به گزارش پارس به نقل از جوان، چند تن از هنرمندان و فعالان سياسي طي بيانيه‌اي به اعدام مه‌آفريد اميرخسروي مفسد اقتصادي كه نقش اساسي در پرونده بزرگ فساد بانكي (معروف به 3 هزار ميلياردي) داشت، اعتراض كردند. اين اعتراض كه در قالب بيانيه كارزار لغو گام به گام اعدام (لگام) منتشر شده است، در شبكه‌هاي مجازي و رسانه‌هاي فارسي زبان خارج از كشور بازتاب داشته است. 
 
جنبش لغو اعدام، در واقع كمپيني است كه در آن تلاش مي‌شود تا با ايجاد راه‌هايي براي همراهي افكار عمومي، زمينه را براي لغو قانون مجازات اعدام مهيا كند. نمونه‌هايي از اقدامات اين كمپين‌ها را مي‌توان در حضور فعال بعضي از اعضاي اين گروه در گرفتن رضايت از اولياي دم پرونده‌هاي قتل‌عمد مشاهده نمود. كارزار لغو گام به گام اعدام در ايران، طي فراخواني «‌جهت حذف هرچه سريع‌تر شيوه‌هاي بيرحمانه اعدام» در آذر ماه سال 92 اعلام موجوديت كرد. در اين فراخوان نام و امضاي هشت نفر از هنرمندان و فعالان سياسي به چشم مي‌خورد. از مجازات اعدام با عناويني چون «‌ترويج و نهادينه كردن خشونت »، «‌دور از اقتضاي منش انساني» و «خشونت ناپسند و افراط گرايانه» نام برده شده است. بابك احمدي (نويسنده و مترجم)، سيمين بهبهاني(نويسنده و شاعر)، علي رضا جباري(نويسنده)، فريبرز رئيس دانا (اقتصاد دان)، پروين فهيمي(مادر سهراب اعرابي از كشته‌شدگان سال 88)، اسماعيل مفتي‌زاده (فعال سياسي)، محمد ملكي(فعال سياسي) و محمد نوري‌زاد (روزنامه نگار) اين فراخوان را امضا كرده و از آن به بعد اين به اصطلاح كارزار در فضاي مجازي اقدام به انتشار بيانيه و فعاليت كرد. جديد‌ترين بيانيه اين گروه كه تعجب‌آور‌ترين بيانيه آنها نيز به شمار مي‌رود در مذمت اعدام مفسد اقتصادي پرونده 3‌هزار ميليارد توماني است. 
 
شما روشنفكر‌ها براي مبارزه با فساد چه كرده‌ايد؟!
 
از اعدام مه‌آفريد اميرخسروي چند روزي مي‌گذرد، با آنكه خبر اجراي حكم اعدام نامبرده به طور ناگهاني اعلام شد اما از زمان صدور حكم اعدام مشخص شده بود كه مجازات در انتظار وي خواهد بود. خبر اعدام مه‌آفريد اميرخسروي براي چند روز مهمترين خبري بود كه مردم براي هم نقل مي‌كردند و در اين بين مي‌شد درخواست‌هايي براي پيگيري بازداشت خاوري، رئيس سابق بانك ملي و مجازات را نيز ديد، اما كسي از اينكه اين مفسد اقتصادي سزاي عمل خود را ديده است، ابراز ناراحتي نكرد. شايد اين براي اولين بار بود با اعدام يك مجرم كه در بزرگترين فساد ملي ايران و جهان نقش مهمي داشته است، بيانيه‌اي از سوي چند نفر منتشر شود و در آن اعلام شود: مجازات اعدام مه‌آفريد اميرخسروي و اساساً مجازات اعدام را نادرست، بي‌ثمر و خلاف حقوق انساني مي‌دانيم و معتقديم بايد ريشه‌هاي اجتماعي فساد معدوم شود. 
 
اعلاميه بلند كارزار لگام در عمل به حمايت از مه‌آفريد امير خسروي پرداخته است به طوري كه در بخشي از آن آمده است: «مرور سرگذشت زندگي اقتصادي مه‌آفريد اميرخسروي كه در تاريخ 3‌خرداد ۱۳۹۳ به اتهام فساد و سوءاستفاده 3‌هزار ميليارد توماني اعدام شد، نشان مي‌دهد كه او نه پايه‌گذار فساد اداري- مالي، نه چهره منحصر به فرد اين عرصه، نه بي‌پشتيبان و نه البته صرفاً قرباني شرايط فسادآميز بوده است. او عضوي از مجموعه فعاليت‌هاي اقتصادي و سياسي جرم‌خيزي بود كه طي ساليان دراز ادامه داشته و گسترش يافته است. از زمان دستگيري تا زمان اعدام او، هيچ نشاني هم از بهبود اوضاع به چشم نمي‌خورد، بلكه برعكس اين مصيبت اجتماعي مهلك ادامه دارد و فقط گاه به گاه آن هم در نتيجه برخوردهاي متقابل گروه‌هاي قدرت، فسادهاي بزرگ‌تر، پيچيده‌تر و اسرار آميزتري رو مي‌شوند.» 
 
