به گزارش پارس به نقل از تسنیم، بیژن نوباوه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در سخنانی گفت: به لطف خدا مردم بافرهنگی داریم و در تاریخ ۳۵ ساله بعد از انقلاب همواره اختلاف سلیقه و عقیده بوده اما مردم بیشترین تعامل را با هم دارند. من چند سال با مردم دنیا ارتباط داشتم و زندگی کردم و متوجه شدم که خصلت گفت‌وگو را باید از مزیت‌ها و امتیازهای کشورمان به حساب بیاوریم، بعد از انقلاب هم گفت‌وگوها درباره‌ی مسائل مختلف پا گرفته است و به نقطه مشترک هم می‌رسیم.

«رنگ خدا»، پرفروش‌ترین فیلم‌های شبکه خانگی آمریکا بود

وی ادامه داد: تاریخ نشان می‌دهد ملت ما در مقابل هجوم خارجی واکنش خوبی نشان می‌دهد. قبل از انقلاب هنر مردمی کم به چشم می‌خورد و اگر بود، هنرمندان معدودی بودند و اغلب هنرمندان یا در خدمت دربار و یا در خدمت بیگانگان بودند. سینمای ما علی‌رغم کمبودهای تکنولوژی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حرف برای گفتن پیدا کرد. بسیاری از فیلم‌ها در کشورهای خارجی نگاه‌های بسیاری را جذب کرد. مثلا «رنگ خدا»ی مجید مجیدی یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های شبکه ویدئویی خانگی آمریکا بود که مثال زدنی است. غنای فرهنگی ما در ادبیات و هنر غنای قابل توجه و قابل وصف است البته خطر از اینجا شروع می‌شود چون غرب تلاش می‌کند فرهنگ خود را غالب کند و تعدادی از فیلم‌ها– که قابل توجه نیستند - عاملی برای تبلیغات بیگانه می‌شوند. البته احساس می‌کنم این‌ها تاکنون هیچ خللی وارد نکرده است، اما سوال این است که آیا این سینما در قواره انقلاب و مردم کهن ایران هست یا نیست؟

درد مشترک سینماگران و سیاستگذاران فرهنگی

فرشته طائرپور در ادامه از این که در کنار فردی از اعضای کمیسیون فرهنگی قرار گرفته که سابقه‌ی فرهنگی و رسانه‌ای دارد ابراز خرسندی کرد و گفت: مطالبی مطرح کردید که مورد تاکید و حرف دل ما ست. ای کاش دوستان سختگیر هم با موفقیت سینمای ایران همین برخوردی را که شما نشان می‌دهید، می‌داشتند یا حداقل آمار این موفقیت‌ها را مطالعه می‌کردند.

وی خاطرنشان کرد: در مورد وضعیت سینمای اجتماعی و اشکالات در حوزه سینمای اجتماعی و اینکه این سینما در قد و قواره انقلاب یا فرهنگ کهن کشور ما نیست هم باید بگویم که خود ما هم با یک نگاه تکامل‌گرا اعتراف می‌کنیم که هنوز با آرمان‌ها فاصله داریم، اما سوال اینجاست؛ چه جریانی را در مملکت سراغ دارید که بیش از سینما چنین قد و قواره‌ای را داشته باشد؟! سینمای ایران در طول عمر نوین خود صاحب ۲۰۰۰ فیلم است، حدود ۴۰۰ فیلم دفاع مقدسی داشته است. این میزان شناسنامه بسیار شاخصی است. حال مجلس ما باید مشخص کند نگران مخاطب است یا هنرمندان؟! اگر نگران مخاطب هستید ما بیش از شما نگران هستیم که مردم پای ماهواره نشسته‌اند. ۷۰ درصد از ملت ما پای سریال‌های ترکی هستند و به قدری این هجمه فرهنگی درست و سنجیده بوده که توانسته ارزش‌های خودش را غالب کند و محصولات هنری ما را از روی پیشخوان فرهنگی کشورمان بردارد و خود بجای آن بنشیند. این درد مشترک ما و سیاستگذاران فرهنگی است.

برخوردهای سیاسی مانع رشد سینما است

طائرپور ادامه داد: در عرصه فعالیت خبری، خبرنگار نقش یک شکارچی باهوش را دارد که وقایع جامعه را شکار می‌کند، سینمای اجتماعی و مستند هر کشوری هم شبیه‌ترین و نزدیک‌ترین هویت را به حوزه کار خبری دارد و باید مشکلات جامعه را دیده‌بانی و مطرح کند. در آمریکا هم جریان سینمای مستقل، عموما به وضع جامعه‌اش می‌پردازد ولو در قالب پلیس بد، پلیس خوب و به قدری این کار را خوب و سنجیده انجام می‌دهد که متوجه این واقعیت نمی‌شویم. اما ما اگر می‌خواهیم از چیزی دفاع کنیم تبدیل به شعار می‌شود و اگر به حوزه نقد و تحلیل وارد شویم به سیاه‌نمایی تبدیل می‌شود.

