درون هر یک از ما، کودکی سه ساله هست که بیشتر اوقات سرش داد میزنیم و بعد حیرت میکنیم که چرا زندگیمان بر وفق مرادمان نیست اگر بچه ای سه ساله را وسط اتاق بگذاریم و سرش داد بزنیم که خیلی احمق است و هرگز نمیتواند کاری را درست انجام دهد و واقعاً که چه آشفته بازاری درست کرده است و چندبار هم کتکش بزنیم، دست آخر با کودکی وحشتزده روبرو میشویم که یا گوشه‌ای کز میکند، یا زیر گریه میزند. کودک یکی از این دو راه را انتخاب میکند و ما نیز هرگز به تواناییها و استعدادهایش پی نمیبریم. اما اگر به همین بچه بگوییم که چقدر دوستش داریم، چه زیباست و وجودش تا چه اندازه برایمان مهم و عزیز است و چقدر باهوش و درخشان و دانا و کاردان است و اگر هم اشتباهی بکند کوچکترین مانعی ندارد، زیرا از همین تجربه هاست که چیزهای تازه می آموزد و در هر شرایطی دوستش می‌داریم و به کمکش می شتابیم، آنگاه استعدادهایی که این کودک از خود نشان خواهد داد، شما را به حیرت فرو خواهد برد! درون هر یک از ما، کودکی سه ساله هست که بیشتر اوقات سرش داد می زنیم و آنگاه حیرت میکنیم که چرا زندگیمان بر وفق مرادمان نیست شفای زندگی لوییز هی