ماه مبارک رمضان حقیقت و باطنی دارد که در قیامت ظهور می‌کند. ماه مبارک را امام سجاد(ع) عید اولیاءالله می‌داند. در صحیفه سجادیه دعایی است به نام «دعای وداع ماه مبارک رمضان». این وداع برای کسی است که با ماه مبارک رمضان مأنوس بوده و ماه مبارک دوست او می‌باشد، والا آن که با این ماه نبوده، وداعی ندارد. انسان از دوستش یا با کسی که مدتی مأنوس بود، خداحافظی می‌کند. آن که اصلا نمی‌داند چه وقت ماه مبارک آمد و چه وقت سپری شد، چرا آمد و چرا سپری شد، وداعی ندارد؛ اما امام سجاد(ع) آخر ماه مبارک که شد، در حد یک ضجه این دعا را می‌خواند. در مقدمة این دعا، حضرت کلیات نعمت‌های الهی را می‌شمارد و اینکه بخشش‌های خدای سبحان ابتدایی است، نه از روی استحقاق.

رمضان بهترین بخشش خداوند

بعد از آن مقدمه می‌فرماید: یکی از بهترین بخشش‌های خداوند سبحان، ماه مبارک رمضان و روزه در این ماه است: «و انت جعلت من صفایا تلک الوظائف و خصائص تلک الفروض شهر رمضان... و قد اقام فینا هذا الشهر مقام حمد و صحبنا صحبه مبرور».۱خدایا، نعمت‌های فراوانی به ما دادی؛ یکی از آن برجسته‌ترین نعمت‌ها، ماه مبارک رمضان است و یکی از بهترین فضیلت‌ها، روزة این ماه است که نصیب ما کردی. و هیچ زمانی به عظمت زمان ماه مبارک نیست، گذشته از آنکه شب قدر را در آن قرار دادی، این ماه را ظرف نزول قرآن کریم قرار دادی که این فیض در این ماه نازل شده است. اگر کسی با قرآن باشد، همراه قرآن بالا می‌رود، و این را بر ملت مسلمان منت نهادی؛ زیرا دیگر ملل در ماه مبارک رمضان روزه نمی‌گرفتند و این نعمت را مخصوص مسلمانان کردی.

و این ماه مبارک در بین ما اقامت داشت و جای حمد و ثنا بود؛ زیرا به همراه خودش رحمت آورد و رفیق بسیار خوبی برای ما بود. ما در صحبت با او به فضایل و نعمت‌هایی رسیدیم. دوستی بود که به همراهش رحمت و مغفرت و برکت آورد.

اینکه رسول خدا (علیه آلاف التحیه و الثناء) در خطبه شعبانیه فرمود: «قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکه و الرّحمه و المغفره»، این ماه، برکت و رحمت و مغفرت آورد. کسی که رفیق این ماه بود، برکت و رحمت و مغفرت این ماه را هم دریافت می‌کند.

«و اربحنا افضل ارباح العالمین» در ماه رمضان برترین سودهای جهانیان را به ما ارزانی داشت که هیچ تاجری در هیچ گوشه دنیا به دست نیاورده است. هیچ کسی در سراسر عالم به اندازه ما از این ماه مبارک رمضان استفاده نکرد. اگر انسان مسافری است که سفر ابد در پیش دارد، ره‌توشه آن سفر ابد را باید در همین چند روز تهیه کند و اگر درهای آسمان به چهره مؤمن باز می‌شود و اگر مؤمن می‌تواند با وارستگی به باطن عالم راه پیدا کند و اگر بهترین فرصت ماه مبارک رمضان است، پس بهترین سود را ماه مبارک رمضان و اهلش دارند.