تهیه‌کننده «آینه‌های روبرو» خاطرنشان کرد: من نمی‌گویم همه در ساخت فیلم اجتماعی موفق بوده‌اند، اما سیر آزمون و خطایی که سینماگران اجتماعی طی کرده‌اند معمولا توام با برخورد سیاسی بوده و روال رشد درستی را طی نکرده است.

مجلس جلوی چه فیلمی که روال قانونی را طی کرده است، گرفته است؟

نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس نیز در پاسخ به سخنان طائرپور گفت: من صحبت‌های خانم را قبول دارم. نگاه انتقادی باید وجود داشته باشد، اما میزان آن مهم است. در دولت قبلی می‌خواستند پروژه‌ی لاله را کار کنند. همه حرف فیلم هم این بود که خانم ایرانی رانندگی خوب می‌کند. ما می‌گفتیم آیا زن ایرانی مشخصاتش این است؟ ۷ میلیارد هزینه کردند اما ما ایستادیم فارغ از این که دولت چه کسی باشد. نگاه مجلس نگاه مراقبت است. ما نماینده مردم هستیم. چرا تعارض است بین قوای مجریه و مقننه؟! دولت از نظارت مجلس خوشش نمی‌آید. تا به حال کجا مجلس جلوی فیلمی را گرفته است؟ یک مثال بزنید. فیلم آتشکار را آقای سجادپور برای کمیسیون فرهنگی به نمایش گذاشت. فیلمی با موضوع وازکتومی که واقعا مبتذل بود و ارزش هنری هم نداشت. استدلال سجادپور این بود این پخش شود پول خودش را در می‌آورد، ۳۶۰ میلیون تومان هزینه فیلم بود. بردند نمایش هم دادند چون ارزشی نداشت، مردم هم استقبال نکردند. بعد می‌گویند کمیسیون فرهنگی نظر داد پخش نشود. مگر ما چیزی امضا کردیم؟

کمیسیون فرهنگی دخالت در اکران فیلم‌ها نداشته است

وی تصریح کرد: براساس وظایف و براساس قانون اساسی نماینده حق دارد در همه‌ی امور کشور نظر بدهد چون نماینده مردم است. بحث حاکمیت نیست بحث مردم است. مثلا در شرایطی که می‌خواهند راش‌ها را بدزدند و ببرند خارج من باید ساکت باشم؟ ما باید سکوت کنیم؟ چون اگر سکوت نکنیم دخالت است؟ این دخالت است یانظارت است؟ فرق بین دخالت و نظارت چیست؟ حتی یک مورد کمیسیون فرهنگی دخالت در اکران فیلم نداشته، وظیفه‌ی مجلس صیانت فرهنگی است، مجلس کجا دخالت کرده است؟ سازمان صدا و سیما «یک خانواده محترم» را در سیما فیلم ساخت و سناریو با فیلم تولید شده متفاوت بود، مجلس به عنوان دیده‌بان فرهنگی باید خاموش می‌ماند؟ در امور فرهنگی چرا ما باید ساکت باشیم؟ فیلم «گشت ارشاد» در شرایطی ساخته شد که ترور دانشمندان هسته‌ای مثل شهید احمدی‌روشن در ایران صورت گرفته بود، بعد در فیلم روی وانت فروش خرما زده است انرژی هسته‌ای کیلویی ۲۰۰۰ تومان، اسرائیل علیه نظام مملکت نمی‌توانست اینگونه کار کند!

خطاهای محرز و غیرقانونی در تولید اتفاق می افتد

نوباوه به وجود ممیزی در دنیا اشاره کرد و گفت: ما در آمریکا می‌خواستیم کتاب آقای مصباح درباره اسلام‌شناسی را چاپ کنیم، سه سال طول کشید. همین اواخر فیلم نوح در کدام کشور اسلامی اجازه اکران پیدا کرد؟ ممیزی وجود دارد. شما می‌فرمایید نگران مخاطب هستید یا هنرمند، مگر هنرمند مخاطب نیست؟ برای ما همه مهم هستند. خود بنده با اینکه وانمود می‌شود جلوی هنرمندان و دولت هستیم در حال حاضر تلاش می‌کنم بودجه‌ی بیشتری برای وزارت ارشاد بگیرم. اما در حاشیه‌های اخیر مثلا درباره فیلم «عصبانی نیستم» فرق سناریو و تولید چقدر است؟ خطای محرز صورت گرفته است. تعرض کرده و غیر قانونی است. نمایش نباید انجام شود. وزیر در گفت‌وگویی می‌گوید ما برای اکران نیاز به اجازه مجلس نداریم. مگر تاکنون داشتید؟ اما تخلف صورت بگیرد ما از ابزارمان استفاده می‌کنیم.

