پايگاه خبري تحليلي «پارس»- گاهی برای آموزش یک مطلب و یا ایجاد علاقه یک مساله در فرزند، خیلی به خودمان زحمت می دهیم و یا فشار می آوریم به طوری که این مساله باعث ایجاد واکنش های متقابل و پس زدن آن مطلب از طرف فرزند و حتی گاهی باعث جبهه گیری او نسبت به آن مساله می شود...

یک پدر و مادر خوش فکر ، شیوه ای را برای آموزش مطلبی به کار بردن که شنیدن آن خالی از لطف نیست آن را در ادامه مطلب می بینیم...

برای اینکه کودکم را با ائمه (ع) بیشتر آشنا کنم، با پدر او به مشورت پرداختم و به این نتیجه رسیدیم که همسرم به فرزندمان بگوید که: «اگه شب تولد هر کدام از امامان (ع) یه داستان و یا حدیثی و یا مشخصات اون امام (ع) رو برای من بگی روز تولد اون امام بزرگوار برات هدیه می خرم» . و قرار بر این شد که من هم در پشت صحنه برای رسیدن به این هدف فرزندمان را یاری دهم.

 این هدیه با میزان اطلاعات داده شده متناسب بود. البته هیچ وقت هدیه ها گرون قیمت نبود ولی چون فرزندمان احساس می کرد که به خاطر تلاشی که کرده مستحق گرفتن اون شده خیلی بهش مزه می داد.

وقتی این طرح توسط همسرم به فرزندمان اعلام شد و او استقبال کرد؛ من و فرزندم یک جلسه ی کوچولو برای اینکه چه جوری این کار انجام بشه ترتیب دادیم، و من از اون خواستم تا پیشنهادات خودش رو راجع به اینکه چی کار کنیم تا به موقع این اطلاعات رو کسب کنه ارائه بده ، اون اوایل که هنوز مدرسه نرفته بود قرار شد که من روزهای میلاد ائمه اطهار(ع) رو بهش یادآوری کنم و داستان و یا حدیثی (که البته از نظر معنایی براش قابل درک بود) رو براش تعریف کنم ؛ و من این داستانها را به صورت جذاب و به زبان کودکانه براش می گفتم.

به این ترتیب روزهای تولد ائمه برای فرزندم، روزهای به یاد ماندنی بود، چون کیک می پختیم و خونه رو آذین بندی می کردیم و جشن می گرفتیم و فرزندم هدیه ی خودش رو تحویل می گرفت.

بنابراین فرزندم خیلی علاقمند به شنیدن صحبت های من در مورد ائمه (ع) شد. من هم سعی می کردم داستان هایی که به کودکیِ اون بزرگواران ربط داشت رو برای فرزندم تعریف کنم.

کم کم مسایل اخلاقی داستان ها هم زیاد می شد و با میل و رغبت به اون گوش میداد.

الان که بزرگتر شده و باسواد شده به خوندن کتاب های زندگانی ائمه (ع) علاقه ی زیادی داره و نکته های جالب اون رو با ذوق و علاقه برای من و باباش تعریف می کنه و ما هم با علاقه ی زیاد اون رو گوش می کنیم.

دیدن شور و هیجان فرزندمون برای به دست آوردن اطلاعات در مورد امامان و علاقه ی زیاد اون به این مساله بدون اینکه من و پدرش بخواهیم به اون فشار بیاریم و اون رو مجبور به انجام این کار کنیم برامون لذت بخشه.