پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمدرضا آزادی - ١. یکی از ژست های عدالتخواهانه صدا و سیما توسعه کمی شبکه های مختلف استانی و محلی است که در هر استان می شود ردی از آن پیدا کرد. استانهایی با جمعیت حتی کمتر از یک میلیون نفر دارای شبکه اختصاصی و محلی خود هستند که بالاخره با هر نقدی به محتوا و کیفیتشان، تا حدی احوالات مردم خودشان را نمایش میگذارند.دیدن چنین برنامه هایی با گویش و المان های محلی و خاص هر قوم و منطقه برای مردم حس آرامش و اعتماد به نفسی به همراه دارد که هویتشان به رسمیت شناخته می شود. 

٢. چه تصوری از کشور افغانستان داری؟ جنگ، بمب، انتحاری، کشتار اولین کلماتی هستند که بعد از شنیدن اسم افغانستان به ذهن ما میرسد. این تصاویر را صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای ما ساخته است. سیاستی مبتنی بر نمایش عدم موفقیت نیروهای خارجی در افغانستان و مشخصا ناکارآمدی آمریکاییها در رسیدن به اهدافشان که اگرچه بیراه نیست ولی تمام افغانستان در این کلیشه های مرسوم خلاصه نمی شود.

٣. طبق آمارهای معتبر حدود سه و نیم میلیون افغانستانی داخل ایران زندگی می کنند که مطابق اطلاعات مرکز آمار حدود ٤٥ درصدشان در ایران به دنیا آمده اند. فارغ از دو برنامه که سال گذشته از تلویزیون پخش شد(شما که غریبه نیستید و وطن دار) تلویزیون هیچ برنامه ای برای این جمعیت عظیم که حالا به هر دلیل ساکن ایران هستند ندارد. این سه و نیم میلیون نفر اگر افغانستان را از طریق صدا و سیما شناخته باشند چه حسی به وطن خود دارند؟ 

٤.عکس های بالا مربوط به جشن نوروز در مزارشریف افغانستان است. جشنی باشکوه در مزارمنسوب به حضرت علی که از سراسر افغانستان چه شیعه و چه سنی در آن شرکت می کنند و جشن می گیرند. خانواده های افغانستانی ساکن ایران که سالهای قبل در این جشن شرکت کرده اند با حسرت زیادی از ان تعریف می کنند. 

حسرتی سه و نیم میلیون نفری که صدا و سیما در عدم پرداخت به ان متهم ردیف اول است.