پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ندا داوودی- کسی را می‌شناسید که تا به‌حال در زندگی‌اش اشتباه نکرده باشد؟

 هر انسانی کم و بیش اشتباهاتی دارد ولی در این میان آنهایی برنده هستند که می‌دانند چگونه آن‌را جبران کنند و بار دیگر سعی کنند آن اشتباه تکرار نشود. چون رفتارهای انسان‌ها در تعامل با یکدیگر است، پس خطای یکی به آزرده شدن دیگری می‌انجامد. حالا که همه انسان‌ها احتمال دارد خطا کنند و در روابطشان باعث دلخوری کسی شوند، پس باید عذرخواهی کردن را بیاموزند.امروز کمی بیشتر در مورد این معجزه در روابط بین‌فردی صحبت خواهیم کرد. شما اگر به فوت کوزه‌گری عذرخواهی آگاه شوید، زندگی‌تان در روابط شغلی و خانوادگی ممکن است به‌دلیل اشتباه شما تا مرز باریک شدن روابط برود اما هیچ‌گاه این طناب پاره نخواهد شد. پس بهتر است هنر عذرخواهی‌کردن را یاد بگیرید و آن را تمرین کنید.

از خط بیرون نزنید

شنیده‌اید که می‌گویند: «عذرخواهی کردن یک هنر است»؟ این جمله کوتاه، با خود بار معنایی زیادی دارد. یادتان هست نخستین هنری را که یاد گرفتید، چه بود؟ بیشتر کودکان با رنگ‌آمیزی شروع می‌کنند و اول یاد می‌گیرند متناسب، موزون و زیبا رنگ‌آمیزی کنند تا مرحله بعد به نقاشی برسند. مهم‌ترین چیزی که در آن دقت می‌کردید این بود که از خط بیرون نزنید و همینطور داخل تصویری که باید رنگ می‌زدید، حتی نقطه‌ای سفید نماند. بنابراین توازن دارد و گرفتار افراط و تفریط نمی‌شود. عذرخواهی هم یک هنر رفتاری است که باید دقت کنید نه بیش از حد باشد که به عزت نفس‌تان و وجهه‌ای که نزد دیگران دارید لطمه بزند و نه آنقدر در عذرخواهی کردن بخیل باشید که اشتباهات‌تان را بدون جبران کردن و همچنین بدون ترمیم دلگیری دیگران باقی بگذارید.کسی را تصور کنید که در محل کار برای آنکه همکارانش با او ارتباط خوبی داشته باشند، مدام برای کارهای کرده و ناکرده خود عذرخواهی کند. بعد از یک مدت دیگران چه قضاوتی از او خواهند داشت؟ یا کسی که حتی در یک اختلاف جدی که خطایش محرز هم شده است، حاضر نباشد عذرخواهی کند. هر دوی این مواقع فرد با بی‌هنری کامل، در ارتباطات خود اشکال ایجاد کرده است. شما سعی کنید مانند هر هنر دیگری، باتمرین و ممارست، این هنر را هم یاد بگیرید چراکه زندگی فردی و خانوادگی‌تان دگرگون خواهد شد.

