به گزارش پارس به نقل از خبرگزاری دانشجو: اشتغال ذهنی، ‌فعالیت‌های غیر هدفمندی است که به آن‌ها عادت کرده‌ایم و حتی ممکن است نسبت به آن‌ها آگاهی کامل هم نداشته باشیم.


چگونگی همهٔ ما در طول روز با وجود فعالیت‌های بدنی و کار فکری، ‌مشغولیت‌های ذهنی خاص خود را داریم. کارفکری یا فعالیت‌های بدنی، ‌فعالیت‌های هدفمندی هستند که ما آگاهانه به آن‌ها می‌پردازیم. اما اشتغالذهنی، ‌فعالیت‌های غیر هدفمندی است که به آن‌ها عادت کرده‌ایم و حتی ممکن است نسبت به آن‌ها آگاهی کامل هم نداشته باشیم.

در هر جایگاهی که باشیم مسائل روزمره برای ما ایجاد اشتغالات ذهنی می‌نماید حتی در بررسی‌هایی که پیرامون برخی از جرایم می‌نمایم مانند جرایم، ‌راهور، ‌ریشهٔ مشکلات را در وجود اشتغالات ذهنی فرد خاطی می‌یابیم.

اشتغال ذهنی معمولاً به مسائلی مربوط به گذشته، ‌اتفاقات روزمره، ‌مسائل مرتبط با آینده و یا عوامل استرس زا اختصاص می‌یابد. مشغول شدن مداوم ذهن به این مسائل از ما انرژی زیادی می‌گیرد و معمولاً بخش بزرگی از انرژی روانی ما به دلیل پرداختن به مسائلی که برایمان اشتغال ذهنی ایجاد می‌کنند هدر می‌رود.

مواردی را به یاد آورید که ذهنتان درگیر مسائل خاصی بوده و شما با وجودی که فعالیت بدنی چندانی انجام نداده بودید به شدت خسته شدید و آن شرایط تن‌ها ذهن شما در فعالیت بوده است، ‌آن هم فعالیت غیر سازنده. اشتغال ذهنی ما را خسته می‌کند، ‌

شما بیش از زمانی که فعالیت‌های جسمانی انجام می‌دهیم. مهار اشتغالات ذهنی یک مهارت است که همه انسان‌ها به میزان ومقادیر متفاوت باید آن را فرا بگیرند چرا که فراگیری این مهارت یکی از عواملی بهزیستی روانی اجتماعی ست.

یادگیری این مهارت باعث می‌شود در شرایط مختلف بتوانیم افکار خود را کنترل کنیم و در لحظه تصمیمات مناسب و به جا اتخاذ کنیم بدون اینکه خللی در زندگی روانی خود وارد بسازیم. در این مقاله، ‌روش‌هایی برای مهار اشتغالات ذهنی ارائه می‌شود.

بیش از هر چیز مواردی را که به طور معمولی طی روز، ‌ذهن شما را به خود مشغول می‌سازد، ‌یاد داشت کنید و به این منظور لازم است چند روز تا حداکثر یک هفته بر فعالیت‌های ذهنی خود نظارت کنید و متوجه افکاری باشید که در ذهن شما جاریست.


پس از اینکه به اشتغالات ذهنی خود پی ببرید و متوجه شدید معمولاً چه نوع افکاری ذهنتان را مشغول می‌کند، ‌ مرحلهٔ بعدی، ‌تفکیک مسائل مهم و غیر مهم ست. برای این کار می‌توانید معیارهای زیر را شاخص قرار دهید: ‌

۱. اتفاقات گذشته را کنار بگذارید گذشته، ‌گذشته است. برای تغییر آن نمی‌توانید کاری انجام دهید جز آنکه از ان درس بگیرید، ‌پس افکاری که درباره مسائل گذشته است و ذهن شما را به خود مشغول می‌سازد جز و مسائل غیر مهم شمار می‌رود.

۲. مسائل حل نا‌شدنی زندگی که باید با آن‌ها کنار بیایید را جزو مسائل غیر مهم را یاد داشت کنید.

۳. مسائل مربوط به آینده، ‌نگرانی‌ها و آرزو‌ها را جزو مسائل غیر مهم یاد داشت کنید.

۴. مسائل پیش پا افتادهٔ روزانه که معمولاً تکراری است و فکر شما را مشغول می‌سازد، ‌اهمیت زیادی ندارد.

۵. طرح‌های که برای آینده برنامه ریزی کرده‌اید را جزء‌مسائل مهم قرار دهید البته به شرطی که در طول روند، آگاهانه به آن‌ها فکر کنید و راهبردهایی را برای رسیدن به آن‌ها طراحی می‌سازید.

۶. اهداف زندگی که ممکن است کوتاه مدت، ‌میان مدت یا دراز مدت باشد را می‌توانید جزو مسائل مهم طبقه بندی کنید. چرا که اهداف شما جزء‌ مواردی است که باید به عنوان دورنمای زندگی همیشه پیش رویتان باشد.

۷. عواملی که برای شما استرس ایجاد می‌کنند را جزء‌ مسائل مهم بگنجانید اگر نتوانید آن‌ها را حل کنید یا به حال خود‌‌ رها نمایید این مسائل به کرات برای شما استرس ایجاد خواهد کرد.

۸. مشکلات بین فردی با افراد مهم زندگی یا افرادی که با آنان سر و کار دارید را باید جزو مسائل مهم جای دهید چون حل شدن مشکلات می‌تواند منبع مهمی از استرس بین فردی برای شما باشد. در مجموع ابتکار با شماست که چه مواردی را در چه قسمتی بگنجانید البته این موارد ثابت نیستند و ممکن است برحسب شرایط تغییر کنند.

برای نمونه چیزی که قبلاً آن را جزو مسائل مهم جای داده‌اید ممکن است مدتی بعد، ‌جزو مسائل غیر مهم قرار گیرد یا بر عکس. بنابراین می‌توان به تعدادی از مسائل اشاره کرد که در زمان‌های مختلف جایشان تغییر می‌کند اما آنچه تغییر نمی‌کند این است که مسائل خود را باید از نظر میزان اهمیت و تأثیری که بر زندگی شما دارند به مسائل مهم و غیر مهم تقسیم کنید.