ماه حسابرسی

از ابن‌طاووس نقل شده است که فرمود: عده‌ای اول سالشان اول فروردین است. یک نوجوان اول سال او اول فروردین است که تلاش می‌کند لباس نو در بر کند؛ درخت‌ها اول سالشان فروردین است که لباس‌های نو و تازه در بر می‌کنند؛ اول سال یک کشاورز اول پاییز است که درآمد مزرعه را حساب می‌کند؛ تاجری که کارگاه تولیدی دارد، اول سال را در فرصت دیگری تعیین می‌کند؛ اما آنها که اهل سیر و سلوک‌اند، اول سالشان ماه مبارک رمضان است؛ حساب‌ها را از ماه مبارک تا ماه مبارک بررسی می‌کنند که ماه مبارک گذشته، چه درجه‌ای داشته و امسال چه درجه‌ای دارند؟ چقدر مطلب فهمیده و چقدر مسائل برای آنها حل شده است؟ چقدر در برابر گناه قدرت تمکین داشته و چقدر در برابر دشمن، قدرت تصمیم دارند؟ ماه مبارک برای سالکان الی‌الله، ماه محاسبه است؛ لذا امام سجاد(ع) فرمود: هیچ کس در سراسر جهان به اندازه ما در این ماه استفاده نکرد.

هجران جانکاه

«ثم قد فارقنا عند تمام وقته و انقطاع مدتّه و وفاء عدده و نحن مودعوه: این ماه بعد از آنکه پایانش فرا رسید، از ما مفارقت و هجرت کرد و ما را تنها گذاشت و ما الان این ماه را وداع می‌کنیم.» «وداع من عزّ فراقه علینا و غمنا»۲ چه وداعی؟ وداع تشریفاتی؟ نه، وداع با دوست عزیزی که مفارقتش برای ما توانفرساست. آن که اهل معنا بود، خیرش در این ماه بیشتر شد؛ آن که گرفتار گناه بود، گناهش در این ماه کمتر شد. ما کسی را وداع می‌کنیم که رفتنش برای ما عظیم و سخت است و ما را غمگین کرد؛ این ماهی بود که شب و روزش رحمت بود.

بزرگان فقه ما همچون مرحوم صاحب جواهر و سید محمدکاظم ـ صاحب عروه‌الوثقی ـ و دیگران در کتاب‌هایشان آمده که در فضیلت روزه گرفتن، همین بس که انسان از نظر ترک بسیاری از کارها، شبیه فرشته می‌شود. همین که انسان از شکم رها شد، مقداری به فرشته نزدیک می‌شود. گفته‌اند شش روز اوایل ماه شوال را به عنوان بدرقه، روزه بگیرید. بعد از عید فطر، که عید فطر روزه‌اش حرام است؛ زیرا اگر کسی دوست عزیزی را بخواهد بدرقه کند، چند قدم به همراه او می‌رود؛ معنای وداع‌کردن این است که به دنبال او چند قدم راه برویم.

«و اوحشنا انصرافه عنّا: از اینکه منصرف شد و از ما فاصله گرفت، ما را به وحشت انداخت.» ما دوست رئوف و مهربان و پربرکتی را از دست می‌دهیم، لذا به وحشت می‌افتیم و احساس غربت می‌کنیم.

«و لزمنا له الذمام المحفوظ و الحرمه المرعیه و الحق المقضی». ما باید حقی را که او به عهده ما دارد، رعایت کنیم؛ حرمتی را که در پیش ما دارد باید ارج بنهیم؛ باید به تعهدی که بین ما و اوست وفا کنیم.

بزرگترین ماه

آنگاه چون این دوست عزیز از ما مفارقت می‌کند، در آخر ماه مبارک این چنین می‌گوییم: سلام بر تو ای بزرگترین ماه که به خدا انتساب داری و سلام بر تو ای عید اولیای الهی. «فنحن قائلون السلام علیک یا شهرالله الاکبر و یا عید اولیائه». این سلام تودیع است، چون ماه رمضان تنها ماهی است که اسمش در قرآن‌کریم است.

عارفان هر دمی دو عید کنند

عنکبوتان مگس قدید کنند۳

کار عنکبوت آن است که بتند و با این تارها مگس صید کند و قرمه درست کند. کار عنکبوت آن است که مگس را ذخیره کند، قدید کرده و قرمه درست کند؛ کارش غیر از ذخیره کردن چیز دیگری نیست؛ اما عارف در هر دم و هر نفس دو عید دارد که سعدی گفت: «هر نفسی که فرو می‌رود، ممدّ حیات است و چون برمی‌آید مفرح ذات؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب»؛ لذا عارف در هر دم دو عید دارد. بهترین دم انسان در ماه مبارک است که «انفاسکم فیه تسبیح»، نفس‌کشیدن در این ماه «سبّوحٌ قدوس»گفتن است؛ لذا امام سجاد(ع) می‌فرماید: سلام بر تو ای عید اولیای الهی.

