به گزارش پارس متن زیر حاصل گفتگوی تعامل با یگی از کارشناسان با سابقه در امر مدیریت شهری است ، هفته پیش به دیدار اقای دکتر مهدی فتحی رفتیم و پیرامون نحوه انتخاب شهردار و مباحث پیرامونی ان به گفتگو نشستیم

میخواستم نظر شما را در مورد انتخاب شهردار و نحوه برگزیده شدن شهردار با توجه به روالی که الان وجود دارد را بدانم و اینکه از نظر شما چه آسیب هایی دارد و چه نوع انتخابی میتواند نسبت به این انتخابی که در حال حاضر وجود دارد بهینه باشد؟

دکتر فتحی : به نظر من وضعیتی که الان وجود دارد و شهردار با واسطه توسط شورای شهرها انتخاب میشود،هم آفت های زیادی دارد هم دموکراتیک نیست،به معنای دموکراسی در جمهوری اسلامی(که رأی مردم غالب است).هرچند انتخاب شهردار با وضعیت فعلی با واسطه توسط مردم صورت میگیرد اما مستقیما توسط مردم نیست.


نظر من این است که شهردار حداقل در کلان شهر ها در مرحله اول باید توسط مردم انتخاب شود.در این مرحله(البته نظر شخصی من این است) در شهرهای کوچک ممکن است که انتخاب شهردار توسط مردم بصورت مستقیم،با آسیب هایی همراه باشد.آنجا حتما این مکانیسم در شرایط فعلی نباید اتفاق بیفتد. اما ما باید در کوتاه مدت به سمتی برویم که شهرداران شهرهای بزرگ ما مستقیما توسط مردم انتخاب شوند و این هم برخلاف صحبت هایی که میشود ،نافی مسؤولیت های شورای شهر و متزلزل کننده جایگاه شورای شهر نیست.شورای شهر هم توسط مردم انتخاب میشود و روابط خاصی با شهردار بر اساس قانون دارد.این اصلاح قانون به نفع شهر،مدیریت شهری،شهروندان و به نفع سازمان های شهرداری است.

سوالی که اینجا پیش می آید این است که اگر این انتخاب از دست شورای شهر خارج شود با توجه به این که قطعا شورای شهر تمایل به تصدی گری بیشتری دارد و دوست دارد که قدرت بیشتری داشته باشد و ممکن است که بخواهد مانند مجلس شورای اسلامی که وزرا را تعیین میکند، انتخاب معاونت های شهرداری را در دست بگیرد یا در امور ریزتری که مربوط به شهر است دخالت داشته باشد،به نظر شما آیا این قضیه میتواند آفت این طرح باشد یا خیر؟

دکتر فتحی :در شرایط عادی هم این موضوع وجود دارد و اینطور نیست که در حال حاضر شورای شهر در مسایل ریز شهرداری دخالت نداشته باشد.در شرایط فعلی هم این موضوع وجود دارد اما در وضعیت فعلی در خیلی از شهرهای ما،عمدتا شهردار مجبور است برای تأمین نظر شورای شهر با توجه به اینکه مستقیما منتسب به شورای شهر است،خیلی از نظرات شورای شهر را اعمال کند و حتی در مواردی که بر خلاف نظر مدیریت خود شهردار و مدیریت شهرداری ،نظر شورا ممکن است خیلی کارشناسی نباشد،شهردار مجبور است که این نظرات را بپذیرد.

در حالتی که شهردار توسط مردم انتخاب شود جایگاه شهردار نسبت به شرایط فعلی متفاوت خواهد شد و طبیعتا شهردار قدرت عمل بیشتری برای اجرای برنامه های خود دارد.باید به یک نکته در اینجا توجه کنیم که متأسفانه به دلیل همین نکته ی انتخاب شهردار توسط شورای شهرها، ما در وضعیت فعلی کشورمان شورای اسلامی شهر نداریم.ما شورای شهرداری داریم.من از شما سؤال میکنم که آیا شورای شهر میتواند مدیرعامل آب و فاضلاب شهر تهران را عزل و نصب کند؟قطعا نه.آیا میتواند رییس راهنمایی و رانندگی تهران را استیضاح کند؟نمیتواند. یعنی ما عملا شورای شهر نداریم،شورای شهرداری داریم. اتفاقی که می افتد این است که ما با انتخاب شهردار به صورت جداگانه و انتخاب شورای شهر به صورت جداگانه به سمت مدیریت شهری یکپارچه گام برمیداریم.یعنی آنجایی که که شورای شهر خود را در مقابل ارگان های مختلفی که در شهر تأثیر گذارند اعم از فاضلاب،آب،برق،(یعنی جاهایی که به دولت مرتبط اند و هیچ پاسخگویی به شورای شهر ندارند)مسؤول بداند.