ببخشید که گفتم آدم خسیسی هستی

واضح و صریح بگویید که برای کدام رفتار و اشتباه‌تان می‌خواهید دلجویی کنید. همان اشتباهی که قلبا پذیرفته‌اید و باعث دلخوری طرف مقابل شما شده است را نام ببرید. این جمله در بیشتر مواقع استفاده می‌شود: اگر باعث ناراحتی‌ات شده‌ام، مرا ببخش. درحالی‌که این جمله و جملاتی شبیه به آن به‌قدری کلی است که مشخص نمی‌کند شما متوجه شده‌اید چرا او ناراحت است یا خیر. باید خیلی ساده، صریح و مصداقی عذرخواهی کنید. مثلا بگویید: برای اینکه به فلانی گفتم تو آدم خسیسی هستی، مرا ببخش. بهتر است در چنین مواقعی اگر کارتان علتی داشته آن‌را هم بیان کنید. علتش لازم نیست محکمه‌پسند باشد اما بگویید که چرا چنین خطایی را مرتکب شده‌اید. ممکن است طرف مقابل شما فکر کند از او متنفر هستید که پشت سر او گفته‌‌اید آدم خسیسی است اما شما یک دلیل داشته اید: او ماشینش را به شما قرض نداده است و چون خودتان ماشین ندارید، حس حسادت باعث شده است بخواهید مقابله به مثل کنید. در چنین شرایطی همین که بگویید: تو حق داشتی ماشینت را به من ندهی اما من آن لحظه عصبانی شدم و کار خطایی کردم. عذرخواهی هر چه موضوعی‌تر و صریح‌تر باشد بیشتر به دل شنونده خواهد نشست.

ببخشید اما من مقصر نبودم

گاهی انجام غلط یک کار آسیب بیشتری دارد از اینکه آن کار را انجام ندهید. پس اگر می‌خواهید از کسی عذرخواهی کنید، درست و به موقع این کار را انجام دهید. زمان واقعی عذرخواهی وقتی نیست که کسی از شما رنجیده است بلکه زمانی است که خودتان قبول کرده‌اید که کار خطایی انجام داده‌اید. اگر فقط وقتی دلخوری کسی را می‌بینید و به‌خاطر اینکه رابطه‌تان خراب نشود، عذرخواهی کنید، در این کار چندان موفق نمی‌شوید.حتی ممکن است باهم بحث‌تان بشود و کار به جاهای باریک‌تر و دلخوری‌های عمیق‌تر بکشد. شما باید زمانی برای عذرخواهی پیشقدم شوید که بدانید و قبول کرده باشید که کارتان خطا بوده است. حتی ممکن است طرف مقابل شما دلخور نشده یا بروز نداده باشد اما همین که متوجه خطای خود شدید، پیشقدم شوید. علت اینکه باید خطای خود را قبول کرده باشید احساسی است که با زبان بدن و بار معنایی کلمات به طرف‌ مقابل‌تان القا می‌کنید. ممکن است یک جمله ببخشید، من اشتباه کردم را زمانی که در حال نقش بازی کردن هستید، بگویید: «ببخشید دیگه، باشه من اشتباه کردم!» که این جمله کاملا نشان‌دهنده این است که به نوعی می‌خواهید موضوع را تمام کنید و به اصطلاح از سر خود واکنید. حتی اگر در انتخاب کلمات هم دقت کافی داشته باشید، زبان بدن رسوا‌کننده است و احساس طرف مقابل‌تان در این زمینه اشتباه نخواهد کرد. پس برای آنکه کار را خراب‌تر نکنید زمانی عذر بخواهید که واقعا اشتباه خود را پذیرفته‌اید.

تغییر رفتار در دراز مدت

به کار بردن کلماتی مانند «ببخشید»، «معذرت می‌خواهم» یا «وای! اشتباه کردم» و غیره، به هیچ وجه عذرخواهی واقعی محسوب نمی‌شود بلکه پیش‌زمینه‌های عذرخواهی هستند. این نوع عذرخواهی‌ها شاید در زمانی که ناخواسته به کسی تنه می‌زنیم یا به میان حرف کسی می‌پریم مثمرثمر باشد اما در موارد دیگری که احساسات طرف مقابل را عمیقا جریحه‌دار کرده‌ایم، به هیچ وجه مؤثر نیستند. معذرت‌خواهی صحیح و مؤثر آن است که به کسی که سبب ایجاد رنجش یا کدورت در قلب او شده‌ایم، پاسخی عاطفی، همدلانه و از صمیم قلب بدهیم. در واقع معذرت خواهی باید از ته قلب و برای رفتار خاصی باشد که انجام داده‌‌ایم وگرنه بی‌معنا و بی‌اثر خواهد بود. این کار با بحث جبران فرق می‌کند. شما یک‌بار موقع عذرخواهی از طرف مقابل می‌پرسید که چگونه خطایم را جبران کنم که این حرف کاملا ضروری است اما بعد از آن و در حیطه‌های مشابه باید تغییر رفتار در شما ایجاد شود؛ مثلا دیگر در جمع از همسرتان ایراد نگیرید. در غیراینصورت به‌طور موقت دلخوری برطرف می‌شود و بار بعد با شدت بیشتری ایجاد شده و دیگر به عذرخواهی‌تان هم اعتمادی وجود ندارد.

