پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- اقدامات ضدایرانی عربستان سعودی همچنان ادامه دارد و این کشور علنا و به طور آشکار از هر فرصتی برای توطئه علیه نظام اسلامی و تحریک کشورهای منطقه و جهان برای موضعگیری و قطع ارتباط با ایران استفاده می کند. پس از همراهی زبانی کشورهای عربی منطقه، نوبت به اجلاس سازمان همکاری های اسلامی رسید و به دنبال آن، وزارت امورخارجه عربستان هم در اقدامی خصمانه، لیستی سراسر اتهام علیه کشورمان منتشر و در آن ادعا کرده که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال پنجاه و هفت، ایران، تقریبا در هر اتفاق تروریستی یا مشابه آن در منطقه دست داشته است!

این موارد البته پس از اعدام شیخ نمر و اعتراض ایران به اقدام نسنجیده و تحریک کننده سعودی ها در حال انجام است. اگر بخواهیم دشمنی های آل سعود را در سال های اخیر لیست کنیم که به موارد بسیاری از جنگ نظامی در منطقه گرفته تا جنگ اقتصادی برای ضربه زدن به ایران هم می رسیم. 

دشمنی سعودی ها با ما، اگرچه این روزها به صورت کاملا علنی و بدون هرگونه تعارفی بیشتر شده، اما به هیچ وجه یک اتفاق تازه، گذرا و موقتی نیست. تقریبا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، مخالفت سعودی ها با نظام تازه تاسیس کم و بیش مشخص بود. از سویی وضعیت روابط ایران و عربستان به گونه ای است که آن را نمی توان با کشور یا دولت دیگر مقایسه کرد. یعنی رابطه خصمانه آل سعود با ایران، شبیه روابط آمریکا و اروپا و یا حتی رژیم صهیونیستی هم نیست. ما با حکومتی در سرزمین وحی طرف هستیم که با سوءاستفاده از برداشت های غلط مذهبی، خود را مرجع دینی و مذهبی مسلمانان می داند و سالانه پذیرای میلیون ها نفر از سراسر جهان اسلام است. بنابراین هرگونه اختلاف با آن کشور، با جنجال و هیاهو و تبلیغات رسانه ای و البته حمایت همه جانبه غرب، گاهی به ضرر ما تمام می شود. به عنوان مثال در قضیه کشتار حجاج ایرانی در سال 66، آل سعود دروغ های زیادی را به مدد رسانه های خود به دنیا مخابره کرد و از این فرصت برای ایجاد فاصله بین ایران و سایر کشورهای اسلامی استفاده کرد. هرچند موضع قاطع امام خمینی در قضیه سلمان رشدی مرتد و سکوت خفت بار وهابیون سعودی در برابر اهانت بی شرمانه به پیامبر اسلام (ص) این توطئه های سعودی را نقش بر آب کرد.

به هرحال هدف از بیان این نکته این است که روابط ما با آل سعود، از جهات مختلفی پیچیده است. ریشه های اختلاف را هم می توان از جنبه های مختلف (تاریخی، سیاسی، مذهبی و ...) مورد بررسی قرار داد. اخیرا رسانه های سعودی از جمله العربیه مقاله یکی از حامیان آل سعود را منتشر کرده اند که وی دشمنی ایران و سعودی را به تاریخ صدر اسلام و جنگ قادسیه مرتبط ساخته و ادعا کرده است که ایرانی ها هنوز هم آن خاطره را از یاد نبرده اند! این قبیل ادعاها نیات قلبی عربها را بیش از پیش آشکار و مشخص می کند که آنها با چه دیدگاهی درخصوص رابطه خود و ایران نوین، اظهار نظر می کنند.

در حقیقت همین پیش فرض های غلط، باعث شده است که عرب های سعودی خود را وارث حقیقی اسلام راستین تلقی کنند و ایرانی ها را هم وارث تاج و تخت باستانی که روزگاری طعم تلخ شکست را از مسلمانان چشیده اند! کاملا معلوم است وقتی این تلقی غلط با نگاه افراطی وهابیون تکفیری و سیاست های منطقه ای آل سعود با هم ترکیب شوند، منجر به چه نتایج و تبعاتی می شوند.