اینکه در آخر ماه مبارک رمضان، عید فطر می‌گیرند، چون جایزه‌های یک ماه را به ما می‌دهند؛ در حقیقت محصول ماه مبارک رمضان است. این ضیافه‌الله، آن لقاءالله را در بر دارد و عظمت از آن ماه شوال نیست، بلکه عظمت از آن ماه رمضان است که نتیجة یک ماهه را در روز عید می‌دهند.

روز عید است و من مانده در این تدبیرم

که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم

«السلام علیک یا اکرم مصحوب من الاوقات و یا خیر شهر فی الایام و الساعات».۴ امام سجاد چندین بار به این ماه سلام می‌کند. این ماه اگر زمانی گذرا بود و باطن و سرّ و حقیقت و روح و جان نداشت، ولی‌الله به آن سلام نمی‌گفت. آیا اینها معاذالله نظیر اشعار خیالی است که بر خطابه‌های خیالی حمل شود که مثلا به کوه یا آثار مخروبه خطاب می‌کنند، یا نه، این ماه یک حقیقتی دارد؟ می‌گوید: ما خیلی دوست داشته و داریم، اما هیچ دوستی به عظمت این ماه نبود؛ ماهی که نه هیچ روزی مثل روزهای او بود، و نه هیچ شبی مثل شبهای او.

ماه آرزوها

«السلام علیک من شهر قربت فیه الامال و نشرت فیه الاعمال»؛ سلام بر ماه آرزوهای مشروع و اعمال مرفوع. سلام بر ماهی که آرزوها در آن نزدیک شد و فهمیدیم چه بخواهیم، لذا آرزوهای طولانی نمی‌طلبیم و از طول امل آزاد شدیم و برآمدن آرزوهای مشروع ما نزدیک شد. در همین دعای سحر، امام سجاد(ع) به ما آموخت که عرض کنیم: خدایا، به آنها که تو را نمی‌شناسند و عبادت نمی‌کنند، روزی می‌دهی و این همه مار و عقرب‌ها را خدا تأمین می‌کند، پس حیف است که انسان تمام حاجت‌ها را در محور ماده و مادیات خلاصه کند و از خدا طبیعت و دنیا بطلبد.

«السلام علیک من قرین جلّ قدره موجوداً و افجع فقده مفقودا»؛ سلام بر تو ای نزدیکی که وقتی بودی، گرامی بودی و حال که در آستانة رفتن هستی، غمگین هستیم، همچون کسی که عزیزترین عضو خانواده‌اش را از دست بدهد.

«و مرجو آلم فراقه»؛ سلام بر تو ای تکیه‌گاه امید که در هنگام مفارقت، ما را متألم و رنجور کردی. ماهی که در جان انسان نفوذ داشت، وقتی از جان فاصله می‌گیرد، غم جای آن را پر می‌کند. دگر آن فهمیدن‌ها و صفای ضمیر نیست.

نشاطی که انسان در ماه مبارک برای نثار و ایثار دارد، در غیر این ماه ندارد. اگر انسان در این ضیافت حق، از خدا غنا و بی‌نیازی طلب کند، چیزی او را به خود متوجه و مشغول نمی کند؛ نه از کسی می‌ترسد و نه از بذل جان دریغ می‌کند.

«السلام علیک من الیف آنس مقبلا فسرّ و اوحش منقضیا فمض»۵ سلام بر تو ای دوست با الفت که وقتی آمدی، ما را مسرور کردی و وقتی رفتی، ما را گداختی و رفتی، داغ زدی و رفتی! این حرف، حرف انسانی است که با باطن روزة این ماه و با باطن لیلة قدر در تماس بوده است.

زلال حکمت

«السلام علیک من مجاور رقّت فیه القلوب و قلّت فیه الذنوب»؛ سلام بر تو ای همسایة عزیز که در مجاورت و جوار رحمت تو بودیم. تو همسایه‌ای بودی که در این مدت دلها رقیق می‌شد و گناهان کم.

