پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مجيد محمدي فر- دوره اي تاريخي از تلاش همه جانبه، در جهت: جعل - تحريف و بدعت در اسلام ناب محمدي، با کمک دشمنان قسم خورده اسلام، گشوده شد و در سال جاري از نتيجه سال ها تفکر و پژوهش و تحقيق و برنامه ريزي، رونمايي شد و گروه افراطي داعش با نام جعلي دولت اسلامي، چهره واقعي خود را با خشونت هاي غيرقابل تصور و غيرمنطبق با هر انديشه انساني، نقاب از چهره خويش بر گرفت و به نام اسلام، نه تنها به شيعه و سني رحم نکرد بلکه کودکان را نيز به مسلخ جنايات خويش برد و اسنادي هولناک از جديدترين حرکات غيرانساني و البته برخاسته از بطئي ترين و پست ترين خوي حيوان صفتي را به معرض نمايش جهانيان گذارد و به نمادي از وحشت و ترس و وحشي گري بي انتها و قدرت طلبي غاصبانه، تبديل شد.

در پاسخ به اين عملکرد مفتضحانه و متحجرانه کفر، دنياي اسلام نيز به پا خاست و دست به حرکتي مدبرانه و آگاهانه و مبتني بر آموزه هاي ناب و اصيل اسلامي زد و با تشکل و حضور بيست ميليوني مسلمانان از سراسر جهان در روز اربعين، عليرغم تهديدها و خطرات بزرگ احتمالي، خود نمادي شد تا به مبارزه جهاني خود عليه کفر معنا و مفهوم جديدي ببخشد.

خيل بيست ميليوني زائران کربلا در اربعين حسيني نمادي از حضور واقعي اسلام در گفت وگوي تمدن هاست و پاسخي سترگ و دندان شکن، به تمامي کفر است که داعش نه تنها اولين فرزند نامشروع اتحاد فکري آنان است بلکه آخرين آنان نيز نخواهد بود و در آينده اي نه چندان دور، نطفه ديگري از يک گروهک افراطي با چهره اي خشن تر و هولناک تر از چهره هاي پيشين، در اتاق هاي فکر دشمنان انسانيت، منعقد خواهد شد.

مسلمانان معتقد به راه امام حسين(ع) و واقعه کربلا، اعم از شيعه و سني امسال به ميدان آمدند و باب گفت وگوي تمدن ها را با تمام جهانيان در روز معطر و مقدس اربعين و در کنار مرقد اين امام بزرگوار و اين انسان آزاده گشودند و کربلا را به بزرگترين ميقات مسلمانان پس از ميقات کنگره بزرگ جهان اسلام: يعني حج، تبديل نمودند.اربعين حسيني در امسال به گفت وگويي تبديل شد که محور آن پيام امام حسين(ع) و شهادت مظلومانه آن حضرت به عنوان يک انسان آزاده است که براي عدالت خواهي و استقرار صلح و آرامش و برادري و برابري در سراسر جهان حتي از ريخته شدن خون خود و نزديکان وفادار و خانواده اش نيز دريغ و ابايي ندارد.گر چه خيل اين عزيزان از سراسر جهان و بدون هيچ گونه فراخوان و زد و بندهاي سياسي، به طور خودجوش در کربلا تجمع يافتند، سلاح آن ها نيز سلاحي نبود که توسط سردمداران و مخالفان انسانيت و بشريت به آن ها مهيا گرديده باشد. سلاح آن ها، سلاحي متفاوت با همه سلاح هاي مخرب جهان و جان پناه انسان در عصر حاضر بود. سلاح آن ها: زبان گويا - شعار آتشين - دست هاي بر سينه نقش بسته و سينه هاي مالامال از عطش و عشق به اسلام و اشک هاي جاري از چشم، به پاس آزادگي امام و رهبر خويش و سوگ ناشي از اوج مظلوميت او و ياران وفادارش بود.اين جمعيت بي شمار، پرچمي را برافراشتند که بي شک تمايل دارند تمامي مناديان آزادي و آزادگي و آرامش و صلح در سراسر جهان در زير آن تجمع يابند و اميد است که در سال هاي آينده نيز اين حرکت انساني برخاسته از شعور و خرد انساني جهان اسلام، پرشورتر و گسترده تر و در ميقاتگاه کربلا و در اربعين حسيني، گفت وگوي ديگري از اسلام ناب را در معرض مناظره با جهانيان علاقه مند به بشريت ارائه نمايند.