البته آل سعود و حامیان و مزدوران آن در حالی ریشه اختلاف ایرانیان با خودشان را به قادسیه مرتبط می کنند که روابط ایران و عربستان در زمان رژیم پهلوی، هرگز به بحران و دشمنی های اینچنینی نمی رسید؛ بلکه این دو کشور طبق دکترین نیکسون، همراه و هم جهت هم، به عنوان نمایندگان آمریکا در منطقه نقش خود را بازی می کردند. ایران مامور نظامی و امنیتی آمریکا (ژاندارم منطقه) بود و عربستان نیز نماینده اقتصادی آن. هر دو کشور عملا داشتند یک نقش را بازی می کردند یعنی تامین منافع آمریکا در منطقه. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران در سیاست های خود بازنگری کرد و با برهم زدن نظم مورد نظر آمریکا در منطقه، مزدوران آنها را هم به چالش کشید. به عبارت دیگر، عربستان سعودی آن زمان با ایران به ظاهر شیعه و شاهنشاهی (که هیچ ابایی از حذف نمادهای مذهبی و بازگشت به دوران باستانی نداشت) مشکلی نداشت و در جهت منافع آمریکا قدم برمی داشت. همچنین هرگز بهانه های مذهبی خود را به عالم سیاست سرایت نمی داد و دشمنی ایران و اعراب را هم به زمان صدر اسلام مرتبط نمی ساخت!   

حال به نظر می رسد رژیم آل سعود که در بسیاری از زمینه های سیاسی و اقتصادی و منطقه ای، در برابر ایران و جبهه مقاومت شکست خورده، با زیرکی تمام سعی دارد با طرح ادعاهای تفرقه افکنانه و دمیدن بر پروژه ایران هراسی و شیعه هراسی و با سوءاستفاده از حسساسیت مسلمانان درباره حرمین شریفین، اعراب و مسلمانان سنی را از جمهوری اسلامی دور سازد. این اتفاق البته تاکنون با موفقیت چندانی همراه نبوده است. اگرچه حساب دولتهای منطقه از مردم این کشورها جداست، اما همین دولت ها نیز تاکنون همراهی چندانی با سعودی ها نکرده اند؛ جز دو سه کشور که با کمک های مالی سعودی ها مجبور به قطع رابطه با ایران شده اند و برخی کشورها هم که به صدور بیانیه های ظاهری اکتفا کرده اند. 

با این حال جمهوری اسلامی نباید اجازه سوءاستفاده بیشتر را به سعودی ها بدهد. ایران بدون آنکه در زمین سعودی ها بازی کند، باید روابط خود را با کشورهای منطقه و سایر کشورهای اسلامی گرم تر کند. مخصوصا با کشورهایی  که اندک اختلافی با سعودی ها دارند و حاضر نیستند به راحتی زیر بار خواسته های آل سعود بروند، اما به هرحال بخاطر ملاحضات مذهبی یا سیاسی، گاهی اسیر رودربایستی با آنها می شوند.  

جمهوری اسلامی می تواند با بهبود و افزایش رابطه خود با کشورهای مختلف اسلامی، بهانه جویی های مذهبی را از وهابیون سعودی بگیرد و ثابت کند که دلیل اصلی اختلافات ما با آل سعود، مذهبی نیست، بلکه امری کاملا سیاسی است. همچنین با افشاگری درخصوص نقش سعودی ها به عنوان پشتوانه فکری تروریست های تکفیری و نیز طرح دعاوی حقوق بشری در سازمان ها و مجامع بین المللی، نقشه های سعودی را به سمت خودشان برگرداند. مخصوصا در این برهه از زمان که دولت ها و سازمان های مختلف بین المللی و نیز افکار عمومی، تعارفات را کنار گذاشته و به انتقاد علنی از  رژیم سعودی می پردازند.