در مناطق ییلاقی و سرزمین‌های سبز و خرّم چشمه معدنی می‌جوشد، و چون این آب با املاح و رسوبات همراه است، زلال نیست که راه خود را طی کند و تشنه‌ها را سیراب کند و به مقصد برساند. آب زلال وقتی از چشمه می‌جوشد، راه خود را باز می‌کند و راه کسی را هم نمی‌بندد و همه درخت‌ها و گیاهان تشنة سر راهش را سیراب می‌کند تا به دریا برسد. این خاصیت آب زلال است که به دنبال تشنه می‌رود تا سیرابش کند، سرش را به سنگ می‌زند و تلاش و کوشش می‌کند که خود را به تشنه‌ها برساند؛ اما اگر این آب رسوب داشته باشد، همین که می‌جوشد، راه خود را می‌بندد و بعد از چند سال در آنجا تلی از سنگ پیدا و همه آن سرزمین‌های سبز، خشک می‌شود.

افکار و اندیشه هم در دلها همین طور است، اگر زلال باشد، از جان می‌جوشد، با زبان و قلم منتشر می‌شود، به گوش و چشم می‌رسد و از آنجا به دل دیگران می‌رسد؛ لذا یکی از القاب عالم، «ماء معین» است که ریشه اصلی آن درباره حضرت ولی عصر(عج) و یکی از القاب مبارک آن حضرت است: «قل أرایتم ان أصبح ماءکم غورا فمن یأتیکم بماء معین»؟۶

«ماء معین» یعنی آب جاری؛ آبی که چشم آن را می‌بیند. علم و عالم را ماء معین می‌گویند، چون مانند چشمة زلال می‌جوشد؛ حرفی که می‌زند، چیزی که می‌نویسد، علمی است که از جان او تراوش کرده و به گوش و چشم رسیده و او می‌فهمد و به دیگری می‌گوید، دیگری هم می‌فهمد و به نفر بعدی می‌گوید. این مانند چشمه زلالی است که بالاخره به اصلش می‌رسد؛ اما افکار و اندیشه و خیالات باطل مانند همان رسوبات و املاح معدنی‌اند که قلب را می‌بندند، کم کم قسی می‌شود، وقتی دل بسته شد، نه چیزی از آنجا سرایت می‌کند و به دیگران می‌رسد و نه حرف دیگران به آنجا می‌رسد. نه حرف او در غیر مؤثر است و نه حرف غیر در او تأثیر می گذارد. امام سجاد(ع) فرمود: دلها در این ماه نرم و رقیق و گناهان در این ماه کم می‌باشد.

ماه پیروزی بر شیطان

«السلام علیک من ناصر اعان علی الشیطان و صاحب سهل سُبل الاحسان»؛ سلام بر تو ای رفیقی که کمک کردی تا بر شیطان مسلط شدیم. انسان در این ماه بر شیطان مسلط می‌شود و به خاطرات شیطانی گوش فرا نمی‌دهد. تو برای ما مصاحب خوبی بودی که توانستیم بر شیطان پیروز شویم.

ما نه تنها در بُعد سلبی از دست شیطان نجات پیدا کردیم و کار بد نکردیم، در بعد اثباتی هم پیروز شدیم. راههای خیر را به‌خوبی و آسانی طی کردیم. اگر در غیر ماه مبارک کار خیر را به‌سختی انجام می‌دادیم، در این ماه به‌آسانی انجام دادیم. تو باعث شدی که راه احسان را با سهولت طی کنیم.

«السلام علیک ما اکثر عُتقاء الله فیک: سلام بر تو ای ماهی که خدا بنده‌های بسیاری را در آن آزاد کرده است.» خدا آنان را که گرفتار آتش و رذائل اخلاقی بودند، از دست این بندها آزاد کرد و نعمتی بهتر از آزادی نیست.

امام صادق(ع) فرمود: «من رفض الشهوات فصار حُرّا:۷ اگر کسی شهوت را ترک کند، آزاد می‌شود» و نعمتی بالاتر از آزادی و آزادگی و حریت نیست که انسان گرفتار شهوت و غضب و بردة هوا نباشد و زمامش را به دست هوس نسپرد.

«و ما اسعد من رعی حرمتک بک: چقدر سعادتمند شد آن که احترام تو را حفظ کرد» و مواظب بود تا در این ماه حرف بد نزند و خیال و گناه بد نکند.

«السلام علیک ما کان امحاک للذنوب و استرک لانواع العیوب: سلام بر تو که عیب را می‌پوشانی و گناه را محو می‌کنی.»

