پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر مسروری- دو مناظره اخیر وضعیت دولت را نشان داد. دولت در موضوع که به زعمشان پیروز بود به شدت در معرض سوال قرار گرفت. اشتباه دولت از ابتدا هم همین بود. آنها با نگاه بالا به پایین کشور را گلستان می دیدند و بدون توجه به مشکلات سیاست گذاری میکردند. در چنین شرایطی تصور دولت و جریان اصلاحات حمله به جریان مقابل و فرار رو به جلو بود تا جایی که شبکه های اجتماعی از چند هفته قبل با طرح مباحث مختلف به دنبال آن بودند تا کاندیداهای جریان انقلابی را در معرض اتهامات مختلف خود قرار دهند. 

دو قطبی و دستاورد برجام در حوزه های مختلف که بازخوانی آفتاب تابان تا ابر باران زا بود هم می رفت تا موقعیت روحانی را تثبیت کند. تمام تصور  دولتی ها و جریان اصلاحات آن بود برجامیزاسیون انتخابات می تواند عاید موثری برای دولت داشته باشد. فارغ از اینکه چه چیزی در عمل رخ داده است. حمله تند و کنار زدن های جریان مقابل هم عزم جدی برای طرف اعتدالی ایجاد کرد که در صورت هر نوع کنشی از سوی منتقدان با یک واکنش تند دولتی ها، اصولگرایان کنار می روند و سناریو مناظرات 92 تکرار می شود. اما اینطور نشد.  سوال اینجاست چه اتفاقی افتاد:

الف) ضربه گیر یا دست انداز

ضربه گیری دولت یازدهم با کاندیداتوری جهانگیری و بعد پوششی بودن آن به زبان ها افتاد. جهانگیری می رفت تا خود را شخصیت مستقلی معرفی کند اما رقیبان روحانی با دیدن حرکت تیم اصلاح طلب در مناظره دوم متحد تر و هماهنگ تر جلو آمدند. عدم دستاورد اقتصادی و بد شدن وضعیت معیشتی و فشار به مردم جریانی که در دوره قبل با تعدد کاندید آمده بود را بر سر « نه به وضع موجود» متحد ساخت. شاهد بودیم از میرسلیم تا قالیباف و رئیسی در مناظره دوم همانند یک منتقد جدی بر دولت یازدهم حمله و دستان خالی دولت را باز کردند. حتی کاندید ضربه گیر هم نتوانست از خسارت حمله بکاهد و برعکس در افکار عمومی دولت با یار اضافی هم پیروز نشد. این را نباید فراموش کرد کاندید ضربه گیر زمانی مطرح شد که طرفداران اصلاح طلب روحانی با طرح سناریو «احتمال رد صلاحیت » رئیس جمهور، به او القا کردند جهانگیری می بایست باشد تا آنکه به زعمشان جهانگیری در مناظره اول بهتر از روحانی وارد شد و او را به کنار زد. همین عنوان هم روحانی را خسته تر از همیشه کرد و انگیزه برخورد را در مناظره دوم کم فروغ تر کرد و جهانگیری را نیز به حاشیه برد.

ب) پاردوکس تهاجم – دفاع

روحانی تصور میکرد با فضای ایجاد شده در قبل انتخابات به سمت اصولگرایان به صورت مهاجم حمله میکند و جهانگیری از او در برابر حملات اصولگرایان دفاع خواهد کرد. تمام مناظره اول بر ارزوی دولت دوازدهم گذشت اما مناظره دوم روحانی را خسته کرد. در مناظره دوم دولت فهمید در مقام انشا نیست و باید به خود نمره دهد. حضور فعال کاندیداهای جریان اصولگرایی و ضعف فراگیر در کاندید پوششی نتوانست روحانی را وارد فضای تهاجم کند. روحانی در مناظره به سمت شجریان و یا کنسرت رفت در حالی که بگوید چه کرده است. آنچه روحانی را امروز مستاصل کرد آن بود که مجبور شد اقرار کند به کرده هایش. روحانی در مقام ضعف از کاندیداهای رقیب خواست تا از محسناتش هم بگویند و او را به به گوشه رینگ نبرند. انگار بوکسوری که برای در امان ماندن از مسابقه، خود را از رینگ به بیرون می اندازد. ضعف در دولت یازدهم بیش از حد روحانی را مستاصل کرد و به نظر می رسد روحانی با پدیده ای به نام پاردوکس تهاجم و دفاع مواجه است. از طرفی نمیداند باید به چه چیزی حمله کند و از طرفی هم چیزی در دفاع ندارد. به واقع روحانی در بدترین شرایط مناظره اول و دوم مانده و مسئله ای که طرف مقابل در مناظره اول و دوم به او حمله میکرد یعنی اقتصاد در مناظره سوم چالش اصلی دولت است و شخص روحانی در زمینی قرار گرفته که برایش هزینه ایجاد میکند. 

جمع بندی نشان می دهد، کاشت های دولت برای برداشت نمی تواند با نیاز جامعه برابر باشد. برای همین است منتقدان به راحتی به وضع موجود نقد میکند. نگاه قیم مابانه و از بالا به پایین ودر واقع تحلیل نگاه دولت در سامانه 4 درصدی ها کشور را به معرض نه به وضع موجود قرار داده و می رود تا انتخابات با یک تغییر و شگفتی همراه شود. اگر روحانی در این هفته باقی مانده مقابله مستقیم و هماهنگ انجام ندهد، قطعا انتخابات را با وضع بدی ترک میکند و در دولت آینده جایی نخواهد داشت.