این عضو کمیسیون فرهنگی با اشاره به این که در فیلم «خانه پدری» بحث تمامیت فرهنگی و سنت کشورمان مطرح است، عنوان کرد: پدر با همکاری پسر نوجوانش، دخترش را می‌کشد و در خانه دفن می‌کند، من باید از فیلم خوب حمایت کنم. خود شما در فیلم «آینه‌های روبرو» لب مرز حرکت کردید. «هموسکشوال‌ها» خیلی مسئله‌ی مهمی است و در یک دوره تز کارشناسی ارشد من هم بود. فیلم شما درست حرکت کرد، پروانه گرفت و اکران هم شد. مشکل هم پیش نیامد. چون شما نمی‌خواستید مسئله شود و می‌خواستید یک فیلم سالم بسازید.

مجلس برای نظارت نباید موضع علنی بگیرد

طائرپور در ادامه نشست در پاسخ به صحبت‌های نوباوه گفت: بله سانسور در خیلی کشورها ممکن است وجود داشته باشد اما نوعش متفاوت است. سانسوری که در آمریکا در حوزه سینما وجود دارد بیشتر اقتصادی است و از جانب دولت هم اعمال نمی‌شود. تازه اگر در مواردی، سانسور سیاسی داشته باشند به گونه‌ای این کار انجام می‌شود که اصلا محسوس نیست و دولت متهم به دخالت نمی‌شود. امکان و روشی را فراهم می‌کنند که فیلم اتوماتیک یا امکان اکران پیدا نمی‌کند و یا اگر اکران شود چنین حواشی را با خود همراه نخواهد داشت. من فکر می‌کنم اگر مجلس و دولت از سر مراقبت و راهنمایی هم بخواهند نظارتی انجام دهند نباید موضوع اینقدر علنی و رسانه ای شود و مسئله به اینجاها برسد. اینگونه مراقبت‌ها و نظارت‌ها در سینما همیشه بوده است اما اینقدر جنجال نداشته، زمان آقای بهشتی هم که ما از آن به عنوان مدیریت خوب یاد می‌کنیم، بودند فیلم‌هایی که احساس می‌شد اکران آنها مسئله‌ساز شود، برای همین می‌نشستند و راه مناسب را برای آن پیدا می‌کردند، مثلا برای فیلمی شرایط و زمان اکران خاصی را در نظر می‌گرفتند و یا در مورد فیلمی که حادتر بود، شرایط فیلم تولید بعدی را برای فیلمساز ایجاد می‌کردند تا با توافق از اکران این یکی منصرف شود، اما این اتفاقات هیچوقت علنی نمی‌شد. به صحن مجلس نمی‌آمد. صحن مجلس از ورود به مصداق‌ها و مثال‌ها اجل است. مجلس و کمیسیون فرهنگی نباید وارد مثال و نمونه بشوند.

وی یادآور شد: همه اتفاقاتی که درباره لاله یا آتشکار برشمردید، نباید در صحن مجلس مطرح شود و یا به رسانه بیاید، این اتفاق‌ها در وهله اول می تواند با تفاهم و در جلسات کارشناسی حل شود. یا در فیلم‌های بعدی پیشگیری شود.

در تولیدات سینمای اجتماعی نمی‌توانیم جامعه‌مان را بزک کنیم

طائرپور در مورد تاثیر معکوس این جنجال‌های رسانه‌ای بر اکران فیلم‌های مورد اعتراض گفت: اگر این فیلم‌هایی که با جنجال مواجه شده‌اند، الان اکران بشوند بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند، زیرا به حواشی آن‌ها در رسانه‌ها پرداخته شده است. بحث دیگر این است که اگر می‌خواهیم از مخاطب مراقبت کنیم تا فیلم‌هایی که مثال زدید را نبیند، از خود می‌پرسیم به جای آن چه چیزی را می‌بیند؟ چرا نمایندگان مجلس ما به جای اینکه مثال از فیلم اجتماعی خوب بزنند، فقط به فیلم‌هایی اشاره می‌کنند که با آن مخالف هستند؟ و چرا بیشتر به سازنده اثر توجه می‌کنند تا خود اثر؟ من تشکر می‌کنم که از فیلم «آینه‌های روبرو» به نیکی یاد کردید، اما چرا وقتی به همین فیلم اجازه دادند که فقط در ٦ سالن اکران شود. هیچ مسئولی از ما حمایت نکرد؟ هیچ مجلسی هم نیامد از فیلم دفاع کند؟ ما متاسفانه مثالی از اینگونه حمایت‌ها از مجلس به یاد نداریم، البته توقع هم نداریم. مجلس انقدر گرفتاری دارد که بهتر است در این حوزه‌ها وارد نشود و اگر رهنمود و نصیحتی هم دارد در همان حوزه تعامل میان مجلس و دولت بماند.

