به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، یک کاربر شبکه های اجتماعی خود نوشت:

عبدالکریم سروش و اتباع وی از دست عمده شیعیان شاکی‌ هستند که چرا در مورد ائمه شیعه که فقط علمای ابرار! هستند، راه غلو را می‌‌پیمایند؟! آن قدر شاکی‌ که گاهی‌ فراموش می‌‌کنند که آنها مثلا لقب روشن فکر دینی! را یدک می‌‌کشاند! از انتقاد سازنده خارج می‌‌شوند و به اصل خود باز می‌‌گردند! رجز شعبان بیمخی می‌‌خوانند و قلم چون چماق خود را  بر سر منتقدان و مخالفان فکری خود می‌‌کوبند! حتی نسبت به اعتقادات آنها (ولو به زعم آنها غلط)  حرمت نگاه نمی‌‌دارند و برای مثال زیارت جامعه را مرام نامه شیعیان غالی می‌‌نامند!  قسمت با مزه ماجرا هم این است که همه این رجز‌ها  همراه پز سواد و روشن فکری است!

القصه اخیرا سروش غیر غالی ما! ظاهرا از نامه حائری شیرازی براشفته و قلم شعبان بیمخی را به دست گرفته و نوشته‌ای  منتشر کرده.  حالا این که حق با حائری است یا سروش کاری ندارم ولی‌ آن وسط از جناب میرحسین موسوی ﺷﯿﺮ ﺑﯿﺸﻪ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ساخته و نوشته

ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺤﯽ اﻟﺪﯾﻦ ﺷﯿﺮازی ﻧﺸﺎﻧﮥ نهایت اﺳﺘﯿﺼﺎل ﻧﻈﺎم اﺳﺖ در ﻣﻘﺎﺑِﻞ ﺳﻪ قهرمان ﮐﻪ وﻻﯾﺖ ﻣﻄﻠﻘﻪ را ﺑﻪ ﺳﺨﺮه ﮔﺮﻓﺘﻪ‌اﻧﺪ و ﻣﺸﻌﻞ ﻣﻘﺎوﻣﺖ را ﺑﺮ ﻣﻨﺎرۀ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﻓﺮوزان ﻧﮕﺎه داﺷﺘﻪ اﻧﺪ و ﭼﻮن ﻣﻮﺳﯽ در ﺧﯿﻤﻪ و ﺧﺮﮔﺎه ﻓﺮﻋﻮﻧﯽ زاده و ﺳﺮﺑﺮآورده‌اﻧﺪ و ﺑﻪ آﻟﺘﺮﻧﺎﺗﯿﻮی ﺳﻤﺞ و ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﺑﺪل ﺷﺪه‌اﻧﺪ و از ﺣﺼﺮ، ﺣﻤﺎﺳﻪ‌ای ﭘﺮﺣﺸﻤﺖ ﺳﺎﺧﺘﻪ‌اﻧﺪ. ﻓﺮﻋﻮﻧﯿﺎن از ﻣﻮﺳﯽ ﻣﯽ‌ﺗﺮﺳﻨﺪ و ﺧﻠﻘﺎن را ﺑﺸﺎرت ﺑﺎد ﮐﻪ ﻣﻮﺳﺎی ﻓﺮﻋﻮن‌ﺷﮑﻦ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪه اﺳﺖ.

فهمیدید که غلو در مورد ائمه شیعه مذموم است ولی‌ در مورد موسوی نه! حالا فهمیدید موسوی چی‌ غالی یعنی چه؟  این قلم حقیر از موسوی موسایی ساخته که گرچه در خانه فرعون (جمهوری اسلامی) زاده شده و رشد کرده اما امروز در قامت فرعون شکن ظاهر شده و لرزه به تن‌ آن انداخته! و بشارت داده که موسوی چون موسی‌ فرعون جمهوری اسلامی را برخواهد انداخت!

 اما این روشن فکر دغل! یادش رفته که موسی نبی سابقه ضایع کردن حق مردم نداشت! منظورم چیست؟  آخر ﺻﺎﺣﺐ همین ﻗﻠﻢ بدتر از چماق پنج سال پیش و قبل از انتخابات خطاب به میر حسین موسوی، این موسی فرعون شکن امروز! این القاب را نسبت داده بود

"کتمان کننده حقیقت"  "دروغگو"  "پیرو خط امام" "بی‌مسئولیت" "پایمال کننده حق دانستن مردم" "جفا کار" " سانسورچی‌"  "غیرصادق"  

و من مانده‌ام مگر می‌‌شود فردی با این سابقه را (از نظر این روشن فکر دغل باز)  با موسی مقایسه کرد؟ و کسی که حق دانستن مردم را ندیده گرفته و دروغ گو است، چه طور آلترناتیو فرعون است؟ باز اگر از "حر" اسمی برده بود و موسوی هم از گذشته خود ابراز پشیمانی کرده بود یک چیزی!

 البته حدس می‌‌زنم این تناقض رفتاری از کجاست! پنج سال قبل سروش در انتخابات حامی‌ آن شیخ کوته  فکر بود و از سوی دیگر در ستاد موسوی از وی شیخ انقلاب فرهنگی‌ ساخته بودند! برای راندن رای ها به سبد کروبی و احیانا خنک کردن آتش دل‌ از نسبتی که در ستاد موسوی به این دغل باز داده بودند، باید آنطور موسوی کوبیده می‌‌شد. اما بعد از انتخابات موسوی خطی‌ امامی و پیرو ولایت فقیه (به بیانیه اول او مراجعه کنید)  در راستای تمنای درونی سروش ظاهر شد و لذا امروز باید طور دیگر سخن بگوید! هم چون یک موسوی چی‌ غالی در ترویج او  بکوشد! حتما هم باید که این را به حساب حمایت سروش از حق مردم ایران باید بگذاریم و از این روشنفکر مردمی! سپاسگزار باشیم! مبادا فکر کنید که حضرتشان ابن الوقتی دغل است!

 البته سروش یادش رفته که اگر از سابقه خود در دهه ۶۰ به واسطه ابهام تاریخ بگریزد، به مدد رسانه و وب ، امروز از سابقه ۵ سال پیش خود گریزی ندارد و روسیاهی می‌‌ماند به دغل بازان! بی‌ چاره آنها که دین خود را از این مثلا روشن فکر‌ می‌‌گیرند!  بی‌ چاره تر آنها که دل‌ در گرو این جماعت دارند و فکر می‌‌کنند که امروز از گذشته خود باز گشته اند! بالاخره محض مشخص شدن تکلیف این جماعت مشخص شود که موسوی خط امامی است یا سخره گیرنده ولایت فقیه؟! مشخش شود اگر موسوی هموفوب است، چه طور می‌‌تواند امام یک عده قائل به همجنس بازی باشد!؟

 پ.ن.۱: پیشنهاد می‌‌کنم خودتان دو نوشته او را بخوانید و مستقلا قضاوت کنید.
پ.ن.۲: از محضر حضرت موسی سلام الله علیه معذرت می‌‌خواهم که حرمت نام ایشان را به طور شایسته در متن نگاه نداشتم

پ.ن.۳: با تشکر از آقای فرهاد جعفری که یادآور نوشته قبلی‌ این دغل باز بودند.

پ.ن.۴: این لینک هم برای این که ببینید این دغل باز چماقش را فقط بر فرق جمهوری اسلامی نمی‌‌کوبد!

پ.ن.۵: این نوع ادبیات نوشتاری را دوست ندارم چون جدلی است و سعی‌ می‌‌کنم جدال کار نباشم. ولی‌ باید قبول کرد گاهی جدال موثرتر است.