«قسمتی از مبل سوراخ شده و مادر خانواده معتقد است جای سوختگی و خصوصا جای سوختگی سیگار است. حالا همه متهم هستند! پدر می گوید من که می دونی آسم دارم و سیگار نمی کشم. مادر جواب میده که اگه تو بودی که از بوش می فهمیدم! پسر خانواده میگه یعنی اگر ما سیگار بکشیم بو نمیده؟!...»

اینها یه تیکه از دیالوگ سریال هفت سنگ است که شبکه سه در ماه مبارک پخش میکند.

گفته میشد این سریال کپی برداری از سریال modern family ساخت هالیوود است که مروج سبک زندگی آمریکایی است. امروز قطعه فیلمی مقایسه ای از این دوسریال دیدم. نه تنها دیالوگ ها صرفا ترجمه شده است بلکه سکانس ها هم همان گونه طراحی شده اند. برای مثال در تصویر زیر فرزند شخصیت داستان در حال مکالمه با پدر است. هر دو در بالکن منزل هستند و هر دو کلماتی کاملا مشابه را تکرار میکنند و این به قدری در فیلم واضح است که جای انکار باقی نمیگذارد.

تنها تفاوت اصلی داستان در اینجاست که در سریال آمریکایی دو همجنس باز که اصطلاحا partner (مثلا همسر) یکدیگرند بچه ای را به فرزند خواندگی قبول کرده اند و در سریال ایرانی یک زن و شوهر این کار را کرده اند...

........

من زیاد با تقلید از یک فیلم خارجی مشکلی ندارم. با تغییر شخصیت ها و حفظ تم داستان هم. ونیز با چسباندن یک عکس یک شهید روی یک دیوار در سکانس انتهایی یک قسمت از سریال.

مشکل اصلی من با آقای ضرغامی هم نیست. آقای ضرغامی یک مهندس است ...

نه فیلم ساز مولف میداند چیست و نه میتواند کار تقلیدی را از کار اصیل تشخیص دهد.

مشکل اصلی من با نظام آموزشی ماست. این نظام آموزشی ماست که تقلید از غرب را به صورت کاملا رسمی و کلاسیک تعلیم میدهد. نظام آموزشی ما با تولید ایده مخالف است. به ایده های خام میخندد. در پایان نامه ها و رساله ها رفرنس حرف اول را میزند. رفرنس انگلیسی. و این یعنی تقلید. حرف جدید ممنوع است...

آقای ضرغامی شما کاره ای نیستید. این اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی اند که روز قیامت نمیتوانند پاسخ احتجاجات رهبری را بدهند...