به گزارش پارس به نقل از عقیقصفوان بن یحیی از دانشمندان بزرگ شیعه و راویان مورد وثوق حدیث می گوید: یکی از دانشمندان به نام محمدبن خالد، امام رضا (ع) را انکار می کرد و آدمی تندخو و درشتگو نیز بود. روزی به او گفتم بیا با هم نزد علی بن موسی (ع) برویم و او ابتدا با تندی پیشنهاد من را رد کرد و گفت: «ای صفوان! من حاضر نیستم با علی بن موسی (ع) رو به رو شوم» اما پس از اصرار من پذیرفت.

وی می گوید: از این فرصت استفاده کردم و به سرعت سراغ امام (ع) رفتم و از ایشان اجازه خواستم که او را نزد ایشان ببرم. به امام (ع) هم اطلاع دادم که وی به امامت شما اعتقادی ندارد، اما احتمال دارد با دیدار شما از عقیده خود باز گردد و به امامت شما معتقد شود. امام (ع) پذیرفتند و با محمدبن خالد نزد ایشان رفتیم.

رفتار کریمانه همراه با نرمخویی امام (ع)، همواره همه را جذب می کرد؛ گمان می کردم که محمد رفتار ناشایستی با حضرت رضا (ع) کند، حتی دوستانم می گفتند: ای صفوان! اگر او را نزد امام (ع) ببری، آبرویت را می برد. یقینا از امام (ع) عیبجویی می کند و مثل همیشه حرف های زشت می زند.

در کمال ناباوری هنگامی که خدمت امام (ع) رسیدیم، شیوه بیان محمد تغییر کرد. او پس از احوالپرسی عرض کرد: قربانت شوم! من از حد خود بسیار زیاده روی کردم و در حق خود ستم روا داشتم! آمده ام تا در حضور شما توبه کنم. همین جا در حضور شما و صفوان می گویم: بارخدایا! من از آنچه تا کنون گفته ام، استغفار می کنم. ای ابوالحسن! دوست دارم شما هم بزرگواری کنید و عذر مرا بپذیرد. خواهش می کنم هر آنچه درباره من شنیده اید، نشنیده بگیرید. آیا شما مرا خواهید بخشید؟

سکوت دلنشینی بر اتاق حاکم شد. امام (ع) رو به محمدبن خالد فرمودند: «بله، من عذرتان را می پذیرم و شما را می بخشم. آری! از گذشته های تو نیز چشم می پوشم و اگر از لغزش های تو نگذرم، گفته های صفوان و یاران وی باطل و گفته های مخالفان اینها تصدیق خواهد شد. خداوند متعال به پیامبرش (ص) فرمود: «تو با مهربانی و نرمشی که خداوند به تو ارزانی داشته است با این مردم رفتار می کنی و اگر تند و درشتخو بودی، مردم از اطراف تو پراکنده می شدند. اینک از آنها درگذر و برای آنان استغفار کن» ای محمدبن خالد من نیز چنین می کنم.

در پایان جلسه محمد پرسش های بسیاری درباره موسی بن جعفر (ع) مطرح کرد و امام (ع) به همه آنها پاسخ داد و برای محمدبن خالد از خداوند آمرزش طلبید.

پی نوشت ها:

تفسیر عیاشی، جلد یک، صفحه 203

زندگی به سبک خورشید

منبع:قدس