پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- روزنامه‌های زنجیره‌ای تجدیدنظرطلبان طی هفته اخیر بار دیگر تلاش کردند با بهره‌برداری از سخنان رئیس‌جمهور کشورمان وانمود کنند روابط ایران – امریکا برخلاف گذشته در حال توسعه روز‌افزون بوده و مذاکرات دو طرف آرام آرام به سمت موضوعات غیر‌هسته‌ای هم کشیده شده است.

روزنامه‌های زنجیره‌ای تجدیدنظرطلبان طی هفته اخیر بار دیگر تلاش کردند با بهره‌برداری از سخنان رئیس‌جمهور کشورمان وانمود کنند روابط ایران – امریکا برخلاف گذشته در حال توسعه روز‌افزون بوده و مذاکرات دو طرف آرام آرام به سمت موضوعات غیر‌هسته‌ای هم کشیده شده است. 

رسانه‌های این طیف روز دوشنبه با درج عبارت‌هایی نظیر «مذاکره غیر‌مستقیم با امریکا درباره سوریه»، «در عین ناراحتی از سیاست‌های امریکا خواستار کاهش تنش هستیم»، «مردم ایران نمی‌خواهند در گذشته بمانند»، «پیام روحانی به امریکا، احترام متقابل، کاهش تنش»، «ملت ایران خواستار کاهش تنش با امریکاست» و «دیدار روحانی با اوباما بعید نیست» تلاش کردند سفر دولتمردان به نیویورک را آغاز دوباره‌ای برای حل چالش‌های غیر‌هسته‌ای بین ایران - امریکا و از جمله مسئله‌ سوریه عنوان کنند آن هم در شرایطی که هنوز تفسیرها و چالش‌های دوگانه از برجام مرتفع نشده و مشکلات پیرامون اجرای آن به شکلی جدی وجود دارد. 

به عنوان نمونه روزنامه آرمان با تأکید بر ضرورت توسعه روابط ایران و امریکا در مسائل غیر‌هسته‌ای می‌نویسد: «حال کاخ سفید توانسته با موفقیت از پرونده هسته‌ای ایران بیرون بیاید و احساس می‌کند می‌تواند وارد فاز‌های جدید از مذاکره با ایران در مورد منطقه و خصوصاً سوریه شود. دومین دلیل عقب افتادن مذاکرات ایران با امریکا در مورد موضوعات منطقه‌ای این بود که دولت اوباما تحت فشار بود که بیش از فعالیت‌های هسته‌‌ای با ایران مذاکراتی انجام ندهد ولی در حال حاضر این فضا در داخل برای دولت اوباما ایجاد شده است که درخواست مذاکره با ایران در مورد سوریه ارائه می‌شود. واقعیت این است که امریکایی‌ها از ابتدا به قدرت ایران در سوریه آگاهی کامل داشتند. ایران نیز در چند ماه گذشته مواضع خود را در سوریه تغییر نداده که به این دلیل امریکایی‌ها قصد مذاکره با ایران در مورد سوریه را داشته باشند. از طرف دیگر تمامی کشورهای غربی که در بحران سوریه نقش داشته‌اند امروز به حضور بشار اسد در آینده سوریه اعتراف دارند و در کنار این مسئله است که ناگزیرند برای ایران هم در ائتلاف‌های بین‌المللی نقش قائل شوند.»

رسانه‌های منسوب به این طیف همچنین روز گذشته تلاش کردند خبر دست دادن وزیر امور خارجه کشورمان با باراک اوباما رئیس‌جمهور ایالات متحده امریکا را هم سند دیگری برای تغییر رویکرد دو طرف تخاصم – ایران و امریکا – عنوان کرده و نقطه امیدی برای آینده‌ای روشن عنوان کنند. 

این در حالی است که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده‌اند مذاکرات ایران با طرف امریکایی تنها به بحث هسته‌ای محدود شده و موضوعات دیگر را به هیچ عنوان شامل نمی‌شود: «این مذاکراتی که دارد انجام می‌گیرد- که بخشی از آن هم مذاکره‌ با طرف‌های امریکایی است - فقط در موضوع هسته‌ای است، فقط. ما در هیچ موضوع دیگری فعلاً با امریکا مذاکره نداریم، هیچ، این را همه بدانند، نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بین‌المللی، امروز فقط موضوع مورد بحث و مورد مذاکره، مسائل هسته‌ای است. 

حالا، این تجربه‌ای خواهد شد، اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربه‌ای برای ما می‌شود که خیلی خب، پس می‌شود در یک موضوع دیگر هم با اینها مذاکره کرد اما اگر دیدیم نه، این کج‌تابی‌هایی که همیشه از اینها دیده‌ایم باز هم وجود دارد و کج‌راهه دارند می‌روند، خب طبعاً تجربه‌ گذشته‌ ما تقویت خواهد شد.»

25‌ماه تلاش مستمر برای عادی‌سازی روابط تهران- واشنگتن

طی 25 ماه گذشته حرکت متراکم و هدفمند برای توسعه روابط با غرب به‌خصوص امریکا توسط طیفی خاص را باید پلکانی و صعودی دانست که امروز با سفر روحانی به نیویورک وارد مرحله‌ جدیدی شده است؛ حرکتی که از جمع‌آوری «بنرهای صداقت امریکایی» در سطح شهر تهران آغاز شده بود و با تأکید بر «حذف شعارهای ضد‌استکباری در ایام‌الله‌هایی نظیر 13آبان و 22 بهمن» شکل تازه‌تری به خود گرفت. تلاش برای از سرگیری روابط ایران - امریکا در داخل هر چند طی دو سال اخیر افزایش چشمگیری داشته اما شروع آن را می‌توان مربوط به زمانی دانست که عده‌ای «ضرورت حذف شعار مرگ بر امریکا» در جامعه را مطرح کرده و این موضوع را عنوان کردند که حضرت امام (ره) هم مخالف حذف چنین شعاری نبودند و خصومت با ایالات متحده را مستمر نمی‌دانستند!

