تبلیغات تلویزیونی صد و هشتاد درجه با انقلاب اسلامی زاویه دارد، اگر معتقدند انقلاب اسلامی تمام شد، که هیچ. در غیر این صورت این همه تصاویر پر زرق و برق، خانه هایی که دکوراسیون داخلی شان از آخرین مد اطاعت می کنند، لوازم خانگی که آخرین مدل هستند، اعضای خانواده ای که لبخندی تصنعی روی لبشان کشیده اند، منظره ی پنجره های خانه ای که غالبا ویوی پنت هاوس دارند، همه و همه سعی در تعریف سبک زندگی معیار برای خانواده ی بیچاره ی ایرانی دارد که باید برای فراهم کردن فضای بهتر برای خانواده ی خود نه اینکه باید برای ایجاد ارتباطات عمیق و قوی بین اعضا تلاش کند و نه اینکه باید فضای آرامش و اعتماد و شادی را برای بچه ها ایجاد کند که باید زن و مرد مانند برده های قرن بیست و یک غربی یکی از دو کار زیر را بکنند:

1- یا باید دو موتوره سگ دو بزنند تا پول بیشتری فراهم کنند و خود این زمینه ی فقدان مادر در بخشی از شبانه روز در کنار بچه ها را فراهم می آورد.

2- و یا با روش های کاذب ( فساد، شغل های دلالی و ...) لقمه های غیر طیب به حلقوم بچه بریزند.

نتیجه هم که مشخص است، بچه هایی که در ناز و نعمت بزرگ شده و از ادب و روابط اجتماعی و مهارت های زندگی از بیخ بی خبرند.

نکته ی دردناک هم فرکانس بسیار بالای پخش این مدل تبلیغات است تا حدی که برای عکس های این پست بدون هیچ تلاشی همین الان تلویزیون را روشن کردم و از صفحه عکس گرفتم.

حالا هر چقدر هم دست اندر کاران فرهنگی با غرغره ی (قرقره؟!) کلمه ی سبک زندگی به بالا رزومه بدهند و به پایین روی ملت تف کنند.

و هی به جامعه ی منحط غرب فحش بدهند

enghelabtabligh

enghelabtabligh1

enghelabtabligh2

enghelabtabligh3