رضا خان تا قبل از به قدرت رسیدن از مال دنیا یک دست لباس داشت که متعلق به قزاقخانه بود! اما چون به قدرت رسید با ولع عجیب شروع به جمع آوری مال و ثروت کرد.

رحیم هیراد(رئیس دفتر رضاخان) در دفتر خاطرات خود می نویسد:  رضا شاه عجیب به تملک اراضی مردم علاقه داشت و به نوعی جنون زمین خواری مبتلا بود. علاقه به تملک اراضی و باغات و مزارع و روستاها یک بیماری مزمن و مهلک در این مرد بود و هر محل خوش آب و هوا را که می دید تصاحب می کرد!

پس از استقرار دوران رضاخان و غصب املاک مردم به نام "املاک اختصاصی" در مجلس شورای ملی بحث بر سر این بود که اسم بهره مالکانه رضاخان را چه بگذارند: " منال!" یکی از نمایندگان گویا مرحوم اورنگ از جا بر می خیزد و ضمن اعتراض مفصل می‌گوید: اصلا به من بگویید این کلمه منال یعنی چه؟

و هنوز کسی به این سؤال پاسخ نداده بود که نماینده شوخ طبع و با ذوقی از ته مجلس فریاد برآورد و گفت: منال یعنی بده و ناله مکن!

پس از بردن رضاخان از ایران همه املاک و مستغلات و زمینهای وسیع و روستاها و قراء و قصبات که رضاخان بزور سر نیزه از مردم اخذ کرده بود به عنوان ارث به پسر محمدرضا رسید. این زمینها تا قبل از پیروزی انقلاب تحت عنوان "املاک سلطنتی" اداره میشد و اداره سرپرستی آن بزرگتر از یک وزارتخانه بود.