وی تصریح کرد: مشابه اتفاق فیلم «خانه پدری» که این روزها درباره آن بحث است را در صفحه حوادث روزنامه‌ها بسیار می‌بینید.اخبار مربوط به قتل در خانواده، فرزند کشی،همسرکشی، پدرکشی و... کم نیستند، این هم بخشی از واقعیت جامعه است و ما نمی‌توانیم در تولیدات سینمای اجتماعی جامعه‌مان را بزک کنیم.

ماهواره توانسته به فصل مشترک برای همه برسد ولی ما نتوانستیم

این تهیه‌کننده ادامه داد: منِ فرشته طائرپور به شخصه اصلا فیلم تلخ دوست ندارم و حتی نگاه نمی‌کنم مگر این که به عنوان داور موظف به تماشای آن شوم و معتقدم در کنار نمایش هر دردی در یک فیلم باید مرهمی هم وجود داشته باشد، اما این نظر شخصی من است. فیلم‌های اجتماعی از این دست در اقلیت هستند و شاید اگر این‌قدر به آن‌ها حساس نباشیم و نگذاریم تب‌شان بالا بگیرد برای نظر خودمان هم کار بهتری انجام داده‌ایم. به هر حال بعضی از فیلم‌های اجتماعی فقط درد را مطرح می‌کنند، بعضی دیگر یا درد را با درمان مطرح می‌کنند، تعدادی دیگر فقط یک تلنگر می‌زنند، این‌ها انواع مختلف سینمای اجتماعی هستند و مخاطب خاص خودشان را هم دارند. نباید نگرانی ایجاد کند. جامعه ما از چیزهای دیگر تاثیرات منفی روانی بیشتری می‌گیرد. سریال‌های ترکی چه می‌سازند؟ شما احتمالا نگاه نمی‌کنید اما ما به خاطر حرفه‌مان باید نگاه کنیم. چقدر از زنان جامعه ما «فاطماگل»ها را می‌شناسند؟ اما حتی یک قهرمان سینمایی یا سریالی ایرانی را نمی‌شناسند– البته این اواخر تنها ستایش مورد توجه بوده - چه اتفاقی افتاده ما متوجه نیستیم. بیاییم به این نگاه کنیم که آیا چیزی که به جای این فیلم‌ها می‌آید بهتر است؟ باید مخاطب‌شناسی کنیم. تنوع مخاطب را در نظر بگیریم. طبقات اجتماعی متفاوت است. اما چه شده که ماهواره توانسته به یک فصل مشترک برای همه برسد ولی ما نتوانستیم. البته رسانه ملی بیشتر مسئول است زیرا سینما مخاطبی ندارد. در بهترین شرایطی که یک فیلم اکران می‌شود، چقدر مخاطب دارد؟ این چه خطری را می‌تواند ایجاد کند؟ ما اینجا را سفت می‌گیریم و حواسمان نیست چه اتفاقاتی دارد می‌افتد و همه چیز به تاراج می‌رود.

نوباوه در ادامه صحبت‌های طائرپور گفت: ما بعضی مسایل را خیلی باز می‌بینیم. ما نباید بگوییم چون مردم سریال ترکیه‌ای را می‌بینند ما هم یکی شبیه به آن را پخش کنیم.

طائرپور در جواب گفت: ما فیلم‌های خودمان را توقیف می‌کنیم بعد مخاطب به دیدن این سریال ها می‌رود.

نوباوه هم در پاسخ گفت: چه فیلمی توقیف می‌شود؟ ما توقیفی نداریم؟ حالا اگر هست در ارتباط با قوانین است. کار غربی‌ها ذائقه‌سازی در کشورهای هدف است. ما نمی‌توانیم با روش سلبی جامعه را اداره کنیم. اسلام هم این را می‌گوید، اما الان ۱۴۰ شبکه‌ی ماهواره‌ای فقط به زبان فارسی برنامه پخش می‌کند. هزینه پخش هر شبکه را عددی فرض کنیم و علت را با این ارقام جویا شویم. آیا این‌ها برای ارتقاء فرهنگ ما برنامه پخش می‌کنند؟ یا به دنبال هدفی هستند. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید بی‌هدف است. ما هم پرس‌تی‌وی را برای مردم اروپا و آمریکا پخش می‌کنیم. ما اگر همین شبکه آی‌فیلم را نگاه کنیم خواهیم دید چقدر نسبت به ۱۰ سال پیش تغییر کردیم. نحوه آرایش و حتی میزانسن مراودات و برخوردهای ما تغییر کرده است. من این را القاء نرم می‌نامم، این حساسیت برانگیز نیست ولی واقعی است. غربی‌ها روی این کار کردند هم ذائقه ما را تغییر دادند و هم نسبت به فرهنگمان لیبرال‌تر و بی‌تفاوت‌تر کردند.

