پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهر، زنگ خطر به صدا درآمده است. زمانی که حرف از همسرکشی به میان می‌آید دیگر موضوع درباره قتل زنان به دست مردان نیست و ماجرا متفاوت شده است. حالا معضل اصلی افزایش شوهرکشی در جامعه است؛ جنایاتی که با روش‌هایی خشن انجام می‌شود و در اغلب آنها پای مرد دیگری در میان است.  زن با وعده ازدواج مردی را فریب داده و او را وادار به قتل شوهرش می‌کند. در پایان نیز در این پرونده‌ها دو مرد قربانی شده و زن دسیسه‌گر تنها به زندان محکوم می‌شود.

همسركشي يكي از جرايم مهم و قابل‌توجه جوامع مختلف است كه كارشناسان همواره درباره علل بروز اين معضل و راه‌هاي پيشگيري و كاهش اين آسيب اجتماعي و تبعاتش كه امنيت روحي، رواني جامعه را خدشه‌دار مي‌كند هشدار مي‌دهند. تا سال‌ها قبل اگر در مورد همسرکشی بحث می‌شد موضوع قتل زنان به دست مردان بود اما طی سال‌های گذشته با رشد چشمگیر قتل مردان به دست زنان روبه‌رو بودیم.  شوهرکشی درحال حاضر به یک معضل تبدیل شده و وقوع قتل به روش‌های خشن به دست زنان حکایت از عمق این فاجعه دارد.

نتايج يك تحقيق بيانگر آن است كه مردان بيشتر به دلايل ناموسي، حسادت شديد، سوءظن يا تربيت در خانواده‌هاي پدرسالار مرتكب قتل همسر شده‌اند.  زنان نيز به دليل ازدواج‌هاي تحميلي و زودهنگام، كم‌سوادي و ناآگاهي، ناتواني در طلاق، طولاني شدن رسيدگي به دادخواست و صدور حكم طلاق به درخواست زنان، ضعف مباني اخلاقي و انساني، خيانت به همسر به دليل ناتواني جنسي و موارد مشابه نقشه قتل همسر را كليد زده‌اند. ٨٥‌درصد زنان متهم به قتل همسر نيز پس از دستگيري اعلام كرده‌اند كه قصد متاركه داشته‌اند اما به دلايل مختلف چاره‌اي جز كشتن شوهر نديده‌اند. همچنين زنان به ندرت، خود مرتكب قتل شده و بيشتر تحت تأثير وسوسه فرد ديگري كه اغلب مرد هستند به ارتكاب جنايت تشويق مي‌شوند. در برخي موارد نيز زنان، مرد غريبه‌اي را براي كشتن شوهر اجير مي‌كنند. پيش از اين تصور مي‌شد داشتن فرزند عامل بازدارنده‌اي در وقوع جرم است، درحالي‌كه واقعيت اين‌گونه نيست چراكه ٩٩‌درصد زنان و ٨٩‌درصد مردان همسركش گفته‌اند كه هنگام ارتكاب جرم داراي فرزند يا در انتظار فرزند بوده‌اند.

٦٦‌درصد زناني كه مرتكب قتل همسر شده يا در آن مشاركت يا معاونت داشته‌اند، اظهار كرده‌اند در دوران زندگي مشترك، بارها مشاجره و قهر و آ‌شتي داشته‌اند.  اما ٨٥درصد زنان متهم به قتل همسر كه قصد متاركه داشته و به دلايلي ازجمله مخالفت شوهر، والدين، وجود فرزندان و نياز مالي، شرايط زندگي را تحمل كرده و در نهايت صبر و تحملشان به سرآمده، اقدام به از بين بردن همسر خود كرده‌اند. محمدصالح نیکبخت وکیل دادگستری در این خصوص می‌گوید:  باید گفت تعداد پرونده‌های همسرکشی آن‌قدر زیاد شده که جامعه‌شناسان، روانشناسان و جرم‌شناسان همه در این موضوع اتفاق نظر دارند که یک عمل مجرمانه جدیدی در جامعه بروز یافته که نیاز به مقابله با آن وجود دارد.

او گفت: ازدواج‌های اجباری و مشکلات زنان برای طلاق از مهم‌ترین دلایل شوهرکشی است. والدین باید قبل از موافقت با ازدواج دختران خود از رضایت وی اطمینان حاصل کنند و آنها را بنا به خواسته خود و به اجبار وادار به ازدواج نکنند.

پیش از این زنان برای قتل همسران خود از روش‌هایی مانند قتل در خواب و سم استفاده می‌کردند اما طی سال‌های اخیر خشونت در پرونده‌های شوهرکشی افزایش یافته به‌طوری که شاهد قتل با ضربه‌های چاقو، مثله کردن یا سوزاندن جسد مقتول هستیم.

دکتر مجید ابهری رفتارشناس می‌گوید: ٩٥‌درصد زنان شوهرکش با نقشه قبلی شوهران خود را به قتل می‌رسانند که این آمار تکان‌دهنده است. در تهران نسبت زنان زندانی متهم به همسرکشی به کل زندانیان آمار بالایی است که در این خصوص باید اقدامات موثری صورت گیرد. همچنین نتایج یک تحقیق علمی نشان می‌دهد ٦٧‌درصد مردان که قربانی شوهرکشی می‌شوند به علت خیانت همسرانشان و از سوی مرد بیگانه به قتل می‌رسند و تنها در ٣٣‌درصد پرونده‌های همسرکشی زنان خود دست به قتل شوهرانشان می‌زنند.

بررسی پرونده‌های همسرکشی نشان می‌دهد بسیاری از این زنان ناتوانی در جدایی از همسر را علت اصلی می‌دانند و در یک رابطه نامشروع با وعده ازدواج بعد از مرگ همسر، مرد دیگری را به این کار وادار می‌کنند.