اصلاح طلبان واعتدالیون درحالی اعتراض منتقدین خودرا دربوق وکرنا می کنند و انها را باعناوین زشتی مانند اراذل واوباش و...می خوانند،که خودشان درسالها وماههاوروزهای اخیر به اشکال مختلف منتقدین خودرا مورد تحقیر،تهدید وضرب وشتم قرار داده اند.استفاده از معیارهای دوگانه درتحلیل حوادث بعضا مشابه و جانبداری و به ندرت سکوت درمقابل دوستان هوچیشان ،مشخصه این جریان است.دراینجا فقط چندنمونه از این اقدامات را ذکر می کنیم.

تقدیس پرتاب لنگه کفش
تنها چندماه پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ٢٧ مهر سال ١٣٨٨؛ در نشست "سوء تفاهم بزرگ" ؛ یکى از اعضاى انجمن اسلامى دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکى تهران کفشی را به سمت محمدحسین صفارهرندی پرتاب کرد.

این اقدام با موجی از تشویق وهورای جریان فتنه و بخشی از اصلاح طلبان مواجه شد به نحوی که یک سایت فتنه سبز نوشت:
"دولتی که تا دیروز پرتاب لنگه کفش به سمت جرج بوش را افتخاری بزرگ برای آن خبرنگار عراقی میدانست و حاضر شده بود به او پناه دهد به روزی افتاده که اعضای سابق و حامیان امروز کابینه خودش با لنگه کفشهای معترضینشان روبرو میشود و در نهایت خفت و خواری کسانی که روزی سکان فرهنگ این مملکت را به دست گرفته بودند، از سوی دانشجویان هم تحمل نمیشود و مجبور به ترک دانشگاه میگردند."

در همایش۱۸۱۱ روزمطالبه درحین سخنرانی حسین شریعتمداری نیز شاهد چنین برخوردهایی مانندپرتاب کفش و...بودیم.

لغوسخنرانی،فحش،ضرب وشتم وترورشخصیت
درکنار اینگونه اقدامات درماههای اخیرشاهدلغو وممانعت ازسخنرانی افرادی مانند حجت الاسلام روحانی دردانشگاه ازادنیشابور،سلیمی نمین دردانشگاه شاهرود،نبویان درعلامه،میرتاج الدینی درتبریز،شریعتمداری درامیرکبیر،رسایی درقم ،سعیدجلیلی دربجنورد و...درکشور ازسوی جریان اعتدال و اصلاحات هستیم.

ازسوی دیگر همین جماعت درجشن پیروزی حسن روحانی انواع توهین وبددهنی را نسبت به افرادی ماننددکترجلیلی و...انجام دادند.به نحوی که شعار می دادند:

بدون هیچ دلیلی - خاک تو سر جلیلی
راه دور نرویم 14 اسفند درکرمان وباچراغ سبز حسین مرعشی ودرحضور موسوی لاری ،شاهد ضرب وشتم شدید یک جانباز معترض به فتنه توسط این جریان بودیم.

ای کاش همانگونه که اعتدالیون درکرمان ان جانباز مظلوم جنگ را ضرب وشتم کردند و مورد تهاجم فیزیکی قراردادند،اقای روحانی هم با منتقدینش چنین می کرد.چراکه تروروتحقیر شخصیت بسیار دردناکتر ازتروروتهاجم فیزیکی است.کم سواد،حسود،ترسو،تازه به دوران رسیده،بی شناسنامه،کاسب تحریم،بیکار،متوهم،دنیاندیده،بزدل،بروید به جهنم،و...مشتی ازخروارواژه های توهین امیزبه منتقدین است.

علی یونسی نیز درسخنرانی خود درشیرازهنگامی که با برخی انتقادات از جانب برخی حضار و دانشجویان مواجه گردید، با تهدید تلویحی انهاگفت: «اجازه بدهیم نهادهای امنیتی به جای کنترل اینگونه بدرفتاری های شما به کنترل دشمنان کشور بپردازند» و بدین ترتیب منتقدان را تلویحا تهدید به برخورد از سوی نهادهای امنیتی کرد!

اصل کف گرگی،پرتاب منگنه،
خود اقای علی مطهری نیزید بلندی درتوهین وتحقیر وحمله فیزیکی به منتقدینش دارد.چنانکه پس ازردصلاحیت هاشمی رفسنجانی باادبیاتی زننده باتوهین به سعید جلیلی جانبازی که یک پای خود را درعملیات کربلای 5 ازدست داده است عنوان کرد:

"بنده پیشنهاد می کنم برای ارزیابی توان جسمی آقای هاشمی، یک مسابقه دو صدمتر بین ایشان و آقای جلیلی و یک مسابقه کشتی بین آقای هاشمی و آقای حداد برگزار کنند."
در تابستان ۱۳۸۹ نیزعلی مطهری در اقدامی عصبی، ضمن پرتاب منگنه به سمت کوچک زاده نماینده تهران اورا را با عبارات رکیکی چون "خفه شو، بتمرگ سر جات، پفیوز..."خطاب کرده بود.مطهری پیش از این هم، در مناظره ای با کوچک زاده، به وی گفته بود که شما "کوچک زاده ها" با شخصیت های "بزرگ زاده" در نیفتید!
دراین اواخر نیز درمجلس منتقدین خودرا باکف گرگی نوازش داد و نهایتا اعلام نمود گاهی کف گرگی لازم است.

در روز اخیر تعدادی از دانشجویان وعناصر مومن شیرازی دراعتراض به تمام توهین ها و بی حرمتی های علی مطهری اجازه سخنرانی به او ندادند.اقدامی که نتیجه توهین ها وتهمت های ماههای اخیر خودش بود.

این اعتراضات جای گلایه حداقل برای مطهری ندارد،اگر دیروز در شیراز با گوجه نواخته شد،مطهری پیش ازان منتقدینش را بامنگنه نواخته بود!

ازسوی دیگراقای مطهری باید بداندنمی تواند هرزمان اراده کند وتشخیص دهدنظام مقدس جمهوری اسلامی را لجن مال کند و حدومرزی برای توهین وتهمت خود نداشته باشد و از ان سو هم توقع داشته باشد جریان مومن وانقلابی مثل سیب زمینی بی رگ باشد ودم برنیاورد.بقول علی مطهری گاهی هم کف گرگی لازم است.