محرومیت زدایی از آن دسته مفاهیمی است که اساسا نحوه مواجهه با آن تا حدود زیادی تابع ارزش‌هایی است که در جامعه رواج دارد و بدین وصف مبارزه با محرومیتِ نهادینه شده در اقشار پایین دست، در یک جامعه دینی و یک جامعه غیر دینی ماهیتی کاملا متفاوت دارد و همین تفاوت ماهیت‌ها، راهبردها و متعاقبا کنش‌های متفاوتی طلب می‌کند.
 
در واقع مقایسه شناسنامه‌ی مجموعه‌هایی که در یک ساختار اجتماعی اقدام به خدمات‌رسانی به دهک‌های جمعیتیِ "کمتر برخوردار" می‌نمایند، به وضوح گویای این واقعیت خواهد بود که چه گروه‌هایی و با چه ارزش‌های مسلطی پیگیر "مشکلاتِ واقعی مردم" هستند. به عبارت بهتر یکی از مهم‌ترین فاکتور‌هایی که تمایزِ بنیادین میان فعالین اجتماعی را مشخص می‌کند، تمیز آن‌ها بر مبنای "حضور نمایشی" و "حضور عملیاتی" در خدمات‌رسانی به محرومین است.
 
در جامعه ایرانی نیز مباحثِ مطرح شده در سطرهای گذشته تا حد قابل توجهی قابل مشاهده است و بررسی و مقایسه فعالیت‌های محرومیت زدایانه در نواحی مختلف کشور نشان می‌دهد که چه گروه‌هایی در پی نمایش صرفِ محرومیت‌اند و چه اقشاری به دنبال رفعِ عملیِ محرومیت. امری که در زلزله اخیر استان کرمانشاه و شهرستان سرپل‌ذهاب کاملا خودنمایی کرد و حتی در حوزه شناخت سلبریتی‌ها نیز تبدیل به شاخصی مهم و اثرگذار شد. تا آنجا که با نگاهی ساده به راحتی می‌توان دریافت که چه کسانی و با چه ساختار فکری در بین زلزله‌زدگان به دنبال تهیه تصاویری از خود با میزانسن‌های از قبل طراحی شده بودند و چه افرادی بدون توجه به دوربین‌ها، با رنج‌های مردم همنشینی گُزیده بودند.
 
نگاه دینی در محرومیت زدایی
در سالهای پس از جنگ تحمیلی نیز تحقیق و بررسی حول محور شناخت گرو‌های خودجوشِ خدمات‌رسان، بیانگر این حقیقت است که قاطبه فعالینی که در عرصه مبارزه با محرومیت، آستینِ همت بالا زده اند، از میان جوانانی اند که نگاهشان به مردم محروم در چارچوب نگاهِ دینی به مقوله محرومیت زدایی است نه تابع برخی سیاست‌زدگی‌های مرسوم در اتمسفرِ تنش‌های احزاب و جناح‌های سیاسی.
 
در همین راستا می‌توان از شجره طیبه اردوهای جهادی به عنوان یک "کنش سازمان‌یافته مردمی" و در قالب "نمادی" یاد کرد که نگاهی ولو سطحی به ساختار و ماهیت آن، سیر جهادی بر محوریتِ تفکر انقلابی را عیان می‌کند. البته این گزاره بدین معنا نیست که سایر فعالین اجتماعی و جهادی صرفا به دنبال نمایش محرومیت‌اند. بلکه مقصود این است که وسعت و گستردگی جهاد علیه محرومیت در میان انقلابیون، در عمل از گذشته تا کنون ظهور و بروز ملموس‌تری داشته و دارد چرا که نفع مادی و جناحیِ حاصل از انجام چنین اقداماتی، جایگاهی در نگاه دینی ندارد.
 
هر هیئت یک روستا
یکی از طرح‌هایی که اخیرا توانسته در مسیر رفع محرومیت از مناطق کمتر برخوردار گام بردارد، پویشی با عنوان "هر هیئت؛ یک روستا" است که به دنبال آن بسیاری از هیئت‌های مذهبی سراسر کشور متناسب با امکانات و شناخت میدانی از مناطق محروم استان خود، قدم در مسیر زدودنِ محرومیت استان نهاده اند و با تقسیم نقاط محروم در بین هیئت‌ها، جلوه‌ای از کارامدی یک اندیشه پویا را به نمایش گذارده‌اند.
 
