بودجه های عظیمی که دردی از فرهنگ شهر دوا نکرد

گروه اجتماعی،هر ساله یکی از بحث برانگیزترین بخش های بودجه ای شهرداری تهران بخش فرهنگی آن است که همواره چه هنگام حسابرسی ها و چه هنگام تصویب بودجه تعداد منتقدان آن به مخالفانش چربیده زیرا در نحوه تخصیص و هزینه کرد و حتی پاسخگویی آن ابهام های فراوانی وجود دارد.

 

به گزارش افکارنیوز،با نگاهی به بودجه شهرداری تهران در سال 1394 می بینیم که بیش از یک هزار و 500 میلیارد تومان به این حوزه اختصاص داده شده است که معادل تخصیص 9 درصد از بودجه شهرداری تهران به بخش فرهنگ تنها در سال 94 است.

 

با نگاهی به شهر و رفتار شهروندان در حوزه ماموریت های اولیه شهرداری تهران این سوال طرح می شود که شهرداری تهران بر اساس چه شاخص و معیاری بودجه های میلیاردی که تنها نمونه از آن در یک سال ذکر شد را هزینه کرده است؟ بر اساس کدام روش کارشناسی حجم عظیمی از فرهنگسراها، سرای محلات و غیره ساخته شد و امروز در بحران مالی شهرداری تهران حتی روشن نگاه داشتن چراغ این اماکن برای این نهاد عمومی مسئله ساز شده است؟

هر چند که میثم امرودی معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران معتقد است شاخص های برنامه های فرهنگی  شهرداری تهران با بودجه اندکی  که دارد به گستردگی که تصور می شود، نیست اما علی رضا دبیر به عنوان رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر اهمیت و بودجه این حوزه را در شهرداری تهران در رتبه دوم و پس از حوزه حمل و نقل عنوان می کند.

واقعیت تلخ این است که در حوزه فرهنگ با اهمیتی که در شهرداری تهران در بخش بودجه ریزی برای آن در نظر گرفته می شود هیچ شاخصی برای پایش و ارزیابی حوزه فرهنگ در شهرداری تهران وجود ندارد. بدین معنی که اکنون جدول برنامه ریزی حوزه فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران صفر و بدون شاخص است. این سخنی است که ناصر امانی معاون برنامه ریزی، توسعه شهری و امور شورای آن را عنوان می کند و به افکار می گوید: « پیشنهاد ارایه شاخص برای حوزه فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران در قالب گزارش عملکرد برنامه پنجساله توسعه شهرداری به شورای شهر داده شده تا بتوان میزان موفقیت در این حوزه را بررسی و هزینه ها را کنترل کرد.»

با نگاهی به سخنان معاون شهردار تهران می توان فهمید دلیل اقدامات جزیره ای و هدر رفت هزینه ها در حوزه فرهنگی شهر در دست نبودن برنامه ریزی در این حوزه است.

امانی تاکید می کند:« نمی توان در مورد موفق بودن یا نبودن این حوزه قضاوتی را انجام داد زیرا گزارش ها به صورت کیفی است اما با تهیه نرم افزار برای این حوزه می توان به صورت کمی گام به گام پیشرفت و پیشبرد این حوزه را سنجید.»

در واقع شهرداری تهران برای ارایه گزارشی نسبت به میزان موفقیت خود در حوزه فرهنگی در نقطه صفر قرار دارد زیرا تمامی گزارش ها در این حوزه کیفی و فاقد پایش و سنجش اثربخشی است.

اهمیت حوزه فرهنگ بعد از حمل و نقل عمومی است

هر چند که میثم امرودی معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران معتقد است شاخص های برنامه های فرهنگی  شهرداری تهران با بودجه اندکی  که دارد به گستردگی که تصور می شود، نیست اما علی رضا دبیر به عنوان رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر اهمیت و بودجه این حوزه را در شهرداری تهران در رتبه دوم و پس از حوزه حمل و نقل عنوان می کند.

حال این سوال مطرح می شود آیا در صورت تهیه شاخص در سال 95 برای برنامه های فرهنگی شهرداری می توان به نقطه مطلوبی در این حوزه رسید؟ بهتر است این سوال به صورت دیگری طرح شود. چرا شهرداری تهران حداقل در 10 سال اخیر که مدیریت جهادی را الگوی خود قرار داده است بودجه های هنگفتی را در حوزه فرهنگ بدون هیچ هدفگذاری و استراتژی مشخص تخصیص داده است؟

مدیریت سلیقه ای مانعی بر سر راه نیازهای فرهنگی مردم

فاطمه دانشور دلیل این امر را مدیریت سلیقه ای در شهرداری تهران عنوان می کند و به افکارنیوز می گوید: « خلاء مطالعاتی و مدیریت سلیقه ای منجر به حیف و میل بودجه به ویژه در حوزه فرهنگی سیستم مدیریت شهری می شود.لذا  با توجه به ریشه دار بودن مدیریت سلیقه ای در سیستم مدیریت شهری نمی توان حتی با تعریف شاخص ها شاهد در نظر گرفتن رفع نیاز مردم در فرآیند طراحی و اجرای برنامه ها باشیم.»

