به گزارش پارس به نقل از ایران اوایل اردیبهشت ماه سال‌جاری بودکه پدربزرگ و مادربزرگ راهی دادگاه خانواده ونک شدند تا به ازدواج دو روزه‌شان پایان دهند. مرد 75 ساله وقتی روبه‌روی «عموزادی» قاضی شعبه 268 دادگاه ونک ایستاد، با تأسف سری تکان داد و گفت: چند سال پیش همسرم را از دست دادم و تنها شدم. به پیشنهاد آشنایان تصمیم گرفتم ازدواج کنم تا همدم و همراهی در این سن و سال داشته باشم. وقتی با «اکرم» آشنا شدم، او هم پذیرفت که در کنار هم زندگی خوبی را شروع کنیم و همدم تنهایی یکدیگر باشیم، سریع مراسم عقد را برگزار کردیم و اکرم به خانه‌ام آمد.
از اینکه بار دیگر چراغ خانه‌ام روشن شده بود، خوشحال بودم اما این خوشی دو روز بیشتر دوام نداشت تا اینکه اکرم به بهانه دیدن فرزندانش از خانه رفت و مدت 20 روز را پیش آنها ماند.
این مرد سالخورده با صدایی لرزان ادامه داد: در این مدت هرچه به اکرم زنگ می‌زدم تا به خانه‌اش برگردد، گوشش بدهکار نبود و می‌گفت می‌خواهد بیشتر وقتش را در کنار دختر و پسرهایش باشد. من به او گفته بودم که تنهایی را دوست ندارم اما او از همان ابتدا من را تنها گذاشت و رفت.
عروس خانم 65 ساله هم به قاضی گفت: من به بچه‌هایم بشدت علاقه‌مندم و وابسته آنها هستم. شرایط هم به گونه‌ای نیست که بتوانیم با هم زندگی کنیم. بعد از ازدواجمان دلم طاقت دوری بچه‌هایم را نیاورد و به همین خاطر به خانه‌شان رفتم. شوهرم هم از این موضوع گلایه می‌کرد و می‌گفت ماهی یک‌بار حق دیدن آنها را دارم، ولی من ازدواج نکرده‌ام که آزادی‌ام را از دست بدهم و کمترین حقم دیدن فرزندانم است که نمی‌خواهم آن را از دست بدهم. به همین خاطر و با وجود اختلاف‌نظرهای زیاد تصمیم گرفتیم به صورت توافقی از هم جدا شویم تا هر کدام زندگی مستقل خودمان را داشته باشیم.
قاضی حسن عموزادی با شنیدن اظهارات این تازه‌عروس و داماد سالخورده به دلیل عدم سازش، حکم طلاق را صادر کرد.
بنابر این گزارش، در ازای طلاق توافقی، زن 65 ساله هم حقوق قانونی از جمله مهریه 25 سکه تمام بهار آزادی و اجرت‌المثل را به همسرش بخشید و به این سناریوی غم‌انگیز پایان داد.
حسن عموزادی، قاضی شعبه 268 دادگاه ونک در رابطه با این پرونده گفت: متأسفانه گاهی ازدواج‌های مجدد خصوصاً در سنین پیری برعکس اینکه تداوم داشته باشد، به دلیل حساس شدن افراد خیلی سریع به فروپاشی می‌انجامد، چرا که در این سن زن و مرد بیشتر از هم توقع دارند و می‌خواهند که همه وقت خود را در کنار هم بگذرانند اما فرزندان این افراد گاهی به دلیل علاقه زیاد نمی‌توانند این موضوع را بپذیرند و پدر یا مادرشان را در کنار فرد غریبه دیگری ببینند و همین عاملی برای ساز مخالف و ناسازگاری زن و مرد می‌شود. در حالی که در این شرایط خود فرزندان نیز می‌توانند برخوردی کنند تا پدر و مادرشان از زندگی مجدد خود احساس رضایت کرده و با تنها نگذاشتن‌شان به آنها روحیه دهند و از اینکه سال‌های پایانی را به تنهایی سپری نمی‌کنند، خوشحال باشند که والدینشان یک همدم و همصحبت دارند و می‌توانند در کنار یکدیگر زندگی را ادامه دهند. در این صورت هم فرزندان آرامش خواهند داشت و هم زن و مردی که با امید و آرزو بار دیگر قدم در این راه گذاشته‌اند، زندگی امیدوارکننده‌تری را خواهند داشت.