ایده‌ای که با وقوع زلزله در استان کرمانشاه و نیاز به کمک‌های مردمی، تا حد قابل اعتنایی گسترش یافت و با اقبال هیئت‌های مذهبی مواجه شد و این هیئت‌ها توانستند جدای از واکنش‌های برآمده از احساسات لحظات اولیه پس از زلزله، با حضور مستمر در نقاظ مختلف زلزله‌زده باری از دوش مردم سرپل‌ذهاب و روستاهای اطرافش بردارند و از حجم تبعات ناتوانیِ دستگاه‌های مسئول در امدادرسانی بکاهند. برای اطلاع از جزییات بیشتر این پویش به سراغ یکی از متولیان اصلی پویشِ "هر هیئت؛ یک روستا" رفتیم و با طرح سوالاتی در صدد معرفی بیشتر این حرکت پسندیده برآمدیم.
 

 
روحانیِ جوانی به نام حجت الاسلام والمسلمین معلی مسئول این پویش است که وی در گفتگو با خبرنگار ما هدف از این حرکت عظیم را "تشکیل شبکه عظیم خدمت رسانی محبین اهل بیت (علیهم السلام)" دانست و اذعان کرد: "انشاءالله با عنایت حضرت ولی عصر به زودی شاهد علمداری این شبکه در خدمت رسانی و محرومیت زدایی در میهن عزیزمان باشیم."
 
همچنین مسئول این پویش انگیزه این شبکه‌ی به هم پیوسته از خدمات‌رسانی داوطلبانه را  استناد به "سیره ائمه معصومین(علیهم السلام)" عنوان نمود و اضافه کرد: "هیأت ها به عنوان تشکل های اجتماعی می توانند کمبود ها و مشکلات تامین اجتماعی دولتی را برطرف کرده و با مزایایی مانند منطقه محوری در این امر نقش داشته باشند. آن ها به دلیل داشتن مزیت نیروی انسانی جهادگر ، با ارتباط نزدیک با نیازمندان و نداشتن موانع برنامه های دولتی می‌توانند رفع برخی نیازهای مستمر مردمی را محقق سازند."
 

 
این روحانیِ جوان در پاسخ به این سوال که اساسا چه عواملی باعث خلق این ایده شد، به نقش محوری "اعتماد" مردم به هیئت‌ها به سبب پاکدستی اشاره کرد و در ادامه "چابکی" شبکه فعالین هیئت به دلیل داشتن ماهیت مردمی و "فراغت از روند های بروکراتیک" را موجب کاهش هزینه ها و کم شدن فاصله بین خیر و نیازمند و تسهیل کمک رسانی خواند. و همچنین در توضیح شرح فعالیت‌های این پویش مردمی در مناطق زلزله‌زده گفت: "تا کنون 15 هیأت در مناطق زلزله زده مستقر و مسئولیت خدمت رسانی به بیش از 15 روستا و بخش هایی از شهر سرپل ذهاب را عهده دار شده اند. از جمله مناطقی که به برکت حضور مستمر هیئات مذهبی، تا حدودی روی آرامش و سامان را به خود دیده اند ، روستاهای سراب‌ذهاب ، انجیربان‌آواره‌علی ، کوئیک ها ، تپانی و زرده‌پایین است."
 
به نظر می‌رسد با میزان قابل توجه رخوت و ناتوانیِ حاکم بر دستگاه‌های دولتی به عنوان متولی اصلی رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعیِ مردم، عملی‌ترین راهکاری که می‌تواند حداقل به عنوان مسکنی مقطعی، از حجم آلامِ اقشارِ آسیب‌پذیر بکاهد، همین حضورِ گره‌گشایانه‌ی جوانانِ انقلابی در قالب تشکل‌های مردمیِ جهادگر است. وگرنه کمتر کسی است که نداند حل معضلاتِ خصوصا اقتصادیِ مردم، نیازمند عزم جدی و برنامه‌ریزی میان مدت و بلندمدت است در حالی که دستگاه‌های دولتی بیش از برنامه‌ریزی برای حل مشکلات زندگی مردم، به دنبال طرح مباحث فرعی و به حاشیه راندن نیازهای اصلی مردم‌اند و ثابت کرده‌اند که جنجال فیلترینگ و یا رفع فیلتر فلان شبکه اجتماعی برای مدیران دولت، جذابیتی بیش از سایر مسائلِ اصلی جاری در جامعه دارد.