پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمد رضا يل- قطعا یکی از عوامل گرم شدن تنور انتخابات در سال 88 ، برگزاری مناظرات کاندیدای ریاست جمهوری بود. جدا از انحرافات و زشتی های اتفاق افتاده در این مناظرات ، اصل صحبت رودر رو و فاصله گرفتن از تکثر در برداشت ها و نهایتا تضارب منطق و نقد متقابل نقش بسزایی در گرایش ها و تصمیمات عمومی بازی کرد.البته این مناظرات در انتخابات 92 نیز ادامه پیدا کرد که البته باز هم تاثیر گذار بود ولی می توان ادعا نمود فارغ از عیوب قالب های تعیین شده  و مراحل مختلف آن، نوعی بلوغ نسبی نسیبت به سال 88 ایجاد شده بود. این بلوغ را باید در دو بخش جست و جو کرد:

1- بلوغ در مناظره کنندگان
2- بلوغ در بینندگان

برنامه محوری و نقد منطقی در کنار تجربه قبلی مردم از مناظرات 88 را می توان از اتفاقات خوب این دوره از مناظرات دانست. البته تصمیم به استمرار مناظرات در زمینه های مختلف و به صورت هفتگی، را می  توان به عنوان یک  تحفه به جا مانده از انتخابات 92 تلقی کرد که اگر هوشمندانه پیش رود، در خدمت فرآیند بلوغ این قالب رسانه ای عمل خواهد کرد.

حال اگر  از فضای انتخابات پا را بیرون گذاریم و قالب مناظره را بماهو مناظره مورد بررسی قرار دهیم باید دو بخش مخاطب و مناظره کنندگان را به عنوان دو پارامتر ارزیابی کنیم.

رفتار های پوپولیستی، حاشیه پردازی، عدم پاسخ به مسئله های وارد شده و فقدان نظم منطقی بحث یک مناظره کننده موضوعاتی است که در خیلی از اوقات شاهد وقوع آن در مناظرات هستیم که نه تنها به شفاف شدن مسئله کلی کمک نمی کند بلکه خود حاشیه ای می شود بر اصل ماجرا که قطعا جز تشویش بیشتر نتیجه ای در بر نخواد داشت.

از طرفی عدم وجود یک ساختار ارزیابی در ذهن مخاطبین حتی در صورت ایده آل بود رفتار مناظره کنندگان ، نقصان دیگری است که اهداف برگزارکنندگان مناظره را برآورده نخواهد کرد. پس سئوال اصلی این یادداشت کوتاه اینجاست که چه باید کرد تا برنامه مناظره بتواند نهایت کارآمدی لازم را داشته باشد؟

در پاسخ باید گفت ایجاد بستری مناسب با استفاده از ظرفیت خود برنامه مناظره می تواند راه حل بلوغ رسانی مخاطبان و مناظره کنندگان باشد. به این ترتیب اگر بعد از هر مناظره تیمی متخصص و علمی به تحلیل مناظرات پرداخته و نتیجه ی این ارزیابی را به سمع مخاطبات برساند بستر لازم برای حرکت به سمت بلوغ دوسویه فراهم می آورد.

استخراج پارامتر های مناسب ، سطوح تحلیلی منطقی و همه فهم نوعی ساختار ارزیابی ایجاد می کند که به مرور زمان برای مخاطبان نوعی ملکه ذهنی ایجاد میکند بصورتی که پس از مدتی حتی در حین مناظرات مخاطب متوجه فرار از پاسخگویی و حاشیه سازی و بی منطقی مناظره کننده می شود و قدرت ارزیابی گزاره های منطقی را ایجاد می کند.

از طرفی ارزیابی هر مناظره نوعی هشدار جدی به مناظره کنندگان است تا با اشراف کامل وارد بحث شوند و از جنجال سازی ها بپرهیزند. این اقدام ساده و ولی سخت نوعی فرهنگ سازی قلمداد می شود که استمرار آن موجبات عمق بخشی به قضاوت عمومی و دقت مسئولان را فراهم می آورد.

برنامه مناظره به عنوان یک برند رسانه ای این ظرفیت را دارد که به مناظره کنندگان نمره دهد و در شکلی ساده به جمع بندی مباحث و پاسخ های آن بپردازد . قطعا شرط اصلی تحقق چنین اقدامی بی طرفی و عدم گرایش به هیچ جناح و سمت و سویی خاص است که  البته به نظر می رسد تا به امروز این حسن داوری توانسته سطحی از اعتماد عمومی را فراهم آورد چرا که نماد این این برنامه یعنی شخص آقای حیدری بیشتر به عنوان یک منتقد جدی و متخصصی کارآمد شناخته می شود و این خود ظرفیتی مناسب تلقی میگردد.