نوباوه افزود: تاثیرات فرهنگ غرب بر ما به خصوص در هنرهای تصویری و صوتی زیاد بوده است. مثلا چند درصد از جامعه ما مسئله‌شان این است که در فیلم «پل چوبی» مطرح می‌شود؟ اصلا به درصد می‌رسد؟ در دانشگاه می‌گویند وسایل ارتباط جمعی باید مخاطبانش وسیع و پرشمار باشند و ناآشنا وغیر مشخص. اما چند درصد از جامعه ما مشکلش چیزی است که در فیلم «خانه پدری» می‌گوید؟ بله در خانه‌ها دخترها کشته می‌شوند اما چند درصد است که آن را در سینما به نمایش می‌گذاریم؟ اگر اهم و فی‌الاهم کنیم درست است. همه مشکلات وجود دارد، آیات زنا و لواط و قمار در زمان پیغمبر نازل شده است. ما مشکلات را می‌دانیم هست اما یک مسئله را نباید اینقدر بزرگ کنیم. شاید شما توجه به بحث سیاسی قضیه نمی‌کنید. فیلمساز وجه‌های سوء برداشت‌های سیاسی فیلمش را در خارج از کشور توجه ندارد. احمد شهید می‌آید از این فیلم‌ها به ضرر منافع کشور استفاده می‌کند و گزارش می‌نویسد. ما می‌گوییم فیلمسازی صورت بگیرد، رشد انجام شود اما برخی از اثار خدمت به جامعه بود یا ریختن آب به آسیاب دشمن؟ همین «جدایی نادر از سیمین» سراسر استرس است، حتی در حرکت دوربین، اما ارزش‌های خیلی مهمی در آن وجود دارد. من در آمریکا دیدم چگونه پیرها را از خانه بیرون می‌اندازند اما در این فیلم پسر تا مرز جدایی از همسر برای نگهداری پدرش پیش می‌رود. آمریکایی فیلم را دید خوششان آمد. ما همه را سیاه نمی‌بینم و برخی از ارزش‌ها را باید دید.

برخی سناریو می دهند و چیز دیگری می سازند

نماینده کمیسیون فرهنگی مجلس در ادامه نشست با طرح این سوال که در شعار می‌گوییم خیلی خوب است که همه گونه فیلمی ساخته شود اما حاضریم اجازه دهیم فرزندمان هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد یا خیر؟ اظهار کرد: حاکمیت ممیزی دارد و قانون دارد و این همه جای دنیا هم وجود دارد. من حرف‌های شما را بالنسبه قبول دارم اما با رها بودن مخالفم، آثار باید در چارچوب خلق شوند. من می‌گویم مصداقی در این باره صحبت کنیم. به عقیده من مجلس باید درست وارد شود و هدایت کند. مجلس آنجا که تخلف است باید وارد شود. به بعضی‌ها می‌گویند فیلم را بساز ما هم بزرگش می‌کنیم و در رسانه‌ها منعکس می‌کنیم و فروش هم می‌کند. فیلم وقتی مخالف باشد فروش می‌کند. این روشی است که از خارج هدایت می شود. اینکه یک سناریو بده توافق را بگیر بعد هرچه ساختی پخش کن، اگر جلویش را بگیرند محبوب‌تر می‌شوی و اگر نگیرند هم که پخش کردی. فیلم «آینه های روبرو» را مثال زدم چون لب مرز حرکت کرد. شما خواستید یک مشکل را بگویید، نخواستید مشکل ایجاد کنید. اما داریم افرادی که مشکل ایجاد می‌کنند که اینجا جرم اتفاق می‌افتد.