این به نظرم گامی است که مدیریت شهری را تحقق میبخشد و آفاتی را که مدنظر شما است کم میکند.من به شخصه اعتقاد دارم که انتخاب شهردار توسط مردم و انتخاب شهردار توسط مردم به صورت جداگانه وتعریف روابط این دو نهاد با یکدیگر حتما محاسنش از وضعیت فعلی بیشتر است.

یعنی در شرایط فعلی ما میبینیم که شورای شهر در آنجایی که نظری بر خلاف نظر شهردار دارد خیلی نمیتواند نظرش را اعمال کند،بخاطر اینکه شهردار ابزار اجرایی دارد،ابزار لابی دارد و نظرات خود را به هر حال غالب میکند و یک جاهایی شورای شهر میپذیرد.این شرایط فعلی به نظرم شرایط خوبی نیست و حتما ما باید علیرغم مقاومت هایی که وجود دارد و عمدتا هم مقاومت ها از جانب اعضای شورای شهر است(به دلیل اینکه اختیارات آنها را در شهرداری کم می کند)باید جلو برویم و فضا را به این سمت ببریم که مدیریت شهری را با این نگاه غالب کنیم.

مثال عینی این موضوع این است که ما در کشور خودمان تفکیک قوا داریم، قوه ی مقننه ای داریم توسط مردم انتخاب می شود و قوه ی مجریه ای داریم که رییس آن توسط مردم انتخاب می شود،مستقل و جدا از هم.ولی در قانون روابط این دو کاملا تعریف شده است.قوه مقننه قدرت نظارت روی عملکرد قوه مجریه را دارد به واسطه رأی های اعتمادی که به وزرا میدهد و حتی قوه مقننه در شرایط خیلی خاص حق عزل رییس جمهور را هم  دارد.

ما باید بیاییم این نظام جمهوری را بصورت کوچک تر در شهرهای کلانمان در مرحله اول اجرا کنیم.چرا از این امر می ترسیم؟ دلیل آن این است که همیشه در مقابل تغییرات جبهه میگیریم،همیشه از تغییرات هراس داریم، و دوم اینکه یک لابی در شورای شهر وجود دارد که نگران کم شدن اختیاراتش است و در حال لابی کردن برای جلوگیری از وقوع این امر است،در حالیکه من باز هم اعتقاد دارم که این طرح در میان مدت جایگاه شورای شهر را ارتقا می دهد. این روند شاید در نظر اول اختیاراتش را کم کند ولی جایگاهش را ارتقا می دهد.

به نظر من باید مدل  کشوری را که در قانون اساسی وجود دارد در مدل شهری هم پیاده کنیم و نترسیم.بالاخره آفت ها و مشکلاتی را قطعا در کوتاه مدت به همراه دارد. همانطور که در بحث شوراهای شهر در بیش از از یک دهه ای که از عمرشان میگذرد،در سال های اول مشکلاتی را در شوراهای شهری داشتیم که برطرف شد.

فقط یک نکته اساسی وجود دارد و آن اینکه در وضعیت کشوری معمولا استیضاح رییس جمهور اتفاق نمی افتد چون ای قضیه انتهای اختلاف دو قوه است و در حقیقت تصمیم گیری نظام است ک رییس جمهور عزل شود یا نه.اما اگر بیاییم این مکانیسم را در شهر پیاده کنیم با توجه به اینکه شهرها نسبت به کشور از اهمیت کمتری برخوردارند و حتی از پایتخت که بیرون برویم در شهرهای دیگر این حساسیت کمتر هم می شود، ممکن است این اتفاق بیافتد که مردم شهردار را انتخاب کنند و شورای شهر به دلیل اینکه شهردار را قبول ندارد یا میخواهد با رأی مردم مقابله کند،یک ماه پس از انتخاب شهردار بیاید شهردار را استیضاح کند یا عزلش کند.آن موقع چه اتفاقی می افتد؟

دکتر فتحی :مردم باید بایند دوباره رأی بدهند یعنی تبعات اجتماعی و اقتصادی انتخابات مجدد زیاد است.این نکته باید در قانون به نوعی دیده شود که عزل شهردار در شهرهای بزرگ به سادگی امکان پذیر نباشد و اگر در مراحل آخر(وبعد از طی مراحل مختلف)اتفاق افتاد به گونه ای باشد که جایگزین او مشخص باشد.این مهم ترین نکته ای است که باید به آن توجه شود و برای آن برنامه ریزی شود.

