به گزارش پارس نیوز، 

«برادر جان»، «دل‌دار» و «از یاد رفته» سه سریالی بودند که شب‌های ماه مبارک رمضان مهمان لحظات بعد از افطار روزه‌داران بودند و هر کدام طرفداران خاص خودشان را داشتند. ملودرام‌هایی اجتماعی و تاریخی که هر کدام با رو کردن یک برگ برنده سعی در جذب مخاطب داشتند؛ از بازگشت علی نصیریان بعد از 12 سال به سریال‌های تلویزیونی تا اولین حضور رضا یزدانی در تلویزیون! طبق نتیجه نظرسنجی که از سوی صدا و سیما اعلام شده ۵/۵۵ درصد مردم درکل کشور حداقل بیننده یکی از مجموعه‌های جدید تلویزیونی بوده‌اند و از این تعداد چیزی حدود ۸۱ درصد از محتوای این مجموعه‌ها در حد «زیاد» رضایت داشته‌اند.

اعتبار یک سریال

برادر جان سریال پر بازیگری است با دیالوگ‌های سخت و سنگین! مثلث طلایی تهیه‌کننده، کارگردان و نویسنده را هم دارد و بازیگرانش اغلب از پس نقش‌هایشان در سریال‌هایی که قبل‌تر بازی کرده‌اند، برآمده‌اند. داستان سریال، روایت سه دوست است که با هم عهد اخوت بسته‌اند و کار و کاسبی راه انداخته‌اند. اما هر کدام به نحوی سرمایه خود را از دست داده‌اند و تنها کریم بوستان است که توانسته حجره و سرمایه‌اش را حفظ کند. اما چاوش پسر بدری که صراحتا در وصیت‌نامه‌اش بیان کرده حقی از سرمایه کریم ندارد و تمام اموالش را در سرمایه‌گذاری اشتباهی که کرده از دست داده، تمام اموال و دارایی کریم بوستان را خورده و سال‌هاست حقیقت را کتمان می‌کند.

حالا کریم می‌خواهد حقش را از چاوش بگیرید. انصافا کریم بوستان داستان در نقشش خوش درخشیده و در بعضی سکانس‌ها کاملا مشخص است که

علی نصیریان الکی «علی نصیریان» نشده و حضورش در هر فیلم و سریالی می‌تواند وزنه سنگین آن سریال باشد. علی نصیریان را معمولا نمی‌توان با یک بازی یا شخصیت تکراری دید و نقش‌هایی که بازی می‌کنند یکی با دیگر فرق دارد. نقش کریم بوستان نقش آسانی نیست و فراز و فرود بسیاری در طول داستان دارد. شاید بشود گفت چاوش نقش اصلی داستان است، اما خیلی‌ها برای خاطر خود کریم هر شب  پای تلویزیون نشسته‌ و نگذاشته‌اند قسمتی از این سریال از دست‌شان در برود.

نقش نصیریان در این فیلم نقش سنگینی است و همین مسأله باعث شد در نیمه‌های تصویربرداری کارش به بیمارستان بکشد. خود ایشان فشار و هیجان بالای این نقش و این سریال را علت اصلی دانسته که البته خدا را شکر مشکل جدی نبود و کار ادامه پیدا کرد.

یک عاشقانه نا‌آرام

برادران محمودی را قبل‌تر با عاشقانه‌ای همچون «چند متر مکعب عشق» شناختیم و خوب می‌دانیم خیلی خوب بلدند عاشقانه‌ها را روایت کنند. سریال دل‌دار موضوعی اجتماعی را در بستری عاشقانه برای مخاطب تعریف می‌کند. داستان حول محور آرش می‌چرخد. پسری که نرم‌افزاری را طراحی کرده و وقتی برای ارائه طرح به یک شرکت می‌رود عشق قدیمی‌اش را آنجا می‌بیند که حالا از همسرش جدا شده است. داستان پسر و دختری که وضعیت مالی خانوادگی خوبی دارند اما برای این‌که خودشان را به خانواده‌شان ثابت کنند می‌خواهند در حوزه IT کارآفرینی کنند.

داستان انتقام، قتل و فرار. این سریال به مسائل روز جوانان می‌پردازد و به همین دلیل هم بازیگران جوان بسیاری دارد. محمدرضا غفاری به عنوان نقش اول این سریال را با «رویای خیس» می‌شناسیم و می‌دانیم که نقش یک عاشق دل خسته را خیلی خوب می‌تواند بازی کند. قبل‌تر تجربه بازی در نقش قاتلی که ناخواسته قتلی را انجام داده بازی نکرده بود، اما توانسته خیلی خوب در

هر دوی اینها ایفای نقش کند.

سوگل خلیق یا همان رونا، تجربه بازی در چند فیلم و سریال را داشته و برادران محمودی یکی از نقش‌های محوری این سریال را به او سپرده‌اند. سوگل خلیق در مصاحبه‌ای گفته با این‌که در این نقش تجربه‌ای داشته، اما می‌خواسته تمام سختی‌های زندگی یک زن مطلقه را نشان بدهد و سعی کند دید مردم نسبت به این مسأله را تغییر بدهد اما خیلی‌ها معتقدند نقش رونا نقش بی‌حس و حالی است، اما خود خلیق می‌گوید این نشأت گرفته از مدیریت بحران این شخصیت داستان است. این سریال بازیگری به نام شادی مختاری را هم برای اولین بار به مخاطب معرفی کرد که سابقه همکاری با برادران محمودی در یک‌فیلم سینمایی را داشته است.

داستان بازیگری یک خواننده

خیلی‌ها به خاطر مهراد ،سریال «از یاد رفته» را نگاه می‌کنند. اگر سری به صفحه ایسنتاگرام رضا یزدانی بزنید متوجه می‌شوید پایین هر پستی که مربوط به این سریال است چه غوغایی است. خیلی‌ها به مهارت یزدانی در ایفای نقش‌ آفرین گفته‌اند و خیلی‌های دیگر هم به صدای یزدانی ایراد گرفته‌اند که خیلی هم لازم نبوده با همان لحنی که ترانه می‌خواند دیالوگ بگوید. سریال از یادها رفته داستان دختری است که سال 1319 از فرنگ وارد ایران می‌شود و طبیعتا آشنایی چندانی با آداب و رسوم کشور ندارد، درگیر یک مثلث عشقی می‌شود و شدیدا به دنبال رسیدن به آرامش است. شاید در نگاه اول این طور به نظر برسد که هلیا امامی در نقش «مهربانو» نقش اول داستان است، اما غافل از این‌که رضا یزدانی داستان پررنگ‌تر است و به خاطر سابقه خوانندگی‌اش نگاه مخاطب را دزدیده است.

بازیگری برای یزدانی از فیلم سینمایی «تیک آف» شروع شد و انصافا خوب در نقش‌اش درخشید و بازخوردهای خوبی هم گرفت. یزدانی برای ایفای نقش مهراد مجبور شد با موهای بلندش خداحافظی و بعد از 20 سال موهایش را کوتاه کند. خودش درباره نقش‌اش این‌طور گفته: «مهراد خیلی از من دور نبود و خیلی‌ها گفتند آدم کاریزماتیکی هستی و همه آن نگاه‌ها و رفتارهای مهراد را دارم مثل این که برای به دست آوردن آنچه می‌خواهم تلاش می‌کنم و برایش می‌جنگم و این نقش ازجمله نقش‌هایی بود که با من هماهنگ بود و این‌طور نبود که از من فاصله زیادی داشته باشد و برای رسیدن به آن شخصیت تلاش فراوانی به کار ببندم و خیلی زود این نقش را پیدا کردم».