشت که ترکیه در زمینه آزادی زنان و تعلیم و تربیت آنان، تا این اندازه دچار تحول و دگرگونی به سبک اروپا شده باشد، تا حدی که خطاب به سفیر کبیر ایران مستشارالدوله صادق اظهار می‎دارد: «هنوز عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم ...».(6)

به همین علت بود که پس از بازگشت از ترکیه در اغلب اوقات ضمن بیان پیشرفت سریع کشور ترکیه، از رفع حجاب زنها و آزادی آنها صحبت می‎کرد.(7) تأثیر این مسافرت تا بدان حد است که روزنامه رستاخیز در مقاله‎ای به مناسبت سالگرد کشف حجاب، «ابتداء ماجرای کشف حجاب را از سال 1313 شمسی می‎داند»، سالی که بنیانگذار شاهنشاهی پهلوی به دعوت مصطفی کمال پاشا برای دیداری به ترکیه رفت. همچنین: «یکی از مسائلی که در جریان این دیدار جلب توجه رضا شاه کرد، مسئله بی‎حجاب بودن زنان آن کشور بود».(8)

سخنان صریح رضا شاه به رئیس‎الوزراء جدید (محمود جم) به تاریخ 11 آذرماه 1314 در این خصوص، مؤید این مدعاست. در جایی که اظهار می‎دارد: «نزدیک دو سال است که این موضوع ـ کشف حجاب ـ سخت فکر مرا بخود مشغول داشته است خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش بدوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‎کنند دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است».(9)

به همین جهت، این سفر و دیدار از ترکیه و مشاهده تحول دگرگونی در اجتماع زنان و «کیفیت مجالس، شاه را در خط تأسی صرف انداخت و تشبه به اروپایی شدن کشورش»، چرا که کوشش وی آن بود که ایران را در طریق ترقی و قبول تمدن جدید وارد» کند،(10) غافل از آنکه با تغییر در ظاهر و تقلید صرف گرهی از مشکلات زن ایرانی، باز نمی‎شد.

پی نوشت :
1. نوری اسفندیاری، به نقل از رستاخیز ایران، ص 96 .
2. همان، ص 183 .
3. شفق سرخ، شماره 2657، مورخ 12 خرداد 1313 .
4. به نقل از: باربر، نوئل؛ فرمانروایان شاخ زرین؛ ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی .
5. روزنامه اطلاعات، شماره 2233، مورخ 20 تیرماه 1313 .
6. مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج 6، ص 157 .
7. هدایت، همان، ص 404 .
8. رستاخیز، شماره 511، پنجشنبه 16 دی ماه 2535 .
9. رستاخیز، همان.
10. هدایت؛ همان؛ ص 404 .

مهدی صلاح ، کشف حجاب ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ، 1384 ، ص 114 118