اوضاع سالن‌های نمایش و سینما را این روزهای دیده‌اید؟ فیلمی ولو فاخر روی صحنه و صفحه‌ی نقره‌ای سینما اکران می‌شود، و تنها چند نفر در سالن حضور دارند. چه کسانی ذائقه‌ی مخاطبین سینما را تغییر داده؟ تله‌ویزیون؟ ماه‌واره؟ نویسنده‌گان سینما؟ تهیه‌کننده‌گان یا کارگردانان؟ حال در این میان، صحنه‌گردانان این اوضاع کیست؟ این همه هزینه و سناریو و بازی و تولید، آخرش هیچ؟

حدود يك ماه پيش، زنى افغانى توسط مردى افغانى، در يكى از خيابان‌هاى اصفهان در معرض اسيدپاشى قرار مى‌گيرد. خانه‌واده‌ى زن شكايت كرده، مرد افغانِ مجرم، شناسى و دست‌گير مى‌شود. چند روز بعد، در همان اصفهان، زنى چادرى، توسط راكب يک دست‌گاه موتور، مورد اسيدپاشى قرار مى‌گيرد. چند روز بعدتر و تا همين ده روز پيش، دو زن مانتويى نيز توسط فردى ناشناس، در معرض اسيدپاشى قرار مى‌گيرند. ظاهراً هر سه‌ى اين موارد آخر، با کنار هم گذاشتن مشاهدات شاهدان، توسط يك نفر كه چهره‌اش در كلاه كاسكت مخفى بوده مورد تعرض قرار مى‌گيرند. از همان ابتداى قضيه كه با هدايت دست‌هاى پشت صحنه، موضوعِ مورد بحث، وارد فاز بحرانى نشان دادن وضعيت جامعه شده بود، جمعى از اراذل در برخى از محلات اصفهان با استفاده از آب و كف مايع ظرف‌شويى، و صرفاً جهت خوش‌گذرانى كه بيش‌تر به بيمارى ساديسم شبيه است، اقدام به حمله به زنان و دختران عابر در خيابان‌ها كرده و پس از ريختن اين مايع بر سر و صورت عابرين و ايجاد ترس و وحشت در آن‌ها، چند متر آن ورتر اقدام به خنده و شادى مى‌كنند.

در اين بين، تكليف آن سه مصدوم حملات اسيدپاشى هنوز در سايه‌اى از ابهام باقى مانده و دست‌گاه‌هاى امنيتى و انتظامى دولت، هيچ روشن‌گرى‌اى راجع به اصل ماجرا و شخص يا اشخاص متهم و اين‌كه آيا مجرمين دست‌گير شده‌اند يا خير، نمى‌كنند.

موضوع در شبكه‌هاى اجتماعى مجازى و مسنجرهاى گوشى‌هاى هم‌راه، تحت عنوان حمله‌ی آمرين به معروف به زنان بدحجاب، اشاعه مى‌يابد. و جالب اين كه دست‌گاه‌هاى مسؤول و رسانه‌هاى تغذيه شونده از منابع بيت‌المال، هنوز يا سكوت كرده‌اند يا درگير دعواهاى صد من يک غاز سياسى‌اند.

در این سوی بازار! اين ماجراها دقيقاً در ايامى شايع مى‌شود كه مجلس شوراى اسلامى درگير تصويب قوانين مربوط به امر به معروف و نهى از منكر است. از جهتى ديگر، يك سال و چند ماه پس از انتخاب حسن روحانى به رياست جمهورى، وى و هم‌كاران دولتى‌اش و باندهاى پشت پرده‌اى كه سرنوشت‌شان به سرنوشت دولت گره خورده، هنوز در باتلاق وعده‌هاى پوچ ايام انتخابات در حال دست و پا زدنند. آمارهاى نزول تورم كه مختص نمودارهاى مراكز مسؤول است، جهت ارائه‌ى بيلان به ديگران، هر از چندى از موفقيت بيش‌تر در اين زمينه دم مى‌زند و من و ما و ديگران مبهوت لباس فاخرى هستيم كه خياط شيّاد براى پادشاه دوخته و فقط آنانى نمى‌توانند اين لباس را بر تن پادشاه ببيند كه ريگى بر كفش داشته باشند! و ما همه مشعوف‌يم از اين نزول نرخ تورم و شرايط رضايت‌مندى كه در بازار به وجود آمده! از جانبی دیگر، حدود يك سال از امضاء به اصطلاح توافق هسته‌اى در ژنو۳ گذشته و این در حالی بود که درِ غرب هنوز بر همان پاشنه مى‌چرخد و با اين همه اُلدُرم بُلدُرم‌هاى دست‌گاه ديپلماسى، تنها چند ميليارد دلار از حسابى به حسابى ديگر منتقل شده و در عوض، كل دانش و پیش‌رفت و اعمال هسته‌ای ما هم راکد مانده و هم در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته و طبق زوزه‌هایی که شنیده می‌شود، بایستی فاتحه‌ی خیلی جیزهای دیگر را هم بخوانیم. از این طرف نیز، کاندیدای ریاست جمهوری یازدهم که در دوران تبلیغات با تمام توان‌ش، عمل‌کرد دولت قبل و جریان انقلابی را زیر سؤال می‌برد، چه موضوعات اقتصادی، چه بحث کارآفرینی و آمار بی‌کاری در کشور، چه صادرات و واردات و چه روابط دیپلماتیک با دنیای بیرون، حالا تنها با تعطیل کردن موضوع مسکن مهر، بیش از دو میلیون نفر را بی‌کار کرده‌اند. در ارتباطات بین‌المللی، نه تنها آن افتضاح نیویورک و نشست با نخست‌وزیر گستاخ انگلیس برای همه‌ی تلاش‌های عبث این حضرات کافی است، بل‌که با چنگ و دندان نشان‌ دادن‌‌های پاکستان و خط و نشان کشیدن‌های ترکیه، همان مثال معروف کلاغ فلان دریده... به ذهن متبادر می‌شود. در مبادلات بین‌المللی هم شخص رییس جمهور کلی خطاب و عتاب برای حتا ارتباطات بازرگانی با چین داشت ولی هم‌اکنون می‌بینیم خود دولت اعلام می‌کنند ارتباطات تجاری ایران و چین، شصت در صد افزایش داشته و قص علی هذا...

حال به همه‌ی این‌ها اضافه کنید رجز‌ خوانی‌های شخص جناب روحانی در سفر استانی به زنجان و ارتباط دادن فتنه‌ی رسانه‌ای اسیدپاشی را به موضوع امر به معروف و گره زدن مذاکرات سست‌بنیان هسته‌ای را به قیام عاشورا. حال در این بین، وظیفه‌ی سیستم‌های امنیتی دولتی و غیر دولتی چیست؟ رادیو و تله‌ویزیون در کجای این ماجرا ایستاده‌اند؟ بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و من و تو چه می‌گویند؟ این تحلیل‌های بچه‌گانه‌ی اهل رسانه تا کجا ادامه خواهد داشت؟ سایت‌های وابسته به جریان تکفیری شیعی که به دروغ بیانیه‌ای از جانب انصار ولایت اصفهان درج می‌کنند، چرا تحت تعقیب قرار نمی‌گیرند؟ و دیگر رسانه‌هایی که در صدد تشویش اذهان و ناامن نشان دادن جامعه هستند؟ این نمایش بدون بیننده، تا کی رو صحنه خواهد ماند؟ بازی‌گران این نمایش مضحک، از کجا و توسط چه کسانی تغذیه می‌شوند؟