ابتدا پوشاندن است و بعد مغفرت. خدای سبحان اول می‌پوشاند، که آبروی انسان محفوظ باشد و سپس می‌بخشد. این ستار زمینه آن غفار را فراهم می‌کند. انسان اگر آبروی دیگران را حفظ کند، خدا هم آبروی او را حفظ می‌کند، مؤمن حق ندارد کاری بکند که ذلت‌آور باشد.

«السلام علیک ما کان اطولک علی المجرمین»؛ سلام بر تو ای ماه مبارک رمضان که برای افراد تبهکار بسیار طولانی و مثل چندین ماه هستی.

«و اهیبک فی صدور المؤمنین»؛ ماه مبارک رمضان در دل‌ مؤمنان باهیبت و ابهت و جلال و هیمنه و شکوهه تلقی می‌شود. «السلام علیک من شهر لا تنافسه الایام: سلام بر تو ای ماهی که هیچ ماهی با تو مسابقه و رقابت ندارد.»

در منافسه وقتی انسان می‌دود و مسابقه می‌دهد، نفس نفس می‌زند تا به مقصد برسد. خدای سبحان هم فرمود برای گرفتن فضائل، منافسه بدهید: «فلیتنافس المتنافسون»؛ نفس نفس بزنید تا آن شئ نفیس و ارزنده را به دست آورید. هیچ ماه و ایام و لیالی و لحظاتی با تو رقابت ندارد. تو پیشگام هستی و همه یازده ماه دیگر سال به دنبال تواند. این چنین نیست که انسان بگوید در ماه مبارک رمضان حرفها را می‌شنوم و بعداً به آنها عمل می‌کنم. اگردر همان زمان عمل نشود، بعدا هم عمل نمی‌شود؛ چون زمان‌های دیگر قدرت ندارند با ماه مبارک در کسب توفیق رقابت کنند.

«السلام علیک غیر کریه المصاحبه و لا ذمیم الملابسه»؛ سلام بر تو که در این مدتی که مهمان ما بودی یا ما در خدمت تو بودیم، هیچ رنجی ندیدیم. از مصاحبت با تو خسته نشدیم. در خدمت تو بودیم و لذت بردیم، ذم، کراهت و مانند آن از تو مشاهده نکردیم. تو مهمان خوبی برای ما بودی.

«السلام علیک کما وفدت علینا بالبرکات و غسلت عنا دنس الخطیئات»؛ سلام بر تو ای ماه گرامی که برکت آوردی، ما را شستشو کردی و رفتی و بعداً اگر آلوده شدیم، به دست خود آلوده شدیم، والا تو ما را تطهیر کردی و رفتی. احساس سبکی می‌کنیم.

مهمان بی زحمت

«السلام علیک غیر مودع بر ما و لا متروک صیامه ساما: سلام بر تو که در هنگام تودیع، احساس خستگی نکردیم.»

انسان وقتی مهمانی را با تشریفات پذیرایی می‌کند، خسته می‌شود؛ اما ایشان می‌فرماید ما خسته نشدیم، ما از روزه‌گرفتن که پذیرایی تو بود، خسته نشدیم و رنجی احساس نکردیم، بلکه برایمان گوارا بود.

«السلام علیک من مطلوب قبل وقته و محزون علیه قبل فوته»؛ سلام بر تو که قبل از اینکه بیایی انتظارت را داشتیم و حال که می‌خواهی بروی، غمگین هستیم.

«السلام علیک کم من سوء صرف بک عنّا و کم من خیر افیض بک علینا»؛ سلام بر تو مهمان گرانقدری که به برکتت، خدا بلاهای بسیاری را از ما دور کرد و برکات بسیاری به ما داد. در حقیقت ما مهمان تو بودیم، نه تو مهمان ما.

«السلام علیک و علی لیله القدر التی هی خیرٌ من الف شهر»؛ سلام بر تو و سلام بر شب قدرت، آن شب که از هزار ماه (تقریبا هشتاد سال) بالاتر است.

«السلام علیک ما کان احرصنا بالامس علیک و اشدّ شوقنا غداً الیک»؛ سلام بر تو ای ماهی که دیروز بسیار حریص بودیم که بیایی و فردا هم بسیار مشتاقیم که زیارتت کنیم. این‌گونه نیست که به عنوان ادای وظیفه این مراسم تودیع را انجام بدهیم.

