پايگاه خبري تحليلي «پارس»- آذرصدارت - وقتي بچه هستيم، يکي از تکراري ترين و بي نمک ترين سوال‌هاي‌ بزرگ ترها اين بود که: «قربونت برم! وقتي بزرگ شدي مي‌خواي چکاره بشي؟»؛ بعضي‌هاي‌ ديگر هم خلاقيت به خرج مي‌دهند و برحسبِ نشانه‌هاي‌ ظاهري و مثلا براي هدايتِ استعدادهاي بچه، مي‌گويند که: «اين بچه بزرگ بشه، نويسنده مي‌شه؛ حالا ببينيد کِي گفتم!»؛ اما واقعيت اين است که معمولا اين سوال و جواب‌ها و حدس و گمان ها، اثر چنداني روي آينده کاري و حرفه اي ما ندارد و اغلبمان وقتي به سنِ انتخاب رشته تحصيلي و مسيرِ حرفه‌اي‌ مي‌رسيم، شرايط، استعداد، توانايي، خواسته و ايده آل هايمان، زمين تا آسمان با کودکي هايمان فاصله دارد. منتها همه مان، چه کوچک، چه بزرگ، به دنبال تجربه يک شرايطِ مناسبِ کاري هستيم؛ کاري که متناسب با علايق، توانمندي‌ها و نيازهاي مالي مان باشد. کارِ ايده آل از نگاهِ آدم‌هاي‌ متفاوت، تعريف‌هاي‌ متفاوتي دارد؛ بعضي‌ها به دنبالِ نظم و کلاسِ اجتماعي هستند، بعضي‌هاي‌ ديگر به دنبالِ خطر و ريسک و هيجان. عده‌اي‌ به دنبالِ ثبات و آرامش و پشتِ ميزنشيني اند، عده ديگري عاشقِ تلاش و چالش. در اين ميان، آدم‌هايي هم هستند که معتقدند اين تخصص و مهارتِ صاحبانِ آن مشاغل است که به شغل، ارزش و اعتبار مي‌بخشد. از اين حرف‌ها که بگذريم، بعضي مشاغل هم هستند که ذاتا، شغل‌هاي‌ جذاب و بانشاطي به حساب مي‌آيند. مشاغلي که عشق، علاقه، دقت و ظرافت و حوصله، در آن‌ها حرفِ اصلي را مي‌زند و به نسبتِ ديگر شغل ها، فشار و استرسِ کمتري دارند و خلاصه در ظاهر شاد و شيرين و دلنشين اند. البته اين به معناي آن نيست که ديگران از شغل‌شان رضايت ندارند، بلکه ذات يکسري مشاغل شادي و رضايت بيشتري دارد. امروز به سراغِ برخي از اين مشاغلِ جذاب و بانشاط رفتيم و با آدم‌هايي که مشغول انجامِ اين کارها هستند، گفتگو کرديم. با ما همراه باشيد.

ترافل

تِرافل‌هاي دست ساز!
شکلات، يک خوراکيِ خوشمزه و لذت بخش است که با انواعِ طعم‌هاي‌ تلخ، شيرين، کم شيرين، شيري، نعناعي، ميوه‌اي‌ و حتي چيلي؛ و به شکل‌هاي‌ جامد، پودر، آشاميدني، پوشش شيريني، طعم دهنده بستني و اسانس مواد غذايي و... در همه جاي دنيا و در بينِ همه آدم ها، با سن و سال‌هاي‌ مختلف، طرفدار دارد. شکلات، يکي از فرآورده‌هاي‌ لوکس و ظريف صنايع غذايي است و تا به حال، سر و کار اغلب‌مان با توليدات صنعتي و کارخانه‌اي‌ اش بوده است؛ معمولا همه ما از برندهاي «کدبري» و «کيت کت» خاطره داريم و با شنيدنِ نامشان، طعمِ شيرين و خوشمزه شان را در دهان حس مي‌کنيم. اما شکلِ ديگري از شکلات که در دنيا و به ويژه کشورِ بلژيک که يک جورهايي مهد و پايتختِ شکلات به حساب مي‌آيد، توليد مي‌شود، شکلات‌هاي‌ دست ساز است.

