اگر مادر و پدرت به تو آموخت که پسرا شیرن ... دخترا موشن

مادر و پدر من گفتند دخترا الماسن و پسرا قاب الماس.

اگر مادرت به تو غیرت را دخالت آموخت و با حیا شدن را در صندوق کردن. مادر من به من گفت غیرت، عشق مرد به ناموسش است و حیا، احترام زن به خودش.

اگر مادرت به تو آموخت که مرد میتواند زنش را بزند. اسلام من به من آموخت که زن ریحانه است و مرد وظیفه دارد تمام اسباب راحتی و آسایشش را فراهم کند.

اگر مادرت به تو آموخت که بی حیایی خواهرت برایش آزادیست و ما با چادر او را اسیر میکنیم. مادرم و دینم به من آموخت که حجاب امنیت است و بی حجابی اسیر دست مردان هوس باز شدن. 

اگر مادرت به تو گفت که زن عقلش نصف مرد است و نمی تواند به تنهایی در دادگاه شهادت دهد. 

مادرم به من گفت که زن احساسات و عواطفش دوبرابر مرد است و از این رو

ممکن است در شهادت دادن دچار تزلزل شود.

اگر مادرت به تو گفت که دیه زن نصف دیه ی مرد است چون ارزشش کمتر از مرد است. پدرم به من آموخت که اگر من کشته شوم برای اینکه مادرت در آسایش تو را بزرگ کند دیه ی من بیشتر است.

ایراد از پدر و مادر و دوستان توست و نه دین و اسلام و قرآن و احکام من. 

ایراد از دستان توست که به هر ریسمان پوسیده ای چنگ میزند تا روسری از سر بانوان سرزمینم بردارد تا آنها را ابزار دست هوس بازیهای خود کند.

آزادیهای یواشکی زنان
اسارتهای آشکار
شرم نامه