در دنیایی که هر اقدام یک مدیر باید بر اساس مطالعه، برنامه ریزی، پایش و سنجش اثربخشی به عنوان اصول اولیه و اصلی مدیریت است و در حالی که تقریبا تمامی حوزه ها در شهرداری تهران بر اساس آنچه که اصول اولیه مدیریت و برنامه ریزی گفته می شود، اداره می شوند چرا تنها حوزه فرهنگ از این مراحل در شهرداری تهران بازمانده است؟

کمرنگ شدن فرهنگ زیر بار بودجه های میلیاردی و نیروی مازاد

شاید بتوان گفت بخش فرهنگ در شهرداری تهران بستر مناسبی برای تخصیص بودجه های میلیاردی و انباشتن نیروهای غیر متخصص است. در واقع حاشیه های جذاب و آنچه که تعدادی پیمانکار و افراد سودجو می خواهد حجم و نحوه هزینه کرد بودجه فرهنگی شهر را تعیین می کند. این موضوعی است که رحمت الله حافظی رییس کمیسیون محیط زیست، سلامت و خدمات شهری شورای شهر تهران آن را مطرح می کند و به افکار می گوید: شهرداری تهران با وجود کسر بودجه سالانه خود اصرار به هزینه کرد در ماموریت های فرهنگی سایر سازمان ها و دستگاه ها دارد زیرا هزینه کردن در این بخش حواشی را ایجاد می کند که جذاب است.

حافظی تاکید می کند: متاسفانه در حال حاضر نیازهای مردم برنامه های شهر به ویژه در حوزه فرهنگی را تعیین نمی کند بلکه تعدادی پیمانکار و افراد سودجو هستند که روند این برنامه ها را تعیین می کنند. این در حالی است که باید از طریق شورایاری ها نیازهای واقعی مردم احصاء و در مورد آنها برنامه ریزی های لازم صورت گیرد.

از سوی دیگر مرتضی طلایی نایب رییس شورای شهر با بیان این که بالغ بر 85 درصد از بودجه سازمان فرهنگی و هنری شهر تهران به حقوق و دستمزد اختصاص می یابد، می گوید: از شورای سوم تا کنون این موضوع مطرح بود که کارمندان سازمان فرهنگی و هنری تحت پوشش شهرداری قرار گیرند و به این سازمان تنها برای اجرای پروژه ها بودجه ارایه شود اما موفق نشده ایم این اقدام را انجام دهیم.

وی تاکید می کند: سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران علاوه بر مازاد نیرو با مشکل کمبود نیروی متخصص و آشنا با حوزه ماموریت سازمان فرهنگی و هنری مواجه است.

صحبت های مرتضی طلایی در حالی مطرح می شود که حجت الاسلام میثم امرودی معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران نیز تایید می کند بخش عمده ای از بودجه این حوزه صرف حقوق و دستمزد و نیز فعالیت های عمرانی فرهنگی می شود.

بدون شک شهرداری تهران نیز همانند هر نهاد یا دستگاه دیگر باید بر اساس قانون به وظایفی که بر عهده دارد،عمل کند. اما با نگاهی به اقدامات فرهنگی این نهاد در پایتخت می توان دید بار اقدامات سایر دستگاه ها در حوزه فرهنگ نیز از جیب مردم شهر تامین می شود.

محمد حقانی دلیل این نوع عملکرد در حوزه فرهنگ را این گونه عنوان می کند: با مشاهده روند فعلی می توان گفت اقدامات انجام شده نه تنها سودی برای شهروندان ندارد بلکه اقدامی جناحی تلقی می شود.

معاونت فرهنگی اجتماعی ستاد برگزاری مراسم است

می توان گفت نیازها و نظرهای مردم در برنامه ریزی های فرهنگی شهر در صورتی نادیده گرفته می شود که مرتضی طلایی با ابراز تاسف نسبت به این که معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران به ستاد برگزاری همایش ها و مراسم ها تنزل یافته است به افکار می گوید:« ساختاری عریض و طویل را از خیابان بهشت تا عمق 374 محله تهران به راه انداخته ایم، حدود 60 تا 70 هزار نیرو و تعداد زیادی نیروهای شرکتی  را در این ساختار به کار گرفته ایم اما همچنان وضعیت فرهنگ سازی در مورد برخی از ماموریت های مستقیم شهرداری مطلوب نیست. این در حالیست که فرهنگسراها و سرای محلات باید توسط مردم در قالب سمن ها اداره شوند.»

می توان دید در حالی که هر ساله بودجه های میلیاردی به اسم فرهنگ در شورای شهر به تصویب می رسد اما صفر بودن جدول برنامه ریزی این حوزه در شهرداری تهران بیانگر این است که این بودجه بیش از فرهنگ شهر توانسته است برای اقدامات سلیقه ای و به گفته برخی از اعضای شورای شهر بعضا جناحی در این نهاد موثر باشد.اقدامات سلیقه ای که دربرخی از ابعاد خود توانسته است تعداد بالای نیروهای مازاد و غیر متخصص در شهرداری را نیز بپوشاند.

در پایان این سوال ها مطرح است که آیا در سیستمی که سال ها بر اساس سلیقه های شخصی، اقدامات جناحی و نیاز افراد سودجو بودجه تخصیص یافته و علامت سوال های مربوط به نحوه هزینه کرد آن با گزارش های کیفی که البته قانع کننده نیز نبوده است پاسخ داده شده، بالاخره شاخصی جهت ارزیابی حوزه فرهنگ طراحی می شود تا بتوان در آینده شاهد روندی مطلوب در فرهنگ پایتخت باشیم؟ و مهم تر از این سوال این که با این تعداد نیروی غیر متخصص حتی در صورت تهیه شاخص چه کسی باید فعالیت های تخصصی در بخش فرهنگی شهرداری تهران را انجام دهد؟