محمدکاظم انبارلویی
اجماع ملی برای مقاومت!
الف: ۴۵ سال پیش درحالیکه مردم زندگی خود را میکردند، درحالیکه دولت موقت در فکر بازگرداندن هواپیماهای پیشرفته F۱۶ به آمریکا بود و مدت سربازی را از ۲۴ ماه به ۱۸ ماه تقلیل داده بود، رژیم صهیونیستی صدام از زمین و هوا و دریا به ایران اسلامی حمله کرد و سرزمینهای وسیعی را در غرب و جنوب به تصرف خود درآورد.
مفهوم این رویداد تاریخی این بود که اگر ما با آمریکا جنگ نداشته باشیم، آمریکا با ما جنگ دارد. رژیم صهیونیستی با ما جنگ دارد. آنها از طریق نیروی نیابتی خود با پوچترین بهانه، ما را هدف قرار میدهند.
امام (ره) و امت در برابر این تجاوز ظالمانه ایستادند نتیجه این شد که دشمن به اهداف خود نرسید. متجاوز به شدیدترین وضع ممکن مجازات شد و در طول ۸ سال مقاومت جانانه ملت تجربیات گرانسنگی به لحاظ صورتبندی مقوله امنیت ملی و توان نظامی به دست آمد.
ایستادگی درجنگ توسط ملت به دلیل اجماع ملی برای مقاومت شکل گرفت چرا که ملت خود را مظلوم و تحت تجاوز میدید و هیچ راهی جز مبارزه نمیدید. نتیجه این مقاومت فروپاشی یکی از دو قدرت جهانی و شکست متجاوز و برهم خوردن راهبردهای آمریکا در منطقه بود. سگی که تحریک کرده بودند به سمت ایران حمله کند برگشت به خود آنها و پای راهبردی آنها در منطقه را گاز گرفت و همه ترتیبات امنیتی آنها بههم خورد.
امروز ما در همان وضعیت قرار داریم، با این تفاوت به جای صدام خود رژیم صهیونیستی و آمریکا بیپروا و بیپرده به میدان آمدهاند.
آنها شانس خود را در نبرد ۱۲ روزه برای براندازی ،
فروپاشی و تجزیه کشور امتحان کردند، اما خیلی زود متوجه شدند خود آنها در آستانه فروپاشی ، بههمریختگی، لهشدگی و نابودی قرار دارند.
تفاوت آخر شهریور ۱۳۵۹ با تجاوز خرداد ماه جنگ ۱۲روزه در این است که آن روز ما به لحاظ نظامی به دلیل اعدام سران ارتش و بههمریختگی قدرت نظامی در ضعف بودیم به لحاظ لجستیک هیچ کشوری در جهان حاضر به کمک ما نبود. اما امروز به جای یک ارتش دو ارتش مجهز به آخرین ادوات نظامی پیشرفته داریم.
از نظر تکیه به ادوات نظامی به خود متکی هستیم. لذا تجاوز نه ۱۲ روزه بلکه همان هفته اول به شکست و به التماس طرف مقابل به آتشبس منجر شد.
اکنون در اردوگاه شمر زمان دو نظر وجود دارد.
۱- ما حریف ایران نمیشویم تجربه جنگ
۱۲ روزه نشان میدهد آنها در زمین و هوا و دریا حرف زیادی برای گفتن دارند که برخی را رو نکردند لذا کرکره تجاوز را پایین بکشیم.
۲- ما چارهای جز جنگ نداریم. چون وارد یک جنگ وجودی شدهایم جنگ ۱۲ روزه یک جنگ نیمهکاره بوده کار را در نبرد بعدی تمام کنیم. هدف جنگ هم باید تجزیه، فروپاشی و براندازی باشد و مرحله به مرحله کار را باید به پیش برد. باید آنچنان هرج و مرجی در ایران پدید آورد که کسی قادر نباشد کار را جمع کند.
ب: در ایران امروز پساجنگ چه میگذرد. واقعیت این است که با اثبات بدعهدی آمریکا و سه کشور شرور اروپایی در برجام و مذاکرات بعدی ملت ما اکنون به سمت یک اجماع ملی برای مقاومت در حرکت است، حتی خوشبینانهترین افراد به مذاکرات امروز میگویند؛ یک مشت قالتاق ،نامرد، بدعهد و حقهباز آن طرف میز هستند که به چیزی جز تسلیم ملت فکر نمیکنند. لذا باید عطای آنرا به لقای آن بخشید.
در نظرسنجیهای اخیر میزان اجماع ملی تابآوری نسبت به مقابله با آمریکا و رژیم صهیونیستی روز به روز در حال افزایش است.
از سوی دیگر نیروهای مسلح به سرعت با استفاده از تجربیات جنگ ۱۲ روزه همه نواقص آفندی و پدافندی را شناسایی و در حال رفع آن هستند. جهان در صورت تجاوز جدید شگفتانههایی را در منطقه بهویژه در سرزمینهای اشغالی از اقدامات نیروهای مسلح ایران خواهند دید که انگشت به دهان خواهند ماند.
بهترین نیروها و استعدادهای ملت ما اکنون به جهشهای فوق العاده در حوزه دفاعی بهویژه پهپادی و موشکی و حتی هستهای فکر میکنند.
عیوب ما در حوزه دفاعی یکبهیک بررسی شده و به فضل خدا رفع شده است. نظام همه راههای دیپلماسی را طی کرده تمام پنجرههای مذاکره را باز گذاشت، اما دشمن در یک خواب خرگوشی میخواهد اشتباهات گذشته را تکرار کند. ملت با اجماع ملی برای مقاومت و نیروهای مسلح با بالابردن شمشیر ذوالفقار روی سر صهیونیستها نشان خواهند داد این اشتباهات دیگر قابل تکرار نیست.
اسنپبک تیر خلاص به مسیر دیپلماسی بود. کمترین واکنش ایران باید خروج از انپیتی باشد. طرف مقابل باید بفهمد فشار جواب نمی دهد. طرف مقابل باید بفهمد با هارت و پورت نمیتواند در حوزه نظامی و دیپلماسی توفیقی به دست آورد و راهی جز تسلیم در برابر اراده ملت ایران ندارد.
ارسال نظر