23 فروردین ماه سال جاری پسر بیست و پنج ساله‌ای به نام کیوان در کلانتری 12 واوان حاضر شد و ماجرای مفقود شدن دوستانش را به پلیس گزارش داد.

کیوان در اظهاراتش به مأموران گفت: یکی از دوستانم به نام عماد شیء عتیقه‌ای به من داده و قرار بود آن را بفروشیم،‌ عماد روز گذشته (22 فروردین) با من تماس گرفت و برای فروش عتیقه در میدان تره‌وبار خانی‌آباد با من قرار گذاشت، عماد گفت یکی از دوستان مشترکمان به نام اسفندیار را نیز با خود بر سر قرار ببرم، من که خودرو همراه نداشتم، پراید همسایه را قرض گرفتم و همراه با اسفندیار به محل قرار رفتیم، در مسیر بودیم که عماد تماس گرفت، محل قرار را تغییر داد و گفت با خریدار عتیقه در جاده شورآباد قرار گذاشته است.

وی ادامه داد: سپس دنبال عماد رفتم و وی نیز با ما همراه شد و سه نفری برای فروش عتیقه به محل قرار رفتیم، زمانیکه رسیدیم خریدار نیز با یک خودروی خارجی و همراه با چهار سرنشین به آنجا آمد که عماد به من گفت از خودرو پیاده شوم، من نیز از ماشین پیاده شدم و حدود چهل متر فاصله گرفتم، زمانیکه از خودرو فاصله گرفته بودم دیدم اسفندیار نیز از ماشین پیاده شده و ساکی در دستش است، من نیز که ترسیده بودم فرار کردم و به سمت شهرک ضیاءآباد رفتم، سپس حدود یک ساعت بعد بازگشتم و به سمت خودرو رفتم، آنجا دیدم درب ماشین باز و آثار خون در آن مشهود است همچنین خبری از خریدارها،‌ اسفندیار و عماد نبود،‌ در نهایت نیز سوار بر پراید شده به روستای علی‌آباد طپانچه رفتم، لباسهایم که خونی بود را شستم و سپس به منزل نامزدم در صالح‌آباد رفته و خودرو را در آنجا شستم.

پس از ثبت این شکایت تیمی از مأموران اداره آگاهی برای یافتن عماد و اسفندیار دست به کار شده و در نخستین گام از تحقیقات سراغ مالک پراید رفتند.

مالک پراید در اظهاراتش به پلیس گفت: کیوان روزی که می‌خواست خودروی پرایدم را از من بگیرد گفت قصد دارد یک تلویزیون را از اسلامشهر به منزلش ببرد و گفت نیم ساعته خودرویم را برمی‌گرداند.

در ادامه بررسی‌ها، پلیس از نامزد کیوان نیز تحقیق کرد که وی در اظهاراتش به مأموران گفت: حدود ساعت 8 شب 22 فروردین ماه کیوان گفت قصد دارد که به سالن فوتسال برود و از خانه خارج شد تا اینکه حدود ساعت 12 شب با حالتی پریشان و در حالیکه لباسهایش و خودروی پراید خونی بود، به منزل بازگشت، کیوان آن شب داستان فروش عتیقه و اتفاقات به وجود آمده را برایم تعریف کرد.

اظهارات کیوان درحالی مطرح شده بود که کارآگاهان در بررسی صحنه حادثه در جاده شورآباد (کنار مزرعه گندم) هیچگونه آثار و علائمی از خون پیدا نکردند در صورتیکه اگر خریداران عتیقه، عماد و اسفندیار را به قتل رسانده و اجساد را از خودرو خارج کرده بودند باید علائم و آثاری از خون به جامانده در صحنه حادثه کشف می‌شد همچنین افرادی که در نزدیکی محل حادثه، مغازه یا سکونت داشتند اعلام کردند در آن تاریخ و آن ساعت هیچگونه مورد مشکوک و درگیری ندیده‌اند.

کیوان در اظهاراتش به مأموران گفته بود که زمان فرار از داخل مزرعه گندم عبور کرده و کفشهای کتانی از پایش خارج شده است در صورتیکه هیچ اثری از کفشهای وی در مزرعه پیدا نشد.

پدر عماد نیز که مورد تحقیق قرار گرفته بود در اظهاراتش به مأموران گفت: زمانیکه با کیوان تماس گرفته و جویای حال پسرم شدم گفت از پسرم خبری ندارد.

در ادامه مراحل رسیدگی به پرونده مشخص شد که اسفندیار نیز وجود خارجی نشده و تمامی اظهارات کیوان به دروغ عنوان شده است همچنین مشخص شد کیوان با عماد مراودات مالی داشته و چندین بار چند میلیون تومان پول از وی گرفته است.

در ادامه کیوان بازداشت شد و درحالیکه با شواهد و قراین روبه‌ور شده و چاره‌ای جز گفتن حقیقت نداشت لب به اعتراف گشود و در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: تمام مطالبی که راجع به فروش عتیقه گفتم دروغ بود، من قصد داشتم با گفتن این دروغها مسیر تحقیقات را عوض کنم، عماد قولنامه یک قطعه زمین تجاری به ارزش یک میلیارد تومان را قبل از تعطیلات عید 96 به من داده بود و قرار بود من با استفاده از یک سری ارتباطاتم تراکم تجاری زمین را افزایش دهم.

وی افزود: من همراه با یکی از دوستانم به نام شاهین نقشه قتل عماد را طراحی کردیم و قرار شد پس از قتل عماد با استفاده از اثر انگشت وی، زمین را به نام خودمان منتقل کنیم؛ ما 22 فروردین با عماد قرار گذاشته و به محل کارش رفتیم، آنجا عماد در صندلی جلو خودرو نشست و شاهین نیز در صندلی عقب نشسته بود، در جاده تهران ـ قم بودیم که شاهین با سنگ، چند ضربه به سر عماد زد و سپس با چاقو به وی ضرباتی وارد کرد، بعد از قتل عماد نیز اثر انگشت وی را گرفته و جسدش را در رودخانه شورآباد رها کردیم.

پس از اعتراف کیوان به قتل عماد،‌ شاهین نیز بازداشت شد و با تأیید حرفهای کیوان، به قتل عماد اعتراف کرد همچنین جسد عماد درحالیکه دچار فساد نعشی شده بود از داخل رودخانه کشف شد.

در ادامه مراحل تحقیقات پرونده به دادسرای امور جنایی تهران ارسال شد که بازپرس امور جنایی تهران با صدور قرار عدم صلاحیت رسیدگی، پرونده را برای رسیدگی به دادسرای مربوطه ارسال کرد.