پايگاه خبري تحليلي «پارس»- غلامرضابني اسدي- يک مورد مشکوک به وبا هم اگر گزارش شود، آژير خطر را به صدا درمي آورند. بيماري ابولا نيامده، سخن از مقابله با آن به گوش مي رسد. هيچ کس هم نمي گويد، يک مورد است يا هنوز نيامده است. عقل حکم مي کند براي حفاظت از سلامتي افراد، هوشيارانه، اقدامات لازم را انجام دهيم، اما... .

اما نمي دانم چرا در برابر بيماري هاي مهلک اجتماعي، «انفعال» پيشه مي کنيم. شيوع بيماري هم هوشيارمان نمي کند که گاه اگر يک نفر بانگ بردارد که کاري بايد کرد، تنها کاري که مي کنيم، خود ما مردم خاموش کردن اوست، نه آتشي که در سبک زندگي مومنانه و ملي ما افتاده است. توجيه هم مي کنيم که اين مقدار و اين تعداد ناهنجاري که قابل گفتن نيست. ببين چقدر مردم خوبند؟! بله مردم خوبند اما دليل نمي شود چشم بر ويروسي که مي تواند خوب بودن مردم را آسيب زند بست. منطق قضيه هم همان منطقي است که تأکيد دارد براي مقابله با بيماري بايد جامعه را حساس کرد و اقدامات پيشگيرانه را انجام داد. پس در برابر ماجراهاي اجتماعي هم ،چنين بايد بود، حالا از اين نگاه به اين «مثلث» نگاه کنيد؛

۱ - ماجراي ۲۴ ساعت زندگي يک بچه پولدار که شبيه او هم کم نيستند؛ ۴۰ ميليون تومان پول توجيبي ماهيانه... جناب ايشان وقتي خبرنگار مي پرسد، صبح تا شب چه کار مي کني؟ مي خندد و مي گويد: زندگي من صبح تا شب ندارد. معمولاً ۴ بعدازظهر بيدار مي شوم و ۸ صبح روز بعد مي خوابم... وقتي خبرنگار مي پرسد: خب همين ۴ بعدازظهر تا ۸ صبح را چه جور سپري مي کني مي گويد: بيدار که شدم غذا مي خورم، دوش مي گيرم، با بي ام و مي روم دور دور بيرون شام مي خوريم با دوستان و شب خانه يکي جمع مي شويم و... وقتي مي پرسد برايت مهم نيست يک عده نان شب ندارند؟ مي گويد چرا مهم است اما من که مسئول بي پولي آنان نيستم... بله، جناب ايشان ماهيانه ۴۰ ميليون پول توجيبي دارد و خرج مي کند. حالا بگذار خيلي ها هزينه درمانشان را هم نداشته باشند و...

۲ - آقا پسرها هم آرايش مي کنند، زير ابرو برمي دارند، مو رنگ مي کنند، هزينه اش هم ناقابله، به اندازه حقوق يک نفر که صبح تا شب کار مي کند! بله، به جايي برنخورد، آقاي خبرنگار مي گفت: يک نفر آمد ۸۰۰ هزار تومان براي موهاي بلند و فردارش گذاشت، براي «مش نقره اي» موهاي بلندش! ديگري براي «کراتينه» کردن موهايش هر دو هفته يک بار بين ۴۰۰-۳۰۰ هزار تومان هزينه مي کند، آن ديگري براي زير ابرو برداشتن... حالم بد مي شود. اين ها مردند، مثلاً...

۳ - ۵۴ درصد زندانيان اعتياد به مواد مخدر را زنان تشکيل مي دهند و اين به نظرم از فاجعه هم آن طرف تر است، تازه وقتي بدانيد ۷۰ درصد زندانيان زير ۴۰ سال هستند، يعني مقطع سني که بايد کار و کار و کار وجهه همت مردمان باشد آنان زندان نشين هستند و... نمي توانم ادامه دهم.

... اين فقط ۳ تصوير بود از ناهنجاري ها اما مشت بود، نمونه خروار، نمي خواهم از صفحه بچه پولدارهاي تهران و تبريز در فضاي مجازي بگويم که چشم هم را کور مي کردند در چشم و هم چشمي، مثل آن ها براي ما مثل بهلول است و مرد مالدار و متکبر که مي گو يند و قتي جامه اي نو پوشيده بود پرسيد من چند مي ارزم و جواب شنيد که مثلا يک ميليون تومان اما مرد متکبر غريد که اين فقط قيمت لباس من است و بهلول گفت من هم همان را عرض کردم و الا خود شما که.... بله خود اين افراد که ارزش شان چندان نيست با آن ها هم همکلام نمي شويم بلکه از شما مي پرسم، نبايد آژير خطر را به صدا درآورد؟ آيا ناهنجاري هاي اجتماعي از بيماري فلان... کم اهميت تر است؟ آيا نبايد فرياد زد.آيا نبايد خود ما مردم چنان رفتار کنيم که ناهنجاري تبختر و تکبر و ...اين خوي هاي شيطاني عرصه اي براي عرضه خويش نيابند؟ مگر آيات قرآن يادمان رفته است که حتي به تبختر راه رفتن را هم نکوهش مي کند چه رسد به سرمه کردن دارايي و کاخ و خودروي ميلياردي و کشيدن به چشم مردم؟ به باور من اين قبيل ناهنجاري ها که دهن کجي به ساحت انسان است را خود آحاد جامعه مي توانند و بايد چاره کنند وصد البته متوليان فرهنگي و اقتصادي و حتي بازرسي و قضايي بايد مورا از ماست ميلياردرها بکشند اما آتش خود نمايي اينان را آب ديده مردمان خاموش مي کند که با نگاه نظارت ملي نگذارند هرکس به هر سو خواست ميل کند. البته سرمايه دار هميشه بوده بعد از اين هم خواهد بود با توانگران توانمند ساز نه که مشکلي نداريم که حمايت شان مي کنيم چيزي که با آن مشکل داريم خوي سرمايه سالاري تازه به دوران رسيده هايي است که مي خواهند به مردم فخر بفروشند .