چرا درباره فیلم‌های سخیف و مبتذل موضع نمی‌گیرید؟

در بخش دیگری از نشست تهیه‌کننده فیلم «آینه‌های روبرو» گفت: سینما فقط فیلم‌هایی که ساخته می‌شوند نیست. سینما در همه جای جهان تعریفش این است که مردم در حوزه‌های میدانی کنار هم بنشینند و با هم سرگرم بشوند، بخندند،بگریند، بترسند و آگاهی پیدا کنند و این تجمع‌های میدانی که در سالهای اخیر کمتر شده است شکل بگیرد. حتی آمریکا دوباره به سمت ساخت سالن‌های بزرگ رفته تا مردم را در کنار هم در اجتماع‌های بزرگ در کنار یکدیگر بنشاند. اما در کشور ما با مراقبت‌هایی که صورت گرفت و دلسوزی‌هایی که ما کردیم مردم برای تفریح به خانه‌هایشان می‌روند و ماهواره می‌بینند. در کشور ما برخلاف همه جای دنیا مردم به خصوص جوانان برای تفریح به خانه‌هایشان می‌روند و ما نمی‌دانیم چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. البته می‌دانیم چه اتفاقاتی رخ می‌دهد اما نمی‌توانیم بگوییم.

عضو شورای عالی تهیه کنندگان خطاب به عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی بیان کرد: شما مسئول هستید و یک سینماگر هم مسئول است. برخی فیلم‌ها در سینما بسیار استثنایی هستند. آقای عیاری فیلم زیبایی مانند «بودن و نبودن» را ساخته است که به نظر من یکی از انسانی‌ترین و درخشان‌ترین و جهانی‌ترین فیلم‌هایی است که در تاریخ سینمای دنیا ساخته شده. آقای عیاری حق دارد تا اگر قصه‌ای خاص، دردمند و حساسش کرد آن را تبدیل به فیلم کند، یک فیلم بزرگسال و اجتماعی هم حق داشته باشد که مخاطبان خاص خودش را جذب کند حالا چه خوششان بیاید و چه خوششان نیاید.

او در پاسخ به این عضو مجلس که پرسید، این حق در کجای دنیا به همین شکل است؟ گفت: حقی که در دنیا به هنرمند داده می‌شود، یعنی اگر شما حتی به او اجازه ساخت هم ندهید، می‌تواند به آن قصه فکر کند، درباره آن بنویسد و آن را در جایی تعریف کند. زمانی که فیلم‌ساز سرمایه‌گذاری می‌کند و قصه‌اش را به فیلم تبدیل می‌کند مانند «خانه پدری» یا «عصبانی نیستم» و اگر برخلاف قانون سناریوی ساخت عمل کرد، بحث جدایی است که باید وزارت ارشاد آن را پیگیری کند.

طائرپور اضافه کرد: این قصه‌ها یک قصه استثنایی است و ممکن است من هم از آن قصه‌هایی که شما مثال می‌زنید خوشم نیاید اما این قصه به دل فیلمساز نشسته و آن را تبدیل به فیلم کرده است. هنر، سینما و تئاتر می‌آیند تا کاری را انجام دهند که قبلا انجام نشده و یا قصه‌ای را بگویند که قبلا گفته نشده است حالا ممکن است این قصه موفق شود یا نشود.

این تهیه‌کننده سینما افزود: امروزه جوانان ما می‌توانند به راحتی با گوشی تلفن همراهشان فیلم بسازند و در جشنواره‌های دنیا شرکت کنند. به قول یکی از دوستان بزرگوارمان ما که نمی‌توانیم جلوی سِن سیم خاردار بکشیم چون این اتفاق افتاده است. ما باید به تنوع‌های عقیده و سلیقه فرصت بدهیم و فضایی را در جامعه ایجاد کنیم تا اگر کسانی اون نوع سینما را دوست دارند حتی اقلیت، چهار یا پنج سالن برای این فیلم‌ها اتفاقی ایجاد نمی‌کند و خطربزرگی نیست که این همه از شما و مجلس و حوزه مدیریت سینما وقت بگیرد.

او ادامه داد: اگر مدیریت سینمای ما واقعا این صلاحیت را ندارد که توسط شوراهایش به این امور نظارت کند، فکر دیگری کنید! تقصیر فیلم ساز چیست که به استناد پروانه‌ی ساخت فیلمش را می‌سازد و برای آن هزینه می‌کند، به طور طبیعی می‌خواهد اکران بگیرد و در برخورد با جامعه بازخورد خودش را ببیند حالا یا شکست می‌خورد یا نه. بسیاری از فیلم‌ها اکران شدند و شکست خوردند. چرا در جامعه ما سخت گیری‌ها بیشتر درباره فیلم‌هایی است که وارد این موضوعات خاص و اجتماعی شدند! چرا درباره فیلم‌های مبتذل و سخیف حرفی نمی‌زنیم.