«السلام علیک و علی فضلک الذی حرمناه و علی ماض من برکاتک سلبناه»؛ سلام بر تو و فضیلت تو، سلام بر تو و برکات تو.

«اللهم، انّا اهل هذا الشهر الذی شرفتنا به و وفقتنا بمنّک له حین جهل الاشقیاء وقته و حرموا لشقائهم فضله»؛ خدایا، توفیق دادی که اهل این ماه باشیم، درحالی که برخی از فضیلت این ماه محروم شدند و منشأ آن شقاوت‌شان بود که به سوء اختیار خودشان فراهم شد. «و انت ولی ما آثرتنا به من معرفته و هدیتنا له من سنته»؛ پروردگارا، تو مولی و سرپرست مایی، در آنچه ما را برای شناخت آن برگزیده و راهنمایی نموده‌ای که روش آن را طی نماییم.

«و قد تولینا بتوفیقک صیامه و قیامه علی تقصیر و ادینا فیه قلیلا من کثیر»؛ و در پرتو توفیق تو، به روزه و نماز آن با اعتراف به تقصیر نایل آمدیم و اندکی از وظایف بسیار را ادا نمودیم.

«اللهم، فلک الحمد اقرارا بالاسائه و اعترافاً بالاضاعه و لک من قلوبنا عقد الندم و من السنتنا صدق الاعتذار»؛ پروردگارا، تو را درحالی ستایش می‌کنیم که به بدرفتاری خود اقرار می‌کنیم و به ضایع نمودن نعمت احکام تو و عمر خویش اعتراف داریم. و برای توست از سوی دل‌ ما پیمان پشیمانی و از ناحیه زبان، پوزش‌طلبی صادقانه.

«فاجرنا علی ما اصابنا فیه من التفریط اجراً نستدرک به الفضل المرغوب فیه و نعتاض به من انواع الذخر المحروص علیه»؛ پس اجر مصیبت بر تفریط را در این ماه چیزی قرار ده تا به وسیله آن، به فضیلتی که مورد رغبت است، نائل آییم و به جای آن، انواع ذخایری را که بر آن تشویق شده، به دست آوریم.

«و اوجب لنا عذرک علی ما قصرنا فیه من حقک»؛ و از باب «کتب ربکم علی نفسه الرحمه» پوزش ما را بپذیر تا حق تقصیر شدة تو بخشوده گردد.

«و ابلغ باعمارنا ما بین ایدینا من شهر رمضان المقبل فاذا بلغتناه فاعنّا علی تناول ما انت اهله من العباده و ادّنا الی القیام بما یستحقه من الطاعه»؛ و عمر ما را تا ماه مبارک آینده طولانی بفرما و هنگامی که ما را به آن رساندی، کمک‌مان کن تا آنچه سزاوار توست، عبادت نمائیم.

«و اجر لنا من صالح العمل ما یکون درکا لحقک فی الشهرین من شهور الدهر»؛ و توفیق انجام کار نیک را به طور مستمر به ما عطا فرما تا آنچه حق و شایسته توست، در ماه مبارک رمضان جبران شود.

«و اجبر مصیبتنا بشهرنا و بارک لنا فی یوم عیدنا و فطرنا»؛ پروردگارا، هجران ماه مبارک را که مصیبت ماست، جبران و برای ما در روز عید فطر برکت مقرر فرما... و با سپری شدن این ماه، ما را از هر تباهی بیرون بیاور... و هر پاداشی را که به افراد شایسته می‌دهی، به ما نیز لطف فرما؛ زیرا فضل تو تمام‌شدنی نیست و همواره جوشان است. و ثواب همه کسانی که تا قیامت در آن ماه روز می‌گیرند یا عبادت می‌کنند، برای ما ثبت فرما.

پی‌نوشت‌ها:

۱. صحیفه سجادیه، دعای ۴۵، وداع ماه مبارک رمضان

۲. همان

۳. قدید به گوشت‌های مانده ذخیره لانه‌ها می‌گویند؛ دیوان سنائی غزنوی

۴. دعای وداع

۵. «مض» آن درد گدازنده را گویند. همچون رنجش از گداختگی آهن سرخ شده‌ای که به انسان اصابت کند.

۶. سوره ملک، آیه30

۷. امالی، شیخ مفید، مجلس ۶، حدیث ۱۴