اگرچه همکاری ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درروند مختومه سازی پرونده‌های ادعایی علیه کشورمان قابل‌تقدیر بوده و گامی در راستای احقاق حقوق حقه ما  مبنی بر مختومه سازی پرونده‌های غیرحقوقی ( علیه جمهوری اسلامی ایران ) محسوب می‌شود، اما نباید تحت تأثیر همکاری‌های شکل‌گرفته، چشمان خود را بر روی رویکرد کلی غیر سازنده آژانس و برخی رفتارهای مدیرکل این سازمان یعنی رافائل گروسی ببندیم! اخیرا در گزارش سه‌ماهه محرمانه  آژانس بین‌المللی انرژی اتمی(جهت ارائه به شورای حکام )  ، تأکید شده است که بازرسان این سازمان دیگر در مورد ذرات اورانیوم غنی‌شده با خلوص ۸۳/۷ درصد در تأسیسات زیرزمینی «فردو» سؤالی ندارند. 
در این گزارش همچنین آمده است که بازرسان تحقیقات خود را در مورد آثار اورانیوم در مریوان، در نزدیکی شهر آباده، در حدود ۵۲۵ کیلومتری (۳۲۵ مایلی) جنوب شرقی تهران بسته‌اند. اما همان‌گونه که مشاهده می‌شود، نگاه فرامتنی گروسی و آژانس در این خصوص ،کماکان سلبی و بازدارنده است! چندی پیش، زمانی که مختومه سازی این پرونده‌ها برای مدیرکل آژانس محرز شده بود، وی مدعی شده بود:
« برجام در آینده‌ای نزدیک احیا نمی‌شود! احتمال بازگشت به میز مذاکره وجود دارد، اما اگر تعاملات ایران و آژانس نامناسب ارزیابی شود و همکاری‌ها خوب نباشد، احتمال احیای برجام به صفر می‌رسد.» همان‌گونه که مشاهده می‌شود، گروسی به‌جای تمرکز بر ابعاد حقوقی و فنی روند مختومه سازی پرونده‌های ادعایی علیه جمهوری اسلامی، به ابعاد سیاسی و فرا متنی موضوع فکر می‌کند! گویا او کماکان وظیفه دارد به نیابت از لابی‌های فعال غربی و صهیونیستی در آژانس، موانعی را درروند احیای توافق هسته‌ای ایجاد کند.در چنین شرایطی، بهتر است مقامات کشورمان به گروسی یادآور شوند که مذاکرات با آژانس تابعی از حسن نیت این نهاد ظاهرا بین‌المللی در دفاع از حقوق هسته‌ای جمهوری اسلامی به‌عنوان عضوی از آژانس می‌باشد! به عبارت بهتر، تا زمانی که بازی فرا متنی گروسی و همراهانش در قبال پرونده هسته‌ای ایران ادامه داشته باشد، نمی‌توان انتظار داشت تعامل سازنده ایران و آژانس ادامه پیداکرده و به نقطه نهایی برسد. در چنین شرایطی بهتر است مقامات آژانس بر روی رفتار، گفتار و حتی رویکرد کلان خود در تقابل با حقوق هسته‌ای ایران تجدیدنظری اساسی صورت دهند!  نکته دیگر به ذهنیت و رویکرد سازمان انرژی اتمی و وزارت امور خارجه کشورمان در قبال آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و متعلقات این سازمان بازمی‌گردد. بدیهی است که در کنار تعامل با آژانس ( آن‌هم بر اساس حدودوثغور پادمانی تعیین‌شده ) و اعطای برخی دسترسی‌های محدود باهدف اثبات حسن نیت جمهوری اسلامی ایران (  آن‌هم معطوف و مشروط  به مختومه سازی پرونده‌های ادعایی) ، باید صراحتا به گروسی در خصوص اظهارات و مواضع غیرمسئولانه خود در قبال مذاکرات هسته‌ای هشدار داد. به عبارت بهتر، همکاری‌های حقوقی ما و آژانس نباید ما را نسبت به یکی از اصلی‌ترین وظایف خود یعنی هشدار و تذکر به مقامات آژانس در خصوص کمک به چینش  پازل‌های غیرحقوقی و راهبردی غرب در تقابل با ایران بازدارد.قرار نیست کشورمان میان همکاری یا عدم همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، درگیر تفکر صفر یا صدی گردد! در جایی که آژانس به وظیفه خود به‌عنوان یک سازمان بین‌المللی عمل نمی‌کند یا خود را به‌عنوان جزئی از بازی ضد ایرانی غرب یا رژیم اشغالگر قدس تبدیل می‌کند، وظیفه و مسئولیت  ما در خصوص مهار بازی
فرا متنی آژانس پابرجا و به قوت خود باقی است. درهرحال، نوع مراودات و تعاملات ما در آژانس، متغیری وابسته به عملکرد این نهاد و مدیرکل آن می‌باشد! قاعده‌ای که بهتر است گروسی هر چه سریع‌تر آن را درک کند.