ترافل1

در کشورِ ما، مدتِ کوتاهي از توليد محدودِ شکلات‌هاي‌ دست ساز مي‌گذرد و افراد و فروشگاه‌هاي‌ خاصي به عرضه اين شکلات‌ها که هر کدام، با ظاهر و طعمِ متفاوت و رويايي شان، مي‌تواند حالتان را خوب کند، مي‌پردازند. آقاي زهتاب، درباره شغلِ جذاب و شيرينش که توليد و عرضه انواعِ شکلاتِ دست ساز است، مي‌گويد: «همان طور که قهوه برزيل يا پسته و زعفرانِ ايران در دنيا معروف است، شکلاتِ بلژيک هم در دنيا حرفِ اول را مي‌زند. اين گونه است که ما هم، براي توليد شکلات‌هاي‌ دست ساز از دستورهاي بلژيکي استفاده مي‌کنيم. شکلاتِ دست ساز، همان طور که از نامش پيداست، از ابتدا تا انتها بدونِ دخالتِ هيچ ماشينِ صنعتي و با حجم و مقدار محدود توليد مي‌شود. مضاف بر اين که اين شکلات ها، از ماده بسيار خوشمزه و گران قيمتي به نامِ «کره کاکائو» درست مي‌شود که استفاده از آن، توجيهِ اقتصاديِ چنداني ندارد اما از آنجا که ما به دنبالِ عرضه شکلاتِ واقعي و درجه يک هستيم، شکلات هايمان از کره کاکائو ساخته مي‌شود. واقعيت اين است که من عاشقِ شکلاتم و حاضرم براي به اشتراک گذاشتنِ لذتِ چشيدن طعم يک شکلات واقعي، با کمترين سود به اين کار بپردازم. تخصص من، توليد ترافل‌هاي‌ شکلاتي است؛ ترافل به شکلات‌هاي‌ گرد و کروي گفته مي‌شود که مغزِ کره کاکائو دارد و با انواعِ پودرها، تزيين مي‌شود. توليدِ شکلات دست ساز، يک کارِ حساس و کاملا تخصصي است که بعد از گذراندنِ دوره‌هاي‌ آموزشي و آزمون و خطا و تجربه‌اندوزي، امکان پذير است. مردمِ ما با توجه به سبکِ زندگي شان، معمولا در شادي ها، جشن‌ها و دورهمي‌هاي‌ دوستانه شکلات تهيه مي‌کنند و زيباترين بخشِ شغل من اين است که در شادي‌هاي‌ مردم شريکم. هرچند هنوز خريد شکلات‌هاي‌ دست ساز جا نيفتاده ولي مسيرِ رو به رشدي دارد که من به آن اميدوارم؛ چرا که نه فقط در ايران، بلکه در همه جاي دنيا، موجِ تمايل به موادغذاييِ اصيل و طبيعي و سنتي ايجاد شده که استقبال از شکلات‌هاي‌ دست ساز هم، بخشي از اين موج است. فرآيندِ توليد شکلات دست ساز، يک فرآيند لذت بخش شبيه آشپزي است؛ توليد خمير از پودر کاکائو، اضافه کردنِ کره کاکائو، قالب زدن و تزيين؛ چيزي شبيه خلقِ يک اثر هنري!»

مشاور انتخابِ عطر مناسب!