پیام های راهبردی پیاده روی اربعین
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- امیرحسین یزدان پناه- ۱- «البته بایستی روضه خوانی کنند و ممانعت نمی شود. ولی روضه خوانی بایستی در مساجد و تکایا باشد آن هم مرتب و با قاعده و در روی نیمکت ها مستمعین بنشینند[مشابه سوگواری های غربی در کلیساها]و آقایان محدثین و متخصص، روضه خوانی کنند. سینه زنی و از این قبیل کارهای سابق به کلی ممنوع است.» این جملات را رضاخان در سال ۱۳۱۴در پاسخ نامه ستاد ارتش درباره چگونگی برگزاری عزاداری ایام محرم نوشت. (داود امینی، چالش های روحانیت با رضاشاه؛ ص ۲۳۹). پهلوی اول البته ۲ سال بعد پایش را فراتر نهاد و وزارت داخله در اطلاعیه محرمانه ای عزاداری محرم را رسما «ممنوع» کرد و دلیل آن را نیز چنین نوشت: «جلوگیری از روضه خوانی و خارج کردن خرافات [!] از سر مردم و آشنا نمودن به اصول تمدن، امروزه رسالت اساسی داخلی دولت است…» (خشونت و فرهنگ: اسناد محرمانه کشف حجاب ۱۳۲۲- ۱۳۱۳؛ ص ۱۹)

۲- این روزها عراق جلوه گاه شوق مداوم میلیون ها عاشق اهل بیت (ع) است که پای پیاده قدم در جاده ها و راه های کشوری گذاشته اند که با حساب شاخص های سازمان ملل جزو نا امن ترین کشورهای جهان است. راهپیمایی میلیون ها نفر از کشورهای مختلف جهان که تلاش کرده اند خود را به نجف اشرف، رسانده و از آنجا راهی سرزمین نینوا شوند. اما چگونه است که در فاصله کمتر از ۸۰ سال، عزاداری امام حسین(ع) از ممنوعیت در کشور شیعه ایران به شرایط کنونی می رسد و پیاده روی اربعین از حالت مخفیانه به راهپیمایی میلیونی مقابل دوربین های زنده تلویزیونی تبدیل می شود؟ و این تحولات مرهون چیست؟

الف- آمریکا طی دهه های گذشته با عناوین مختلف ضمن لشکرکشی به منطقه تلاش کرد تا با بیان شعارهای جذاب، هژمونی ارزشی خود را به این منطقه بیاورد. جورج بوش در بامداد ۲۰ مارس ۲۰۰۳ دلیل اصلی حمله به عراق را ایجاد دموکراسی در عراق دانست. دموکراسی که قرار بود با موشک های کروز و بمب های چندتنی و… به عراق وارد شود با کشته شدن بیش از نیم میلیون انسان بی گناه و استفاده از بمب های شیمیایی علیه زنان و کودکان عراقی، رنگ باخت و هوشمندی مرجعیت عالی عراق به پشتوانه حمایت مردم در این کشور سبب شد حکومتی مردمی تحت نظر مرجعیت عالی عراق در بغداد شکل بگیرد. گفتنی درباره عراق زیاد است و در این مجال نمی گنجد، به این ترتیب تجربه عراق نیز پس از ویتنام و افغانستان به آمریکا ثابت کرد که کشوری که تهاجمی را به کشوری دیگر آغاز می کند، پایان دهنده آن نخواهد بود و در حالی که لشکرکشی های آمریکا به حدود ۴۰ کشور در دهه های گذشته با تغییر حکومت ها در برخی از این کشورها همراه شده بود اما در لشکرکشی به عراق، تمسک مردم به ارزش های اسلامی، با تاسی از انقلاب اسلامی، سبب شد تا زیر بار هژمونی ارزش های غربی نروند و از تهدیدی که آمریکا با حمله به عراق ایجاد کرده بود، فرصتی برای ساخت حکومت اسلامی برپایه اسلام ناب محمدی (ص) بنا کنند. اتفاقی که در یمن نیز شکوفه های آن دیده می شود.

