به گزارش پارس به نقل از شهروند سرطان ازجمله بیماری‌هایی است که هرچند جنسیت نمی‌شناسد اما بخشی از زنان به انواع رایج آن‌که اختصاص به جنسیت‌شان دارد، مبتلا می‌شوند. درباره این نوع بیماری صحبت کنید؛ به‌ویژه موضوعاتی که می‌تواند زنان خودسرپرست را در اثر ابتلا، گرفتار کند.
بیشتر زنان به سرطان سینه و رحم دچار می‌شوند و این دو سرطان، جامعه‌هدف وسیع‌تری را شامل می‌شوند. زنان خودسرپرستی که به سرطان مبتلا می‌شوند چون نان‌آور خانواده هستند و این بیماری با این ویژگی آنها در تضاد است، کارکردهای عادی آنان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؛ این بانوان بعد از ابتلا به سرطان نمی‌توانند فعالیت‌های خود را باکیفیت قبلی ادامه دهند. برخی از این بانوان حتی برای شستن لباس با مشکل مواجه هستند که برای تهیه ماشین لباسشویی به ما مراجعه می‌کنند. درواقع ماشین لباسشویی نیاز جدید این زنان است. البته آنها نیازمند تغذیه مناسب با بیماری‌شان نیز هستند و همچنین طی مسیر درمان که هزینه‌های آن، بسیار سرسام‌آور است و... هرکدام از این نیازهای جدید، برای این خانم‌ها مشکلاتی ایجاد می‌کند که اگر برای آن برنامه‌ای نداشته باشند (از آنجایی که بار اقتصادی خانوار هم به‌دوش آنهاست) برای تأمین نیازهای جدید به کمک‌های بسیار بیشتری نیاز خواهند داشت. برخی از این بانوان به‌دلیل بیماری، کار خود را از دست می‌دهند که خود این، وضع را سخت‌تر می‌کند. مستاجر بودن،داشتن فرزند دانشجو و... را نیز در کنار بقیه مسائل قرار دهید تا میزان گرفتاری‌های چنین زنانی را مشاهده کنید.
درباره بیماران سرطانی، هزینه‌بری بیماری، بسیار معروف است. قول معروف این است که دولت به این بیماران کمک می‌کند اما این کمک‌ها به اندازه کفایت وجود دارد؟
بیمارانی که به بیمارستان‌های دولتی مراجعه می‌کنند، قسمت اعظمی از هزینه‌هایشان از طریق تعرفه‌هایی که در این موارد درنظر گرفته شده‌، از طریق بیمه‌های مختلف تأمین می‌شود. خوشبختانه امروزه امکان بیمه‌شدن افراد مهیا شده و همه افراد می‌توانند از این خدمات بهره کافی ببرند، این مسأله مزیتی است که بخشی از هزینه‌های درمان را پوشش می‌دهد، البته دولت این امکان را فراهم آورده بیمارانی که به بیمارستان‌های دولتی مراجعه می‌کنند، از خدمات دارویی و درمانی بهره‌مند شوند.
اما موضوع این است که بسیاری از بیماران سرطانی پس از اطلاع از نوع بیماری خود، تمایلی به ادامه درمان در مراکز دولتی ندارند. اگر خدمات به اندازه کافی وجود دارد، این بحث چگونه قابل‌توجیه است؟ این درصورتی است که بسیاری از بیماران برای تأمین هزینه‌ها به خیریه‌ها مراجعه می‌کنند.
نکته قابل‌ذکر در پاسخ به این سوال، این است که برخی از افراد به پزشکانی که در بخش دولتی فعالیت می‌کنند، اعتماد کمتری دارند که این باور اشتباهی است. در کشورمان درباره کودکان مبتلا به سرطان، موسسات خیریه‌ای داریم که کاملا شناخته‌شده است و مردم به آن اطمینان دارند و مدیریت درست آن باعث شده مردم با اطمینان‌خاطر کمک‌های خود را در اختیار این موسسه قرار دهند و با این تفسیر این موسسات، امکان ارایه خدمات مناسب و خوب را به کودکان سرطانی دارد. بیش از 2 تا 5‌میلیون نفر از افراد جامعه به‌نوعی تحت‌پوشش خدمات حمایتی هستند؛ اعم از کسانی که تحت‌پوشش کمیته‌امداد، بهزیستی، موسسات خیریه و درمانی قرار دارند. این افراد که برای تأمین زندگی معمولی خود نیازمند حمایت‌ بخش‌های خدمات‌اجتماعی هستند، با مواجهه با هزینه‌های میلیاردی درمان با این مشکل روبه‌رو می‌شوند که این موسسات نمی‌توانند هزینه‌های مازاد او را تأمین کنند، در نتیجه مجبور هستند به سازمان‌ها و موسسات مختلف مراجعه کنند تا بتوانند هزینه درمان خود را پوشش دهند.
برای حل این معضل پیشنهاداتی هم وجود دارد؟
بله! پیشنهاد ما به نظام خدمات اجتماعی کشور این است که بتوانیم موسسات مختلفی را شناسایی، طبقه‌بندی و سهمیه‌بندی کنیم تا فرد بیمار بتواند خدمات موردنیاز خود را از کانال‌های مختلف تأمین کند و در سلامت به جامعه برگردد. درحقیقت یکی از چالش‌هایی که ما داریم، این است که با داشتن موسسات متعدد و مختلف به‌دلیل نبود برنامه‌ریزی مناسب، نمی‌توانند تمام نیازهای فرد متقاضی را پوشش دهند.
