به گزارش پارس به نقل از همشهری، بررسی ها نشان می داد که مرد میانسال با اصابت ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.

مردان نقابدار

جنایت در زمانی رخ داده بود که مرد ۵۵ساله در خانه تنها بود. او همراه دختر و پسرش در طبقه سوم آپارتمان زندگی می کردند و این در حالی بود که پدر و مادر مقتول نیز در طبقه اول سکونت داشتند. بررسی ها نشان می داد که در ورودی خانه تخریب نشده و هیچ سرقتی از داخل خانه صورت نگرفته بود؛ این یعنی قتل از سوی فرد یا افرادی آشنا صورت گرفته و احتمالا انگیزه قاتل انتقام جویی بوده است. در ادامه مشخص شد دختر مقتول به نام مرجان نخستین کسی بوده که با جسد پدرش روبه رو شده بود. این دختر ۱۸ساله تحت بازجویی قرار گرفت و گفت:

ظهر همراه برادرم برای خوردن ناهار به خانه مادربزرگم در طبقه اول رفتیم. ۲ ساعت بعد وقتی به خانه خودمان در طبقه سوم برگشتیم، به محض اینکه در را باز کردیم با ۲ مرد نقابدار روبه رو شدیم که با چاقو بالای سر پدرمان ایستاده بودند. آنها ما را تهدید کردند که اگر سر و صدا کنیم ما را نیز می کشند. من و برادرم از ترس سکوت کردیم و آنها به سرعت از خانه خارج شدند. بعد از رفتن آنها با پلیس تماس گرفتم و همزمان موضوع را به مادربزرگ و عمه ام که در طبقه اول حضور داشتند اطلاع دادم. اظهارات مرجان شک ماموران را برانگیخت؛ چرا که طبق گفته وی، زمانی که آنها متوجه جنایت شده اند بعد ازظهر بوده و زمانی که ماجرا را به پلیس خبر داده بودند، نیمه شب بود. به همین دلیل مرجان بازداشت و به اداره آگاهی منتقل شد.

دروغ پردازی

دختر دبیرستانی که می دید پلیس به او شک کرده، این بار ادعای تازه ای مطرح کرد. او مدعی شد که قتل توسط جوانی به نام فرید انجام شده است. وی گفت: من و فرید می خواستیم ازدواج کنیم اما پدرم مخالفت می کرد. سر همین مخالفت، فرید نقشه قتل پدرم را کشید و آن را عملی کرد. این اظهارات مرجان نیز بررسی شد اما فرید مدارک کافی داشت که در زمان جنایت در جای دیگری بوده و در قتل مرد ۵۵ساله نقشی نداشته است.

قرار فیس بوکی برای جنایت

مرجان یک بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و وقتی دید پلیس پی به رازش برده حقیقت را فاش کرد. او گفت: قتل را جوانی به نام امیر انجام داده است. من و امیر حدود یک ماه پیش از طریق فیس بوک آشنا شدیم. به دلیل اختلافات و دعواهایی که با پدرم بر سر دوست قبلی ام داشتم اعصابم خیلی به هم ریخته بود. برای همین مخفیانه از طریق فیس بوک با امیر حرف می زدم. یک شب او گفت اگر پدرم بمیرد تمام اموالش به من می رسد. بعد هم پیشنهاد کرد که حاضر است او را به قتل برساند به شرط اینکه بعد از مرگ پدرم به عقد او در بیایم. من هم قبول کردم و قرار شد وی نقشه جنایت را عملی کند.

دختردبیرستانی ادامه داد: روز حادثه پس از تعطیل شدن مدرسه، با امیر تا جلوی در خانه آمدیم. من وارد ساختمان شدم و او نیز بیرون در، داخل کوچه منتظر ماند. همراه برادرم به خانه مادربزرگم رفتیم. ناهار را نیمه کاره رها کردم و به طبقه سوم رفتم تا ببینم پدرم خواب است یا بیدار که دیدم خوابیده است. بلافاصله امیر را باخبر کردم و در را برایش باز گذاشتم. او پس از دقایقی کوتاه برایم پیامک فرستاد که کار تمام شد؛ حالا برادرت را بفرست. من فکر کردم که دروغ می گوید.

به همین خاطر رفتم بالا و جسد پدرم را در آشپزخانه دیدم. همان لحظه برادرم به طبقه بالا آمد. امیر از من خواست در را باز کنم تا برادرم را هم بکشد اما من دلم نیامد و گفتم نه. امیر ترسیده بود و می گفت برادرم ما را لو می دهد اما از وی خواستم که با او کاری نداشته باشد. امیر قبول کرد و بعد با تهدید از برادرم قول گرفتیم که چیزی از ماجرا به کسی نگوید و هرچه من می گویم را تکرار کند.

دستگیری قاتل

بعد از اعترافات مرجان، مأموران سوم بهمن ماه امیر را در خانه اش در شرق تهران دستگیر کردند. او در بازجویی ها به قتل مرد میانسال اقرار کرد. سرهنگ آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفته اند.