ب- اما درکنار مبانی ارزشی و اعتقادی، آن چیزی که در منطقه غرب آسیا، اقتدار نظامی آمریکا و متحدانش در حمله به عراق را به چالش کشید، اقتدار نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران بود. نظامی که ۸ سال جنگ را در ماه های اول برپایی تجربه کرده بود، پس از ۲ دهه به اندازه ای از اقتدار رسید که در چند جنگ مهم منطقه (از جنگ ۳۳ روزه تا مقاومت ۵۱ روزه غزه) اقتدار نظامی ماشین جنگی غرب در منطقه، یعنی اسرائیل را شکست و آن را با چالش جدی مواجه کرد. این اقتدار تا آن جا بود که حتی خود آمریکایی ها در چند نوبت برای خروج از باتلاق هایی که در افغانستان و عراق برای خود ساخته بودند، به صورت محرمانه به سوی ایران دست دراز کردند و در نهایت نیز ایران با پشتیبانی کامل از دولت سوریه، نه تنها اجازه سقوط دولت قانونی این کشور را نداد که با تهدید منافع آمریکا در منطقه، اجازه دخالت نظامی در سوریه را نداد و امروز نیز با تغییر استراتژی خود به تهدید متقابل، حمایت از جریان های ضدآمریکایی و ضد صهیونیستی را آشکارا اعلام می کند.

۳ – به این ترتیب ۲ عامل مقاومت مردم منطقه مقابل آمریکا و تمسک به ارزش های اسلامی در مقابل هژمونی ارزش های غربی و نیز اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران باعث شده تا این روزها عراق مظهر هندسه ای جدید(۱) از قدرت در منطقه باشد. در این هندسه جدید سهم انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) از همه بیشتر و تاثیرگذارتر است. مردی که از یک حجره کوچک در قم نهضتی تاریخ ساز را بنا کرد و پس از سال ها، در اتاق کوچک خود در تهران جنگی ۸ ساله را مدیریت کرد تا حالا راهیان اربعین همان شعار سربازان مظلوم خمینی را سردهند که «کربلا کربلا ما داریم می آییم…». سربازانی که خود در هجمه آب های اروندرود و رمل های هویزه و نیزارهای هور و … آسمانی شدند تا انقلاب اسلامی خود را در معادلات جهانی تثبیت کنند و فرماندهان آن روزهای دفاع مقدس ایران، حالا استراتژیست های نظامی عراق و تامین کننده امنیت زائران حسینی باشند. اما این تحولات تاریخ ساز حاوی این پیام است که ایستادگی مردم مقابل غرب کار خود را کرده، بخش های نظامی و سیاسی نیز اقتدار خود را به حد مطلوب و موثر رسانده اند و تبدیل به عوامل مهم تاثیر در معادلات منطقه شده اند و حالا اگر قرار است بازهم در هندسه جدید شکل گرفته، موثرتر از گذشته حضور داشته باشیم باید اقتدار اقتصادی کشور نیز تقویت شود و جایگاه خود را در معادلات منطقه تعریف کند.

پی نوشت:
۱ – بیانات رهبر انقلاب در دیدار شرکت کنندگان در افتتاحیه  همایش غزه  – ۸ اسفند ۱۳۹۲