بزک استکبار؛ مقدمه‌ای برای پیاده‌سازی راهبرد نهایی

در این میان نباید از تاکتیک مؤثر و فراگیر این طیف تحت عنوان «تطهیر و تغسیل چهره نظام سلطه و به ویژه امریکایی‌ها» غافل شد که می‌تواند نگاه افکار عمومی به استکبار «به عنوان مهم‌ترین زیربنای عادی‌سازی روابط تهران- واشنگتن» را تغییر داده و در ادامه حاکمیت سیاسی را تحت فشار قرار دهد تا از ادامه مسیر تخاصم با غرب دست بردارد. 

پس از روی کارآمدن دولت یازدهم تا به امروز جریان مورد اشاره تلاش فراوانی داشته تا با بهره‌گیری از تاکتیک‌هایی نظیر «برجسته‌سازی» مواضع و رفتارهای به ظاهر دوستانه مقامات غربی در رسانه‌های زنجیره‌ای خود و تعریف و تمجید از رویکرد کنونی دولتمردان امریکا، نگاه مردم به عملکرد سران این کشور را تغییر دهد. پدرخوانده‌های این جریان تلاش می‌کنند تا بر همین اساس ضرورت تجدیدنظر در مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را مطرح کرده و این را القا کنند که «مسامحه و گسترش روابط با امریکا» مطالبه عمومی مردم بوده و دشمنی با امریکا بهره‌ای جز تحریم و محدودیت‌های بین‌المللی ندارد. برهمین اساس آنها تلاش دارند روحیه استکبارستیزی مردم را تبدیل به سازش ناعادلانه با غرب کرده و حاکمیت را در مسیری هدایت کنند که به بسیاری از خواسته‌های نامعقول غرب و به‌خصوص امریکا پاسخ مثبت دهد، بنابراین تزریق نگاه خوشبینی به غرب در جامعه آن هم به کمک رسانه‌های پرشمار خود را باید یکی از تاکتیک‌های مناسب این جماعت دانست آنگونه که طی 20 ماه اخیر بارها تلاش شده کم‌اهمیت‌ترین اقدامات مقامات امریکایی، پراهمیت‌ترین موضوعات ترجمه شده و «اساسی‌ترین قدم‌های امریکایی» جهت مصالحه با جمهوری اسلامی ایران تعبیر شود که می‌توان به نمونه‌هایی از آن اشاره کرد، به عنوان مثال در طول هفته‌های ابتدایی پس از توافق ژنو 3، اعترافات دوپهلوی برخی دیپلمات‌های غربی درباره «حقوق هسته‌ای ملت» را به شدت برجسته یا سخنان مرموزانه نمایندگان نظام سلطه در مورد «لغو تحریم‌ها» را با آب و تاب فراوان در سطح رسانه‌هایشان جهیده می‌کردند، اما برعکس، مواضع خصمانه و قلدرمآبانه سیاسیون غربی را علیه مردم سانسور می‌کنند یا بسیار کم‌رنگ و کم‌رمق پوشش خبری می‌دهند. در آن مقطع زمانی نه تنها رسانه‌های هواخواه لیبرالیسم در داخل به سخنان توهین‌آمیز مذاکره‌کننده ارشد تیم امریکایی در مذاکرات هسته‌ای واکنشی درخور توجه آن هم در قالب نوشتن یادداشت و مقاله نشان ندادند بلکه حاضر نشدند حتی اصل خبر را هم در صفحات خود برای تنویر افکار عمومی و حداقل رعایت حق ابتدایی مردم، پوشش خبری دهند. 

مبانی سیاست خارجه ایران تغییر ناپذیر است

«کسانی که می‌خواهند دشمنی خباثت‌آلود امریکا و برخی دنباله‌روهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانه‌ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می‌کنند» این بخش از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار خانواده‌های شهدای حادثه هفتم تیر را که در فواصل زمانی مختلف بارها توسط معظم له تکرار و تأکید شده باید ناظر بر چنین تاکتیکی دانست. 

مقام معظم رهبری همچنین شرط پایان خصومت‌های ایران - امریکا را اینگونه تشریح می‌کنند: «‌امریکایی‌ها نه تنها دشمنی‌ها را کم نکردند بلکه تحریم‌ها را هم افزایش دادند! البته می‌گویند این تحریم‌ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم فایده‌ای نداشته است... تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.»

معظم‌له همچنین در تریبون دیگری با انتقاد از برخی تلاش‌ها برای معرفی یک چهره غیرواقعی از امریکا به مردم می‌فرمایند: «برخی افراد تلاش دارند با بزک کردن چهره امریکا، زشتی‌ها و خشونت‌ها و وحشت‌آفرینی‌ها را از این چهره بزدایند و دولت امریکا را دولتی علاقه‌مند به مردم ایران و انسان‌دوست معرفی کنند اما تلاش این افراد به نتیجه نخواهد رسید.»

آنچه در پایان باید ذکر کرد این نکته است که رویکرد کنونی رسانه‌های گسترده طیف تجدیدنظرطلب مبنی بر «پایان خصومت‌های ایران- نظام سلطه» را باید جزئی از راهبرد «تغییر ماهیت انقلاب اسلامی» و «رویگردانی از اصول و مبانی» دانست، آن هم در شرایطی که نظام جمهوری اسلامی ایران تاکنون به‌واسطه چنین مؤلفه‌ای توانسته مقبولیت فراوانی در افکار عمومی دنیا به‌دست آورده و بسیاری از اهداف کلان خود را محقق سازد.