در مقابل اين بيانيه بايد از اين جماعت روشنفكر پرسيد شما كه براي جلو‌گيري از اجراي حكم اعدام كارزار متوسل شده‌ايد، تا به حال براي ريشه كني فساد مالي در جامعه چه اقدام قابل توجهي انجام داده‌ايد؟! آيا نمي‌توانستيد به جاي مخالفت با مجازات اعدام با ريشه‌هاي فسادانگيز در جامعه سر ناسازگاري داشته باشيد؟! اگر رسالت روشنفكر‌ها را در هدايت جامعه مي‌دانيد پس اين فساد نيز معلولي است از سهل‌انگاري يا حتي همراهي جماعت روشنفكر، با جريان فساد مالي كه باعث ايجاد زمينه اختلاس‌ 3هزار ميلياردي شد. چگونه است در مقابل مسائلي چون قصاص همه همصدا مي‌شويد و حتي حاضريد حكم قر‌آني را زير سؤال ببريد اما در هنگام فساد مالي تازه بعد از اعدام مجرم به ياد آن مي‌افتيد؟! و حتي از مجرم طرفداري مي‌كنيد! كدام يك از اين امضا‌كنندگان در مذمت فساد مالي موضع‌گيري كرده‌اند؟! آيا شاعر نمي‌توانست شعري بگويد، نويسنده كتابي بنويسد يا فيلمساز اثري را خلق كند؟ 
 
   مردم جهان همراهي مي‌كنند، اينها نه !
پرونده مه‌آفريد اميرخسروي و اعدام وي آنقدر خبرساز بود كه علاوه بر سايت‌هاي ايراني، رسانه‌هاي خارجي نيز خبر آن را منتشر كردند. اما از انتشار خبر مه‌آفريد جالب‌تر، كامنت‌هايي بود كه بازديدكنندگان سايت‌هاي خبري در زير خبر اعدام مفسد اقتصادي نوشته بودند. به طور مثال در سايت ياهو كه يكي از پربيننده‌ترين سايت‌هاي جهان است، چندين كامنت براي اين خبر درج شده است؛ به طور نمونه «‌خيلي بد است كه ما چنين مجازات‌هايي براي سياستمداراني كه ما را چپاول كرده‌اند، نداريم»، «‌با اين روش( اعدام اختلاس‌گران) مي‌توان ساختمان كنگره را خالي كرد نه؟» و «‌راه خوبي براي مبارزه با دزدي». خوانندگان سايت روزنامه واشنگتن پست نيز كامنت‌هايي مانند اينها را گذاشتند «چه مي‌شد اگر ما اين مجازات را براي تبهكاران مالي وال‌استريت به كار ببريم؟» و «‌اين اتفاقات در امريكا هم مي‌افتد با اين تفاوت كه در ايران آنها را مجازات مي‌كنند». كاربران شبكه NBC نيز نوشتند: «اگر شخصي در امريكا چنين كاري مي‌كرد به جاي اعدام نامزد وزارت خزانه‌داري مي‌شد يا براي فرمانداري ايالت فلوريدا انتخاب مي‌شد» و «‌اگر ما هم قانون ايران را داشتيم الان تعداد زيادي سياستمدار و لابي‌گر و بورس‌باز مرده توي امريكا داشتيم. بايد همين كار را با اين آدم‌ها كرد.»
 
در مقابل بيانيه كارگزار لغو اعدام كه شايد طرفداران آن چيزي بيشتر از امضاكنندگانش نباشد، مردم جهان از مجازات مجرم حمايت كرده و خواستار انجام اين نوع مجازات براي مفسدين اقتصادي كشورهايشان شده‌اند. همراهي مردم اقصي نقاط جهان به خوبي نشان مي‌دهد كه نويسندگان بيانيه لغو اعدام حتي به اين موضوع ساده فكر نكرده‌اند كه امنيت كشور مسئله‌اي نيست كه با احساسات زودگذر آن را ناديده گرفت. نگاهي به سابقه فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي امضا‌كنندگان اين بيانيه كه در پايين آن نام «اصغر فرهادي» و «نسرين ستوده» نيز به چشم مي‌خورد، نشان مي‌دهد كه برخي از امضاكنندگان در مقاطع مختلف سعي داشته‌اند كه هميشه نقش مخالف و اپوزيسيون داخلي را بر عهده بگيرند يا اينكه در قالب فعاليت‌هاي اجتماعي، گفتماني غير از الگوي‌هاي رايج در جامعه را برگزينند. اين بيانيه نيز ناشي از همان نوع تفكر است؛ بيانيه‌اي كه تنها حضور و تأثيرگذاري آن در فيس‌بوك و چند سايت ضدانقلاب ديده مي‌شود و در درون كشور خريداري نداشته است! صدور اينگونه بيانيه‌ها در زماني كه اكثريت مردم و دولت جمهوري اسلامي خواستار برخورد قاطع با مفسدان اقتصادي هستند، تنها نشانه‌اي از عدم همراهي امضاكنندگان آن با ملت ايران است، چيزي كه برخي از امضاكنندگان بار‌ها و بار‌ها با اقدامات خود آن را ثابت كرده‌اند.