به گزارش پارس به نقل از جهان، نه نوشتن درباره پیامبر(ص) و امامان کار چندان ساده‌ای است نه نوشتن درباره رویدادهای مذهبی چون مبعثپیامبر اکرم(ص) و عاشورا و غیبت منجی اخرالزمان(عج)؛ چراکه نویسنده از یک سو باید به مستندات تاریخی وفادار باشد و از سوی دیگر باید داستانی خواندنی و جذاب برای بچه‌ها بنویسد. تاکنون داستان‌های بسیاری درباره پیامبر اکرم(ص)، زندگی و بعثت ایشان نوشته شده است.
«از سرزمین نور» و «آخرین فرستاده» از رضا رهگذر، «زیر درخت خرما»، «چشم کوچولو»، «گل سرخ»، «چوپان کوچک»، «مهمان دخترک»، «بچه‌ها سلام» از محمد مهاجرانی و «آفتاب آفرینش» و «سلام گل محمدی» از افسانه شعبان‌نژاد و بابک نیک‌طلب، «بهار مهربان یثرب» از محمود پوروهاب، «مثل آینه» نورا حق‌پرست، «طلوع آن ستاره» و «یک سبد خاطره» از محسن هجری، «خداحافظ مدینه» مجید ملامحمدی و «راهی که می‌ماند» از سیدمهدی شجاعی از جمله آثاری است که در قالب شعر و داستان برای کودکان و نوجوانان نوشته شده و به زندگی پیامبر اکرم(ص) پرداخته‌اند.
بعضی نویسندگان چون حسین فتاحی که مجموعه «پیامبران» از اوست ترجیح می‌دهند به اصل تاریخ وفادار باقی بمانند. این نویسنده کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر به ضرورت این وفاداری اشاره و بیان می‌‎کند: من در داستان‌هایی که درباره پیامبران و یا امامان نوشته‌‌ام ترجیح داده‌‌ام به تاریخ و وقایع آن وفادار بمانم. چرا که نویسنده وقتی از شخصیت‌های بزرگی چون پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) یا امام حسین(ع) می‌نویسد نمی‌تواند مستندات تاریخی را کنار بگذارد و اختیار امور را به دست خیال بسپارد و به بیان روایت‌هایی بپردازد که هیچ سندیتی ندارند.
اما داستان اقتضائات خاص خود را دارد و نویسندگان ناچارند عناصر داستانی و گره و تعلیق را برای جذابیت بیشتر اثر خود رعایت کنند؛ نویسنده کتاب «داستان امام حسین(ع) برای دبستانی‌ها» در پاسخ به این‌ پرسش می‌گوید: اصول داستان‌نویسی و رعایت آن متعلق به زمانی است که نویسنده با محوریت سنی مخاطبان و حجم مطالب نوشته شده، روبه‌رو نباشد. کودکان تعلیق را درک نمی‌کنند و ما به دنبال این هستیم که بچه‌ها را با کلیت زندگی این بزرگواران آشنا کنیم یا یک ویژگی اخلاقی ایشان را برای بچه‎ها شرح دهیم. از طرف دیگر در داستانی با تعداد صفحات محدود و مشخص، مجالی برای گره‌افکنی و گره گشایی باقی نمی‌ماند. حتی ما امکان وارد کردن شخصیت‌های فرعی به قصه را نداریم؛ گرچه من فکر می‌کنم ورود شخصیت‌های فرعی به اصل داستان آسیب می‌رسانند. ‎رساند.
فتاحی معتقد است نویسندگان در پرداختن به شخصیت‌های مذهبی باید از خلق شخصیت‌های اسطوره‌ای و دور از دسترس دوری کنند و به گونه‌ای بنویسند که بچه‌های امروزی بتوانند با خواندن کتاب‌های دینی الگویی قابل پیروی برای خود پیدا کنند نه اینکه از پیامبر اکرم(ص) یا امامان، شخصیت‌های دست‌نیافتنی بسازند.
این نویسنده کودک و نوجوان، افراط و تفریط را یکی از آسیب‌های جدی در ارتباط با آثار و داستان‌های دینی می‌داند و می‌گوید: معصومین، گرچه موصوف به صفات والا و برجسته انسانی بوده‌اند، اما زندگی معمولی و ساده‌ای داشته‌ و از این نظر تفاوتی میان آنها و مردم نبوده است. پس بهتر است نویسندگان شخصیت‌هایی باورپذیر از این بزرگواران ارائه دهند.

پرداخت غیرمستقیم به مذهب و رویدادهای دینی جذاب‌تر است

و اما بابک نیک‌طلب برخلاف حسین فتاحی، پرداختن غیرمسقیم به مذهب و شخصیت‌های مذهبی را تاثیرگذارتر می‌داند و می‌گوید: از آنجا که نویسندگان اجازه دخل و تصرف در وقایع مذهبی را ندارند، بهتر است به حواشی بپردازند و با پر و بال دادن به تخیل خود به زاویه دیدی تازه دست پیدا کنند و به جای بازنویسی وقایع و زندگی شخصیت‌های مذهبی به بازآفرینی آن روی آورند..

شاعر مجموعه «پنجره‌های آسمان» توجه به جنبه‌های هنری داستان را مهم‌تر از هرچیز دیگر می‌داند و معتقد است: نویسندگان مذهبی تنها به بیان هسته اصلی داستان پرداخته و به بهانه اینکه نمی‌توان مفاهیم مذهبی و داستان زندگی پیامبر(ص) و امامان را تغییر داد، مسئولیت را از دوش خود برداشته‌اند؛ در حالی‌که آنچه نوشته می‌شود و در اختیار کودکان قرار می‌گیرد، ابتدا باید داستان باشد؛ آن‌گاه به بیان تاریخ بپردازد.
به باور نیک‌طلب، کسانی که برای بچه‌ها می‌نویسند باید دنیای آنان را بشناسند و با ذهن و زبانشان آشنا باشند. از طرفی باید محدودیت دایره واژگانی این گروه سنی را دریابند و با توجه به ظرفیت زبانی آنان به خلق داستان‌های جذاب و تاثیرگذار بپردازند. آنان باید به جای اشاره مستقیم به زندگی امامان، فلسفه وجودی آنان را درک کرده و به اخلاق و ارزش‍‌های انسانی توجه کنند.

این شاعرکودک و نوجوان هم معتقد است: شاعران و نویسندگان در پرداختن به شخصیت‌های دینی دچار افراط و تفریط می‌شوند و از این بزرگواران الگوهای دست نیافتنی می‌‎سازند. بی‌خبر از این‌که کودک و نوجوان امروز نیاز دارد تا با این بزرگان، احساس نزدیکی کند و بتواند از زندگی آنها الگو بگیرد. از سوی دیگر لازم است بچه‌ها با رویدادهای دینی اشنا شوند. برای مثال هدف از بعثت پیامبر را بدانند و با چگونگی این رویداد آشنا شوند.