تهیه کننده فیلم «وقتی همه خواب بودند» گفت: تنها سینما یا رسانه‌های جهان نیستند که سلیقه یا سبک زندگی ملت ما را تغییر دادند. درداخل کشور هم فیلم‌هایی که دوستان تایید کردند و پشت صحنه‌های آن رفتند و حمایت های مالی و تبلیغاتی کردند هم این سلیقه را نازل کرده‌اند. بیایید کمی اغراق کنیم که متاسفانه مقداری از جریان‌های سیاسی تعیین کرده بیش از آنکه ما به آثار نگاه می‌کنیم به افراد نگاه کنیم. اگر فیلم آقای مجیدی را که شما مثال زدید خوب است، شخص دیگری می‌ساخت، ممکن بود آنقدر مورد تایید واقع نشود چون ما فیلم‌های دیگری هم داشته‌ایم که قطعا در حوزه بین الملل موفق بودند اما آنها را مثال نمی‌زنیم.

طائرپور همچنین اظهار کرد: در همه جای دنیا مسئولان کشور افتخار می‌کنند از اینکه از هنرمند جامعه دفاع کرده‌اند حتی اگر فیلمی ساخته و به فضاهایی کشیده شده از آن مراقبت کردند و به روی اندیشه آن تاثیر گذاشتند اما متاسفانه در چند سال گذشته باب شده که اگر کسی فیلمی ساخته که مورد پسند نبود مسئولان آن را مثل یک طعمه جلوی کسانی هُل دادند که آمادگی برخوردهای فیزیکی را هم داشته‌اند. ما نمی‌توانیم این چنین همدلی ایجاد کنیم. هنرمند ایرانی یک سربلندی بسیار بزرگ تاریخی دارد، هرگز نان اپوزیسیون را نسبت به دولت خود نخورده است.

او تصریح کرد: تک تک هنرمندان با توجه به شرایطی که در دنیا ایجاد شده برای آنکه به آنها گرین کارت و اقامت بدهند در کشور خودشان مانده‌اند تا برای مملکت خود فیلم بسازند. این‌ها ارزش دارند حتی اگر ما فیلم آنها را دوست نداشته باشیم. منِ سینماگر هم همه‌ی ۶۰ فیلمی که در یکسال ساخته می‌شود را دوست ندارم. من اگر از این تعداد ۱۰ فیلم را هم دوست داشته باشم آمار قابل قبولی است.

تهیه کننده فیلم« پسر مریم» افزود: ما با سختگیری‌ها و استدلال های دلسوزانه فضا را تنگ می‌کنیم، این حوزه به نوعی از دست رفته است. اگر سیاستمداران، دغدغه‌مندان، سینماگران و هنرمندان با واقعیت این مطلب مواجه نباشند که ما داریم جوان جامعه را از دست می‌دهیم، فیلم اجتماعی قرار نیست روی موافقان یک قضیه تاثیر بگذارد، فیلم اجتماعی قرار است به روی مخالفین آن عقیده تاثیر بگذارد. فیلمی که من می‌سازم اگر انتقادی و اجتماعی است نباید کسانی را که همفکر من هستند خوشحال و جذب کند و داخل سالن بیاورد. چه در حوزه جهانی و چه در حوزه داخلی کشور باید آن کسی را که مخالف من فکر می‌کند وادار به تفکر کند که شاید تفکر این چنینی هم درست باشد.

طائرپور گفت: ما باید کاری کنیم تا فیلمساز ما آنقدر احساس امنیت و همدلی داشته باشد تا چیزی بگوید که بروی مخالفین آن عقیده در حوزه‌های اخلاقی تاثیر بگذارد. در حوزه‌های سیاسی هم الحمدالله آنقدر در این مملکت کنترل سیاسی و امنیتی وجود دارد که هیچ نگرانی نباید از طرف جناح حاکم وجود داشته باشد که هنرمند از این طریق شیطنت سیاسی کند. مگر چنین شیطنتی کرده؟

نویسنده «آینه های روبرو» با بیان اینکه معمولا مذاکرات مجلس را گوش می‌کند، اظهار کرد: عده‌ای دلشان می خواهد فتنه سال ۸۸ را زنده نگه دارند. زمانی که فیلم یک برخورد اجتماعی انتقاد آمیز را نشان می‌دهد نباید با هر چیزی به آن قضیه وصلش کنند. به قول فیلم «قلاده های طلا» آن عده از مردم فریب خوردند یا اسیرتوطئه شدند اما بالاخره چند میلیون هستند. اگر فیلمی می‌آید که این جامعه را عصبانی نمی‌کند بد است به جایش فیلم دیگری هم بسازید که آن را هدایت کند. چرا تنها فیلمی ساخته شود که یک نقطه را به شکل علنی تایید کند؟ و با شکل دیگری تیزی‌اش را به بخش دیگری از جامعه فرو ببرد.

