پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مسعود ندافان- علی لاریجانی؛ آیت‌الله‌زاده فلیسوف، پارلمانتاریست باهوش و خطیب ماهر است. او این روزها در قامت حامی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای یک تنه در بهارستان به حمایت از دولت یازدهم پرداخت تا فرجام برجام در خانه ملت به خوشی برای حامیان توافق رقم بخورد. ماموریت بعدی سیاسی علی لاریجانی موفقیت در کارزار انتخابات اسفند 1394 است که آتیه سیاسی او و حامیانش در فراکسیون رهروان ولایت را مشخص خواهد کرد. علی لاریجانی در کدامین مختصات سیاسی حضور پیدا خواهد کرد؟

* همگرایی بدون لاریجانی

اصولگرایان پس از ضربات سهمگین پس از انتخابات ریاست‌جمهوری 92 برای جلوگیری از تکرار شکست، راهبرد وحدت و تجربه مجدد عهد اخوت را برگزیدند. سه ضلعی حزب موتلفه اسلامی، جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران پشت درب های بسته برای آینده راست‌نشین‌های سیاست کشور تصمیم‌گیری می‌کنند؛ ائتلاف سیاسی قدرتمندی که اگر تا هنگامه انتخابات پایدار بماند توان مدیریت اصولگرایان برای پیروزی در کارزار رقابت سیاسی را مهیا خواهد ساخت زیرا پایداری‌ها از پایگاه اجتماعی جوان و فعال برای تبلیغات در مناطق مختلف کشور، تحول‌خواهان(ایثارگران، رهپویان، حداد، توکلی، صفارهرندی و...) از قدرت رسانه‌ای و اتاق‌های فکر ترسیم‌کننده نقشه راه و موتلفه از شبکه دفاتر و قدرت مالی برخودار هستند.

علی لاریجانی با دو ضلع مکانیسم وحدت اختلاف سیاسی شدید دارد؛ جبهه پایداری دشمنان سرسخت او هستند؛ آنان علی لاریجانی را «ساکت فتنه» می‌دانند و علی لاریجانی این یاران موسسه‌ای این طیف سیاسی را عامل برهم زدن سخنرانی 22 بهمن قم خطاب می‌کند. پایداری‌ها برای اینکه تضاد سیاسی خود را با لاریجانی همچنان نشان بدهند در آخرین رای‌گیری ریاست مجلس نهم روح الله حسینیان را نامزد تصدی کرسی ریاست کردند. از سوی دیگر اولین اختلاف اساسی تحول‌خواهان با علی لاریجانی بر سر ریاست مجلس نهم رخ داد، تحول‌خواهان یاور حدادعادل طعم شکست را چشیدند اما این پایان اختلاف نبود؛ علی‌رضا زاکانی درباره آیین‌نامه انتخاب ناظر مجلس در هیئت نظارت بر مطبوعات رفتار، رئیس‌ مجلس را نوعی «دیکتاتوری» خواند و از سوی دیگر الیاس نادران عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در نطق میان دستور پیرامون توافق هسته‎ای اظهار داشت: «سابقه برخورد رئیس مجلس نشان می‌دهد که این بار نیز مجلس در جریان بررسی متن توافق دور خواهد خورد» و سپس در هنگام تصویب یک فوریتی اقدام متقابل و متناسب جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام اظهارداشت: «برخی با کلیات آن موافق و با جزییات مخالفند و فکر می کنند اگر به کلیات رای دهند می توانند در جزییات تغییراتی ایجاد کنند ولی من به آنها می گویم که رییس مجلس را نمی شناسید . ساده لوحی نکنید که می توانید تغییراتی در طرحی که ارایه شده ایجاد کنید.» بنابراین همگرایی اصولگرایان بدون علی لاریجانی رقم خواهد خورد زیرا او «هیچگاه نه می‌بخشد و نه فراموش می‌کند»

* سیمای لاریجانی

«سیمای لاریجانی» ترجیع بند روزنامه های دوران اصلاحات بود؛ اصلاح‌طلبان با علی لاریجانی خصومتی دیرینه دارند؛ آنان رییس سازمان صداوسیما را مهم‌ترین مانع برای اصلاحات ساختاری در کشور معرفی می‌کنند و از برنامه‌های مانند چراغ، هویت و.. اوج مخالفت جام‌جم با اصلاحات یاد می‌کنند.