اين روزها ثابت شده بوها، يکي از مهم ترين عواملِ ايجاد يا سلبِ آرامشِ روحي و رواني است. با اين توصيف، دقت در انتخابِ يک عطر يا ادکلنِ مناسب که هم به ما قرار و آرامش ببخشد و هم تصوير و خاطره مناسبي از شخصيت مان در ذهنِ اطرافيان به جا بگذارد، ضروري به نظر مي‌رسد. رايحه‌اي‌ که با سليقه و ويژگي‌هاي‌ فردي و فيزيکي مان همخواني داشته باشد و در عينِ حال، اقتضاي فصل و محيط و طبيعت هم در آن رعايت شده باشد. شناخت دسته بندي‌هاي‌ متنوع عطر و ادکلن و اسپري و انتخابِ يک رايحه مناسبِ سن و جنس و شخصيت و فصل و موقعيت و محيط دور و برمان، يک مهارت است. شايد باور نکنيد اما کساني هستند که به واسطه استعدادهاي ذاتي مثل حس بويايي قوي و توانايي‌هاي‌ اکتسابي مثل تربيتِ مشام، اين مهارت را به بهترين شکل دارند و به شما براي انتخابِ عطرِ مناسب تان، مشاوره مي‌دهند. يک شغلِ شاد و جذاب! افسانه ظريف، يکي از مشاورانِ متخصص انتخابِ عطر در يک فروشگاهِ تخصصيِ عطر و ادکلن است که در دو سالِ اخير به اين کار مشغول بوده است. او درباره شغلِ جذابش مي‌گويد:

عطر فروشي

«کار من تحليلِ احساسات، ويژگي ها، توقع و ذهنيتِ مشتري و ارائه مناسب ترين عطر براي برآورده ساختنِ آن ذهنيات است به طوري که فرد با استفاده از عطرِ پيشنهاديِ من، بهترين احساس را داشته باشد و خاطره مثبتي از اين مشورت در ذهنش باقي بماند. در واقع من بايد تشخيص بدهم چه عطري به چه آدمي، چه حسي مي‌دهد و بهترين گزينه‌ها را به متقاضي پيشنهاد بدهم. اين مناسب ترين پيشنهاد، با سوال‌هايي که از هر مراجعه کننده مي‌پرسم، شکل مي‌گيرد. در واقع هر چقدر مشتري بيشتر توضيح مي‌دهد و توصيف مي‌کند، انتخاب‌ها محدودتر مي‌شود و در نهايت به يک يا دو محصولِ مناسب مي‌رسيم. مهارتِ مشاوره عطر، به چند شکل کسب مي‌شود؛ اولين و مهم ترين نکته، عشق و علاقه شما به دنياي زيبا و متنوع عطر و ادکلن است. دومين گام، فراگيري آموزش از نمايندگانِ برندهاي مختلف عطر است که با ارائه هر محصولِ جديد، مراجعه و ترکيبات شيميايي و مفاهيم و تاثيراتِ ناخودآگاه آن ترکيب را توضيح مي‌دهند. قدم بعد هم، تلاش و کسب تجربه است؛ اين که اطلاعات و شناخت مشاور از دنياي عطر و سلايقِ عموم مردم، وسيع و عميق شود؛ من در حالِ حاضر، مي‌توانم درباره ويژگي‌هاي‌ هفتاد، هشتاد برندِ عطر به شما مشاوره بدهم. مهم ترين ويژگيِ کار من، ظرافت و زنانگي آن است و قشنگ ترين بخش اين شغل، درست همان لحظه‌اي‌ است که پس از سوال و جواب‌هاي‌ زياد، عطري به مشتري پيشنهاد مي‌دهي و مشتري بو مي‌کشد و ذوق زده مي‌گويد: «اين خودشه؛ همون چيزي که مي‌خواستم!» يکي از برندهاي جذاب در ميانِ عطرها، يک برندِ فرانسوي است که براساس شخصيت و حس و حال آثار مشاهيري مثل ارنست همينگوي، توليد شده است و محصولات کمياب و گران قيمتي دارد اما از نگاهِ من، همه عطرها، اثري هنرمندانه و ظريف است و اين فروشگاه، يک گالريِ بزرگ است که مجموعه آثار زيباي هنري را به نمايش گذاشته است!»

تصويرسازي کتاب کودک

تصويرسازي کتاب کودک!
تصويرسازي، يکي از زيرشاخه‌هاي‌ هنرهاي تجسمي و چيزي ميانِ گرافيک و نقاشي است. تصويرسازي، يک روايتِ تصويريِ مبتني بر متن است که جزء جدانشدني کتاب‌ها و مجلاتِ کودک به حساب مي‌آيد؛ يکي از مشاغلِ جذاب و بانشاطي که به ويژه در سال‌هاي‌ اخير، تنوع و سبک‌هاي‌ گوناگون و رونقِ فراواني داشته است. «نهال»، که تصويرگرِ جوان و خلاقي است و از همين راه، به کسب درآمد و گذرانِ زندگي مي‌پردازد، درباره شغلش مي‌گويد: «تصويرسازي شغل جذاب و مفرحي است چون تکراري و کسل کننده نيست و هر متن و هر طرح و رنگ، دريچه تازه‌اي‌ است به يک دنياي متفاوت.