سؤال آخر در این مورد است که مردم برایشان مهم است که اگر تغییری در شهرداری رخ می دهد ،خدمات رسانی این نهاد هم بیشتر شود و نکته مهم تر اینکه ذهنیتی که مردم از فسادهای موجود در شهرداری دارند از بین برود.آیا با این طرح امکان از بین رفتن این ذهنیت وجود دارد یا خیر؟

من اول باید این سؤال را بپرسم که این نظام که در شرایط فعلی برای انتخاب شهردار در شهرهای ما حاکم است باعث از بین رفتن این ذهنیت می شود؟ قطعا نه.یعنی وضعیت فعلی این فضا را از مردم نگرفته که ما دارای یک سیستم صحیحی هستیم که با انتخاب شهردار باعث شده که مثلا زد و بند های اداری و مالی در شهرهای ما از بین رفته باشد.بنابراین شرایط فعلی شرایط خوبی از نظر مردم نیست.
نکته دوم این است که ما باید فرض کنیم که در شهرهای بزرگ مدیران ما برای شرکت در انتخابات شهرداری ها به این بلوغ برسند که تیم مدیریتیشان را هم زمان به مردم معرفی کنند.بالاخره رقابت های انتخاباتی است. من برای اینکه بخواهم شهردار بشوم باید هم رزومه کاری خود را به مردم بدهم و هم تیم مدیریتی ام را معرفی کنم تا مردم تصمیم بگیرند. در هر دو صورت شما نمیتوانی بگویی که من فساد را از بین می برم به نحوی که در شرایط فعلی یاانتخاب شهردار توسط مردم یک اتفاقی می افتد که دیگر فسادی وجود نخواهد داشت.

در هیچ جای دنیا اینطور نیست. درهمه جای دنیا این اتفاقات بارها افتاده است که حتی منتخب مردم کارهایی کرده که به لحاظ فساد مالی و اداری شرایطی پیش آمده که مثلادولت مجبور به استعفا شده یا مثلا در کشورهاییی که انتخاب شهردار توسط مردم صورت گرفته، شهردار مجبور به استعفا یا برکناری شده. اما این نکته وجود دارد که مردم می توانند در هر انتخابات تصمیم بگیرند که چه کسی را با چه تیم مدیریتی و با چه سلیقه ای سرکار بیاورند.

الان در شرایط فعلی این امکان وجود ندارد یعنی شما در شورای شهر چند نفر را انتخاب می کنی و بعد انتخاب شهردار را به این چند نفر می سپاری. این ها بر اساس روابط سیاسی،و در شهرهای کوچک تر بر اساس روابط قومی یا فامیلی یک نفر را انتخاب می کنند.در اینجا نقش مردم در نظارت روی شهردار کجاست؟

 باید دوباره دوره بعد بیایند شورای شهر را انتخاب کنند  تا اعضای شورای شهر ،شهردار دیگری را انتخاب کنند. من فکر می کنم که انتخاب یک نفر،یعنی تصمیم گیری عقل جمعی در شهرها برای اینکه یک نفر را که به درد شهر می خورد انتخاب کند به مراتب آسان تر از این است که بخواهد برای انتخاب 10یا 15 نفر تصمیم گیری کند.این نکته اصلی است.

باز هم می گویم که ما همیشه در مقابل تغییرات جبهه می گیریم و ساده با تغییرات کنار نمی آییم. دلایلش به هر حال هم اجتماعی است ،هم اختیارات است،هم جایگاه است و... . اما در کوتاه مدت  و میان مدت طرح انتخاب شهردار و شورای شهر بصورت جداکانه توسط مردم قطعا به ارتقای جایگاه شورای شهر منجر می شود نه به حذف اختیارات شورای شهر. این را اعضای محترم شورای شهر باید بپذیرند.

در لوایح یا طرح هایی که  در حال حاضر برای شورای شهر با عنوان انتخاب شهردار فرستاده می شود باید با این نگاه بحث کنند،لابی کنند و کارشناسی کنند نه با این نگاه که ما الان صاحب شهر هستیم.واقعیت این است که الان شورای شهر صاحب شهر نیست.شورای شهرهای ما در حال حاضر در بهترین حالت خود را صاحب و مالک شهرداری می دانند و البته چون شهرداری مهم ترین ارگان خدماتی و اداره کننده شهر است ،در این نگاه ضعف شورای شهر دیده نمی شود.یعنی اگر شورای شهر سراغ اضلاب نرود،سراغ برق نرود، سراغ پلیس نرود،ضعف آن دیده نمی شود چون دارد شهرداری را کنترل میکند.