معمول این است که برای کمک به اقشار آسیب‌پذیر، موسساتی خارج از دولت هم فعالند. نوع اقدامات آنها در زمینه رسیدگی به بیماران خاص چگونه است یا باید باشد؟
طی یکی، دو‌سال اخیر دولت در زمینه ارایه بیماران سرطانی و تأمین نیاز اقشار نیازمند کارهای مثبت زیادی انجام داده است. درحقیقت بخش زیادی از هزینه‌های درمان را متقبل شده است، البته باید گفت نه‌تنها در کشور ما بلکه در تمام جوامع افرادی وجود دارند که قادر به تأمین همه هزینه‌های درمانی خود نیستند لاجرم باید موسسات خدمات اجتماعی بخشی از این هزینه‌ها را تأمین کنند. البته باید این موسسات با هم هماهنگی لازم را داشته باشند. درحقیقت این موسسات باید یک چتر حمایتی هماهنگ تشکیل بدهند که با استراتژی‌های مناسب و سیاست‌گذاری‌های درست بتوانند بهترین خدمات را به اقشار نیازمند ارایه دهند. درواقع با تقسیم‌کار درست تمام نیازها را پوشش دهند. حقیقت این است که ما با توسعه موسسات، بیماران و نیازها روبه‌رو هستیم که تنها در سایه برنامه درست و هدفمند می‌توان از منابع موسسات بهره لازم را برد. ما معتقدیم، نهادهای بخش سلامت ذیل وزارت بهداشت و وزارت رفاه باید به‌نحوی مدیریت شوند که ما با تمام پتانسیل‌ها و داشته‌ها آشنا شویم و از همه توان موجود برای رفع مشکلات استفاده کنیم.  
یکی از این موسسات «موسسه  فرهاد» است که به‌طور ویژه در زمینه ارایه خدمات به زنان خودسرپرست سرطانی فعالیت می‌کند، درباره اقدامات این موسسه توضیح دهید؛ این‌که چه می‌کنند و چگونه اقدامات حمایتی خود را انجام می‌دهند؟
موسسه خیریه فرهاد در زمینه زنان خودسرپرست سرطانی فعالیت می‌کند که در عمر کوتاه خود، 250 خانوار را تحت‌پوشش خود قرار داده است. این موسسه برای ارایه خدماتش به‌عنوان مثال با بیمارستان امام خمینی(ره) همکاری دارد و ‌درصدی از هزینه‌های این زنان را تقبل می‌کند یا برای کمک به این زنان با داروخانه 13آبان همکاری دارد و از این طریق مبلغی از هزینه‌های دارویی آنها را تأمین می‌کند، البته در زمینه بهداشت روانی نیز خدماتی ارایه می‌شود به این صورت که مددکاران به بیماران مشاوره‌های لازم را در زمینه مشکلاتشان و سازوکارهای زندگی و روش‌های تغییر شیوه زندگی ارایه می‌کنند. بیشتر موسسات موجود که خدمات اجتماعی ارایه می‌کنند با هم همکاری‌های تنگاتنگی دارند و برای پوشش مددجویان از امکانات و خدمات یکدیگر بهره می‌برند، البته باید گفت این همکاری‌ها توصیه‌ای هستند و با معرفی شخص نیازمند موسسه با توجه به ضوابط و منابع خود خدماتی را ارایه می‌کند. به‌عنوان مثال، به‌دلیل این‌که بیماران سرطانی با مشکل تغذیه روبه‌رو هستند، طی ‌سال چند نوبت سبد غذایی برای آنها تهیه می‌شود. در ارایه خدمات ما باید یک شبکه اجتماعی را تشکیل بدهیم که از خدمات پراکنده جلوگیری کنیم تا از این طریق بتوانیم خدمات مناسب را به فردی که نیاز به آن خدمت دارد، ارایه کنیم.

 زنان خودسرپرستی که به سرطان مبتلا می‌شوند چون نان‌آور خانواده هستند و این بیماری با این ویژگی آنها در تضاد است، کارکردهای عادی آنان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؛ این بانوان بعد از ابتلا به سرطان نمی‌توانند فعالیت‌های خود را باکیفیت قبلی ادامه دهند. برخی از این بانوان حتی برای شستن لباس با مشکل مواجه هستند که برای تهیه ماشین لباسشویی به ما مراجعه می‌کنند. درواقع ماشین لباسشویی نیاز جدید این زنان است.

 برخی از افراد به پزشکانی که در بخش دولتی فعالیت می‌کنند، اعتماد کمتری دارند که این باور اشتباهی است. در کشورمان درباره کودکان مبتلا به سرطان، موسسات خیریه‌ای داریم که کاملا شناخته‌شده است و مردم به آن اطمینان دارند و مدیریت درست آن باعث شده مردم با اطمینان‌خاطر کمک‌های خود را در اختیار این موسسه قرار دهند و با این تفسیر این موسسات، امکان ارایه خدمات مناسب و خوب را به کودکان سرطانی دارد