تصويرسازي کتاب کودک1

تصويرسازي جذاب است چون خلقِ تصوير تازه‌اي‌ از يک متنِ شايد تکراري است؛ با تصويرسازي مي‌توانيد هر بار نکاتِ جديدي از دلِ يک متن بيرون بکشيد و متن را کامل کنيد. کار براي بچه‌ها و تصويرسازيِ کتاب کودک، يک جورهايي هم ترسناک است، هم خوشايند. ترسناک از اين نظر که بچه‌ها خيلي باهوش و دقيق اند و خوشايند از اين بُعد که بچه ها، خوش قلب و پاک و بي آلايش هستند و مثل آينه، مسايل را مي‌گيرند و منعکس مي‌کنند. من معمولا مي‌توانم همه چيز را تصوير کنم ولي بچه شيرها و ماهي هايم، معروفند. براي خلقِ يک شخصيت، مدت زيادي فکر مي‌کنم، خودم را به جايش مي‌گذارم، جلوي آينه ادايش را درمي آورم و خلاصه سعي مي‌کنم خودم را به جاي آن شخصيت بگذارم و آنجاست که تصويرها شکل مي‌گيرند. تصويرسازي، نه کارکردِ صنعتي و تبليغاتيِ گرافيک را دارد، نه مثلِ نقاشي، شخصي و شهودي است. تصويرسازي هنري خاص است براي افرادِ خاص؛ آن‌ها که به شوق ديدن يک کار هنري، حاضرند هزينه بپردازند. سر و کله زدنِ هر روزه با طرح و رنگ و بافت، قشنگ ترين بخشِ شغلي من است.»

لوازمِ خانگيِ متفاوت
شايد شما هم با آدم‌هاي‌ خوش ذوق و مستقلي که مدام در جست وجوي موقعيتي براي خلقِ آثار خلاقانه هستند، برخورد داشته‌ايد. آن‌ها که معمولا ايده‌ها و روياهايشان را يادداشت مي‌کنند، از ساختارشکني و برهم زدنِ عادات روزمره ترسي ندارند، از تعمير و خلق و ساختن، بيشتر از خريد کردن لذت مي‌برند، با جسارت سراغِ تجربه‌هاي‌ تازه مي‌روند و اصولا در بن بست ها، شکوفا مي‌شوند. اين آدم‌ها با حوصله به جوانب و جزئياتِ يک ايده فکر مي‌کنند. با تمرکز، ايده هايشان را پرورش مي‌دهند. به سراغِ راه حل‌هاي‌ کمتر امتحان شده مي‌روند. از ربط دادنِ تجربياتِ مختلف با هم به نتايج جديدي مي‌رسند. خوش بين و مثبت نگر هستند.  آدم‌هايي که با يک سري تجربه‌ها و ايده‌هاي‌ خلاقانه کاربردي، با کمترين امکانات، زيباترين آثار را خلق مي‌کنند. براي پنجمين سوژه اين پرونده، به سراغ ليلا خانم، خالقِ لوازمِ خانگيِ دست ساز مي‌رويم. او درباره کارش مي‌گويد:

لوازمِ خانگيِ متفاوت

«من از بچگي، عاشقِ دوخت و دوز و ساختِ کاردستي بودم. در سال‌هاي‌ دبستان، دفترهايم را خودم مي‌ساختم و در سال‌هاي‌ نوجواني، هر لباسي را که مي‌خريدم، به سليقه خودم تغييرش مي‌دادم و چيزي اضافه يا کم مي‌کردم. ولي مسير حرفه‌اي‌ من به شکلِ تخصصي، با متولد شدنِ دخترم و خانه دار شدن من و شرکت در دوره‌هاي‌ مکاتبه‌اي‌ و مجازيِ يک دانشکده نروژي شروع شد. مسايل پايه را ياد گرفتم و بعد از آن، هر چه بود خلاقيت و سليقه خودم بود که به اصطلاح سبک و روش مرا شکل داد. اين گونه است که کوسن‌هايي که مي‌دوزم، آينه‌ها و پيش دستي‌ها و قاب‌ها و آباژورهايي که مي‌سازم و ميز و صندلي‌هايي را که توليد مي‌کنم، همه تک و خاصِ خودِ من است. من روي کارم، حساسيتِ خيلي زيادي دارم. خيلي آرام و سر صبر و حوصله، کار مي‌کنم و گاهي، ده روز براي توليدِ يک محصولِ ساده وقت مي‌گذارم. معمولا روزِ من، با راهي کردنِ همسر و فرزندم به محل کار و مدرسه و خوردنِ قهوه در کارگاهم شروع مي‌شود. چندين روز براي ايده پردازي زمان مي‌گذارم، چندين روز به محصولي که کم کم شکل مي‌گيرد نگاه مي‌کنم و چندين روز براي رنگ و ديزاينِ نهايي وقت صرف مي‌کنم. قشنگ ترين بخشِ کار من، لذت بردن از لحظه به لحظه انجامِ اين کار است؛ کاري که تمامِ دقت و تمرکز و سليقه و احساسِ تورا درگير مي‌کند.»

شغل‌هاي کم استرس دنيا!
غير از مشاغل جذاب و بانشاطي که به آن‌ها اشاره شد، شغل‌هاي‌ ديگري هم هستند که در همه دنيا، به عنوانِ يک کارِ شاد و مفرح و متنوع شناخته مي‌شوند. مثلا شايد شما هم مجموعه تلويزيونيِ «فود سفري» يا «سياحتِ غذايي» را ديده باشيد؛ تهيه کننده و مجري برنامه، «مِي وي»، يک آشپزِ باتجربه استراليايي است که در هر قسمت همراه با تيمِ برنامه سازي، به سراغ رستوران دارانِ خارجي مقيم استراليا مي‌رود و ضمن خوردنِ غذاي مخصوصِ آن کشور و فرهنگ، به معرفي اجمالي چند غذا و دسر از همان کشور خاص مي‌پردازد؛ يک شغلِ شاد و جالب و البته خوشمزه! کارتونِ «موش سرآشپز» را به خاطر مي‌آوريد؟ همان موشِ ساکن پاريس که آرزو دارد سرآشپز شود ولي به خاطر نارضايتي خانواده و تعصب آدم ها، از علاقه اش دور مي‌افتد و در نهايت با پختِ خلاقانه يک غذاي سنتي فرانسوي به نام راتاتوي، موفق مي‌شود توجه و رضايتِ منتقدِ سختگيرِ داستان را به دست آورد. شايد جالب باشد بدانيد در دنيا، مابه ازاي واقعيِ آن منتقد غذاي کارتوني تحتِ عنوان «تستِر غذا» وجود دارد؛ وظيفه اين افراد اين است که در رستوران‌ها حاضر شوند و انواع مواد غذايي را بچشند و درباره مزه آن‌ها نظر بدهند. از رستوران‌هاي‌ معروف و گران قيمت گرفته تا شرکت‌هاي‌ توليد بستني و کارخانه‌هاي توليد کنسرو و غذاي آماده، همگي از گروه‌هاي تست کننده غذا براي رسيدن به يک مزه و کيفيت مناسب، استفاده مي‌کنند. يک شغلِ بامزه و لذت بخش! از ديگر شغل‌هاي‌ جذابِ دنيا، مي‌توان به مربيِ رانندگي شرکت فِراري اشاره کرد. شرکت فراري، برندگانِ سابق مسابقات اتومبيل راني را که عاشق سرعت و هيجانند، با يک رقمِ آنچناني، به عنوانِ مربي استخدام مي‌کند تا کار با محصولاتِ اين شرکت را در دوره‌هايي با هزينه 13 هزار دلار به متقاضيان آموزش دهند.