پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سید مرتضی حسینی- رصد، فوتبال ایران همچنان اسیر چرخه ناتمام التهاب و حاشیه سازی است. لیگ برتر فوتبال بیش از آن که صنعتی پولساز و اشتغال زا باشد به طبلی تو خالی تبدیل شده که پرسروصدا اما فاقدکیفیت و زیبایی است. قهر تماشاگران از سکوها خود نشانه ای از این رویداد غم انگیز است. در این میان برخی رویدادها تلنگری می شود تا تصویر این رکود و پسرفت بیشتر به چشم بیاید.« محسن قهرمانی» داوری که قضاوت بحث برانگیزش در بازی سال گذشته دو تیم فوتبال سپاهان و پرسپولیس تا مدت ها او را در صدر اخبار قرار داده و به نمادی از فساد و تبانی در فوتبال تبدیل شده بودروز گذشته سکوت خود را شکست و با لحن و بیانی اعتراض آمیز به کمیته داوری فدراسیون فوتبال تاخت.

فارغ از وجوه فنی وحقوقی عملکرد قهرمانی و میزان و کیفیت محرومیت او، آنچه می تواند مورد توجه قرار گیرد نحوه مواجهه جامعه ورزشی کشور اعم از بازیکنان،مربیان،مدیران باشگاه ها و مسئولین فدراسیون و همچنین رسانه های ورزشی با این موضوع بود. وجود فساد در فوتبال ایران از جمله پدیده های مذمومی است که تقریباً تمام دست اندرکاران این ورزش به آن اذعان داشته و انکارش نمی کنند. به بیانی دیگر گسترش و تعمیق این وضعیت در سال های اخیر اظهرمن الشمس است اما جالب اینجاست که معمولاً جز غوغاسالاری ژورنالیستی و ایجاد موج های گسترده رسانه ای هیچ اتفاق بنیادین و خاصی برای اصلاح آن رخ نمی دهد.

در ماجرای قهرمانی هم اگرچه در ابتدا با رسانه ای شدن موضوع و گسترش احضار برخی مظنونین و متهمین که در سایر پرونده های فوتبالی هم دستی بر آتش داشتند امید آن می رفت که فرآیند مبارزه با فساد سرانجامی درخور بیابد اما با صدور حکم محرومیت قهرمانی و برخی چهره های نه چندان مشهور،این فضای ملتهب هم فراموش شد. دست های معروف پشت پرده فوتبال با رصد این آرامش پس از توفان بار دیگر متهور شدند و فعالیت سازنده خویش را از سر گرفتند! در این میان « محسن قهرمانی» همچنان نقش موج شکنی را ایفا می کرد و [می کند] که موج انتقادات گونه گون از رواج فساد فوتبال را خنثی کند. صحبت از تخلف قهرمانی و جایگاه او در ساختار فاسد فوتبال ایران بحث جداگانه ای است که فرصت دیگر و تخصص و اطلاعات بیشتری را می طلبد و در این مجال هیچ گونه قصدی برای قضاوت در باره این پرونده به ظاهر مختومه اما همچنان مفتوح مد نظر قرار ندارد. این یادداشت کوتاه در پی تطهیر و بی گناه جلوه دادن داور جنجالی هم نیست اما آنچه نباید مغفول بماند کژی ها وکاستی هایی است که با برجسته سازی نقش محسن قهرمانی در پرونده فساد فوتبال نادیده انگاشته شد.

فراموش کردیم که قرار بود لیگ حرف ای فوتبال بدون وابستگی به پول های بی حساب نهادهای دولتی، علاوه بر تامین هزینه های خود به صنعتی درآمدزا تبدیل شود. از یاد برده ایم که ایجاد زیرساخت های کلان از جمله ورزشگاه های استاندارد و آبرومند،اصلاح مکانیزم سنتی بلیت فروشی، بهبود امکانات رفاهی ورزشگاه ها، حق پخش تلویزیونی، وجود زمین ها و چمن مناسب و…. کاستی های عمده فوتبال ایران هستند که سال هاست گریبان فوتبال پرزرق و برق ما را گرفته اند. تزریق پول بی قاعده به کالبد نحیف فوتبال را به بهانه حرفه ای بودن لیگ نادیده انگاشتیم تا شاهد افزایش کاذب و نجومی قیمت بازیکنان درجه دو و سه باشیم. این در حالی است که برونداد کیفی نامطلوب لیگ از دلایلی بود که باعث شدکادر فنی تیم ملی تمایل خود را به استفاده از بازیکنان شاغل در لیگ های اروپایی نشان دهد.

علاوه بر این کاستی ها، فوتبال ایران با کژی های فراوانی نیز همراه است.قانون ابداعی سقف قرادادها اگر چه با نیتی مثبت و به منظور جلوگیری از رشد بی رویه میزان قراداد بازیکنان وضع شد اما اولین پیامد آن رواج دروغ و ریا در این عرصه بود. در حالی که همه می دانستند رعایت این سقف برای برخی باشگاه ها و بازیکنان بیشتر شبیه شوخی است اما در عین حال یکدیگر را به لزوم رعایت آن توصیه می کردند! دریافت پول توسط بازیکنان برای تغییر در نتیجه بازی، بده بستان بازیکنان با دلال ها، تبانی مربیان با برخی بازیکنان حریف و وعده جذب آنان در صورت اجرای خواسته ها، تخلفات مالی هنگام عقد قرارداد،جعل کارت معافیت سربازی،دادن رشوه به داوران و… از دمل های چرکینی است که هرازگاهی با افشاگری برخی رسانه ها و یا برنامه پرمخاطبی همچون نود سرباز می کند اما اراده جدی برای ترمیم و درمان آنها وجود ندارد.با توجه به اخبار رسمی و غیررسمی و اظهارات برخی دست اندرکاران، لیگ برتر در سال گذشته شاهد تخلفات فراوانی بود که هر کدام به نوبه خود می توانستند در حد و اندازه پرونده محسن قهرمانی باشند اما به دلایل مختلف عاملان ومتهمان این رویدادها نه تنها مورد پیگرد قرار نگرفتند بلکه به فعالیت خود در قالب بازیکن، سرمربی،آنالیزور، مربی بدنساز، مدیر رسانه ای و… ادامه دادند.

پیامدمحدود کردن فساد خزنده و زیرپوستی فوتبال ایران به پرونده محسن قهرمانی،انحراف توجه وتمرکز افکار عمومی از لایه های اصلی فساد در این حوزه است.عبور ناخواسته از قهرمانان مقوایی که فوتبال پاک را به منافع مالی خود آلوده کرده و این روزها آرام و بی دردسر پشت سنگری به نام محسن قهرمانی غنوده اند. سئوالی که نهادهای متولی در وزارت ورزش و جوانان و قوه قضائیه باید پاسخی قانع کننده به آن بدهند چندان پیچیده و طولانی نیست:آیا فساد در فوتبال ایران تنها به این ماجرای خاص در حوزه داوری خلاصه می شود؟! امیدواریم پاسخ این سئوال در عرصه ی عمل خود را نشان دهد پیش از آن که از همین کالبد نیمه جان فوتبال پاک هم اثری نمانده باشد.