نقطه اوج این تنش‌ها و هجمه‌ها به لاریجانی در فروردین سال 79 رخ داد؛ زمانی که جمعی از چهره‌های مختلف اصلاح طلب و وابسته به نهضت آزادی به دعوت حزب سبزهای آلمان به کنفرانس ضد جمهوری اسلامی در برلین رفتند و جام جم تصمیم به پخش 30 دقیقه این کنفرانس پرداخت که با مخالفت جدی نیروهای تندرو اصلاحات همراه شد و علی لاریجانی در مقابل این سخنان اظهار داشت: «فشار و توهین در این زمینه زیاد بود و تصور می‌کردند با این روش، صداو سیما عقب‌نشینی می‌کند. از طرفی عده زیادی از مردم که حساس شده بودند، آن برنامه را ندیده بودند. در جلسه‌ای با مدیران، اکثراً مخالف پخش مجدد آن بودند، اما من نظرم این بود که باید پخش مجدد شود که اولاً مردم در جریان قرار بگیرند و ثانیاً افراطیون تصور نکنند که صدا و سیما با هیاهو از حرف حق خود عقب‌نشینی می‌کند.»

اما در دوران صدارت گفتمان اعتدال بر پاستور؛ اصلاح‌طلبان خواهان حضور علی لاریجانی بر کرسی بهارستان هستند و حتی از ترجیح نقد او بر نسیه عارف روایت می‌کنند اما علی لاریجانی از تاریخ عبرت گرفته است و توهین ها اصلاح‌طلبان به وی را فراموش نمی‌کند، همچنین با رفتار مقطعی و معطوف به «هدف» اصلاح‌طلبان به خوبی آشناست و از سوی دیگر هیچ تمایلی ندارد که رفتار سیاسی وی از دایره اصولگرایی خارج شود زیرا خاستگاه سیاسی و نیروهای حامی وی در بستر اردوگاه اصولگرایان فعال هستند. بنابراین پیوند سیاسی میان علی لاریجانی و اصلاح‌طلبان رقم خواهد خورد زیرا او «هیچگاه نه می‌بخشد و نه فراموش می‌کند»

* زمین بازی لاریجانی کجاست؟!

علی لاریجانی زمین بازی خود را کجا تعریف کرده است؟ این سوال جدی تحلیل‌گران سیاسی کشور در کوران تغییرات آرایش سیاسی کشور در دهه اخیر است. به نظر می‌رسد علی لاریجانی زمین بازی اختصاصی و مجزا برای سیاست ورزی صورت‌بندی کرده است. او به خودآگاهی رسیده است که در میان سیاست‌مداران اصولگرا و اصلاح‌طلب کمترین پایگاه اجتماعی را دارد به همین دلیل با وجود اصرار یاران بهارستانی‌اش سودای تحزب در سر نمی‌پروراند؛ نقطه ضعفی که هیچ‌گاه ترمیم نشده است و جراحتی که هر روز عمیق‌تر می‌شود زیرا اندک پایگاه اجتماعی وی در میان اصول‌گرایان به دلیل نحوه مدیریت وی هنگام بررسی برجام ریزش کرده است. علی لاریجانی مرد چانه‌زنی در بالا، بدون فشار از پایین است. این سبک سیاست‌ورزی منحصر به فرد میراث ارتباط با بیوت علما و روزگار سخت صدارت بر صدا و سیما است؛ هرچند زمین بازی محدودی در دوران انتخابات محسوب می‌شود.

او هیچ‌گاه تن به ائتلاف سیاسی با جبهه پایداری و اصلاح‌طلبان نخواهد داد زیرا  رخدادهای پیشین را هیچ‌گانه «نمی‌بخشد و فراموش هم نمی‌کند» و مزد حمایت‌های خود را از دولت یازدهم کسب «کرسی‌های اختصاصی» قم، شاهرود، نیشابور، ارومیه، ساری ، نهاوند و... می‌داند تا از یک سو بازوان سیاسی‌اش را بار دیگر در بهارستان رویت کند و از سوی دیگر با استدلال حضور نامزد اصولگرا در این حوزه‌های انتخابیه عهد شکن وحدت یاران قدیمی‌اش نباشد. 

اما زمین بازی اصلی علی لاریجانی پس از انتخابات در جلسه‌های ابتدای بهارستان است؛ آن هنگامی که محمدرضا باهنر و کاظم جلالی همانند دوره پیشین از میان نمایندگان جدید الورود یارگیری می‌کنند و همانند دوره پیشین قبای ریاست بر تن «رییس» خود می‌اندازند حتی اگر رقیب وی مرد ادیب حدادعادل باشد یا مرد انصراف‌ها محمدرضا عارف اما ناطق‌نوری برهم زنده بازی هدفمند اوست.