او خطاب به نوباوه گفت: قبول کنید که پشتیبانی روانی مجلس از جلوگیری کردن از اکران برخی فیلم‌ها اتفاقی نبوده است. حرفی که من میزنم پیش از اینکه دلسوزی برای مخاطب و هنرمند باشد دلسوزی برای کسانی است که از سر دغدغه چنین چیزی را می‌گویند اما حس بیرونی روشی را که انتخاب کرده‌اند، حس محدود کردن هنرمند و عدم اعتماد به بلوغ تماشاگر است.

در ادامه ششمین جلسه از سلسله نشست های نسبت سینمای ایران و منافع ملی، بیژن نوباوه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز گفت: در بسیاری از موضوعاتی که شما مطرح کردید نظر مخالف دارم. فرق من با شما این است که مصداقی نیاورده‌اید و من ۱۰ مصداق برایتان زدم و حاضرم ۱۰۰ مصداق دیگر هم بزنم.

او بیان کرد: جلوی کدام فیلم را گرفته‌اند که پروانه آن از ابتدا تا انتها سالم بوده و سناریوی آن همانی بوده که از ابتدا تایید شده و همان هم ساخته شده است؟ اگر یک مثال هم بزنید کافیست اگر بود من را هم به تامل وادار می‌کنید تا بگویم چنین اتفاقی افتاده است. در سینمای ما این یک روش است. یک چیز دیگر تصویب کن و یک چیز دیگر بساز.

نوباوه بعد از درخواستش مبنی بر پخش بخشی از فیلم «سیر تحول سینمای ایران» که فیلم «جستجوی دوم» ساخته امیر نادری هم در آن وجود داشت و در یکی از شبکه‌های ماهواره ای نمایش داده شده، خطاب به طائرپور توضیح داد: شما می‌گویید بگذارید جوان تجربه کند اما شرایطی ایجاد کرده‌اند که امکان تجربه برای جوان وجود ندارد، در هنر وجه قالب ایجاد کرده‌اند.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس بیان کرد: شما سناریوی فیلم «عصبانی نیستم» را دیده اید؟ من سناریوی آن را دیدم. چرا در آن و فیلم «خانه پدری» دخالت شد؟ من دست همه‌ی فیلمسازان را می‌بوسم، هر کس هم هرچه می‌خواهد بگوید اما آیا جامعه هم مثل ایشون فکر می‌کنند که آن موضوع مشکل اساسی جامعه است؟

او ادامه داد: شما یک کشور مثال بزنید که نظارت بر محتوا در سیاست‌های فرهنگی اش وجود نداشته باشد. من در آمریکا زندگی کردم. کجا در آمریکا می‌توانید هر فیلمی که می‌خواهید را بسازید؟ اگر به فیلمی مجوز بدهند و آن ساخته نشود جرم تلقی می‌شود. اسم سانسورچی بد است اما اساس کار آن کنترل است.

نائب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس اظهار کرد: جوی که ساخته‌اند حتی روی شما که فرهنگی کشور هستید اثر منفی گذاشته چه برسد به مردم.

او در پاسخ به جمله طائرپور که گفت، شما از آبروی فرهنگی خودتان دفاع کنید و ما هم از شما دفاع می‌کنیم، بیان کرد: به همین دلیل هم من خواستم شما مثال بزنید حتی یک مورد و پیش خودم گفتم شاید ما واقعا خبطی کرده‌ایم! من حتی در خودم سراغ ندارم که درباره یک مورد دخالت بی‌جا کرده باشم که چرا این فیلم اکران شده در حالی که مجوز اکران داشته باشد. کار ما حفظ صیانت فرهنگی کشور است و اگر جایی خطا ببینم باید تذکر بدهیم.

نوباوه گفت:من فرمایشات شما را ۱۰۰ درصد قبول دارم اما شما درباره کلیات صحبت می‌کنید. قانون یعنی زور یعنی تا زمانی که چراغ سبز است باید حرکت کنی و قرمز است باید بایستی و این یعنی تحمیل اما چون جنبه ملی و منافع عامی دارد همه آن را می‌پذیریم حالا اگر یک نفر در سینما تخطی کرد و ما جلویش را گرفتیم، نظام جلویش را گرفت و مردم ناراحت شدند باید به عنوان مخالفت با دنیای هنر مطرح شود. به خدا کشور ما آزادترین کشور است. من همه هنرمندان را دوست دارم و ته دل ما خدمت است. اگر اختلاف سلیقه پیدا می‌کنیم هم راه دارد. آن که خدمت نمی‌کند معلوم است. آن کسی که فکر می‌کند خدمت می‌کند اما با سلیقه جمعی و فرهنگ جامعه تعارض پیدا می‌کند، امیدوارم بیشتر فکر کند و اعتقاد دارم ضعیف‌ترین فیلمساز که در کشور ما است به مراتب ارزشش بالاتر از فیلمسازی است که فرهنگ ما را نمی‌شناسد.