نشانهشناسی عریانی در عزاداری

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، محمد مهدی فاطمی صدر نوشت:
برهنه شدن عابس بن ابیشبیب شاکری در کربلاء را نهمیدانم، اما برهنه شدن سیدصالح موسوی در خرمشهر را همه دیدهییم؛ برهنه شدن آنها در میانهی نبردی یکه با انبوه دشمن دلالتی روشن برای تمام تاریخ داشت؛ برهنه شدن ما زیر خیمهی سینهزنی اما دال بر چه است؟
عریان سینه زدن مانند خود سینه زدن یک عرف عزاداری است؛ مثل عرف تابوت بردن، دمام زدن، علم کشیدن، کتل آویختن، زنجیر زدن، سنگ زدن، گل مالیدن، خیمه سوختن، شمع بردن، شور گرفتن و هروله رفتن؛ و این آخری اگر چه در حج یک سیرهی شرعی است که خود موضوعیت دارد، در باقی موارد مانند باقی سیرهی متشرعین طریق بر موضوع دیگری است و با رجوع به دلالتی که میکند محاکات میشود.
به بیان ساده، همهی این موارد نشانههایی اعتباری هستند که زمانی دلالت بر عزای ذوات قدسی معصومین، علیهم السلام، یافتهاند و پیش از آن فاقد این معنا بودهاند و پس از آن نیز ممکن است از این معنا خارج شوند، و معیار این معناداری عرف حاکم عزاداری است.
این از مسلمات تاریخی است که در عرف صدر اسلام با شمشیر بر فرق خود کوفتن نشانهیی بر عزاداری نهبوده است، و تنها در قرنهای اخیر قمه زدن معنای عزاداری یافته است؛ با این همه این روزها باز قمهزنی بیش از آن که بر عزاداری دلالت کند، نشانهیی بر مخالفت با ولایت مطلقهی فقیه است.
این یعنی عرفها میآیند و میروند و ماندگار شدن آنها بسته به تواناییشان در بسط دلالت خود در بافتار عرف جامعه است؛ بافتاری که هر چه میگذرد بیشتر از جزائری محفلی به پیوستاری جهانی میرود.
این روزها هر عمل عرفی اگر چه در همآن چارچوبهای محفلی فهمیده میشود، اما به صورت زنده در فضای محلی و منطقهیی و جهانی بازفهم میشود، و این همآن چیزی است که پارهیی عرفهای مستحسن در نزد ما را به رویههایی موهن بدل میکند.
با این مقدمه حال میتوان پرسید که برهنه شدن از چه زمان بر عزاداری دلالت میکند و آیا این دلالت در بافتار اکنونی عرف ما هنوز بر جا است؟ و به بیان دیگر این روزها عموم عرف انقلابیون و شیعیان و مسلمانان و موحدان از برهنه شدن چه میفهمد؟ و آیا عزا میفهمد؟
در مقابل، سنتی مانند نخل گرداندن عزایی است که هر عرفی به روشنی بر دوش گرفتن تابوت حضرت حسین، علیه السلام، و تشییع ناشدهی او را از آن میفهمد و با آن همراهی میکند؛ و اگر دقیقتر باشد حکمت ایرانی در تغییر شکل تابوت از شکل متعارف آن به هیأت سرو را هم در خواهد یافت؛ و این که سرو در نشانهشناسی ایرانی، چون آب، نماد حیات است؛ که نخلگردانی تشییع شهیدی تشنه است که خود مظهر حیات است.
حال پرسشی که معتقدان به برهنه شدن در سینه زدن باید به آن پاسخ دهند آن است که عریانیشان در بافتار عرف درون و بیرون خیمهی عزا بر چه دلالت میکند؟
ارسال نظر