یک مرحله کاربردی در عذرخواهی

شما با کمال شرمندگی و بعد از اینکه پذیرفتید که اشتباه کرده‌اید، به سراغ شخص مورد نظر می‌روید و به او می‌گویید: دوست خوبم، متأسفم که پشت سرت گفتم تو آدم خسیسی هستی و کمی در مورد علت این حرف‌تان هم توضیح می‌دهید تا بداند با او خصومت ندارید و یک احساس اشتباه گذرا باعث شده است چنین حرفی بزنید. آیا همین قدر کفایت می‌کند؟ شما چیزی را که خراب کرده‌اید باید مرمت کنید. همانطور که وقتی تصادف می‌کنید، باید درصورت مقصر بودن خسارت بپردازید، در تصادفات رفتاری هم همینطور است. باید اشتباه‌تان را جبران کنید. بیان صریح اینکه «به من بگو چکار کنم تا از من بگذری و مرا ببخشی؟» در خیلی از موارد، لازم است.

از اشتباهم شرمنده‌ام

همسرتان در مقابل تمام خانواده‌اش در مورد آشپزی شما حرف نامربوطی زده است و بعد از مراجعت به خانه و دیدن ناراحتی شما، برای عذرخواهی پیشقدم می‌شود. تصور کنید همینطور که با گوشی موبایلش مشغول است بگوید: ببخشید امروز حرف نامربوطی زدم. یا خیلی راحت نگاهتان کند و بدون هیچ شرمندگی از کارش بگوید: معذرت می‌خواهم، منظوری نداشتم. چه احساسی در شما ایجاد می‌شود؟ دیگران هم مانند شما هستند. همه دوست دارند شرمندگی و پشیمانی طرف مقابل را از کار نامربوط او ببینند. یک عذرخواهی بدون احساس شرمندگی فایده چندانی ندارد و بیشتر به یک نمایش شبیه است.

وقت‌گذاشتن برای حل مسئله

وقتی عذرخواهی می‌کنید، نمی‌توانید توقع داشته باشید طرف مقابل خیلی سریع بگوید: باشه، یا مهم نیست و اشکال ندارد. ممکن است او هم حرف‌هایی داشته باشد؛ بخواهد گلایه کند یا صحبت‌های شما را بشنود. پس عجله نکنید، وقت بگذارید و سر صبر و با حوصله برای او توضیح دهید. در این مرحله باید خیلی مراقب باشید که توضیحات به سمت نبش قبر مشکلات گذشته نرود و اگر برای یک بدگویی می‌خواهید عذرخواهی کنید پای کارهای خطای او را در 3 سال گذشته به میان نکشید. این جلسه برای اشتباه شماست و اشتباه‌های او را ببخشید به دادگاه تجدید نظر در روزهای آتی واگذار کنید.

بی‌خجالت حرفت را بزن

درست است که بهتر است هنگام بیان عذرخواهی، تماس چشمی‌تان را با طرف مقابل قطع نکنید، چشم‌هایتان را به زمین ندوزید، دست‌هایتان را به هم قفل نکنید و از هر کاری که بیانگر عدم‌صداقت در گفتار یا بی‌تفاوتی باشد پرهیز کنید اما گاهی شما از عذرخواهی حضوری‌ گریزان هستید و تحت هیچ شرایطی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. هر چند این کار به‌صورت حضوری بهتر پاسخ می‌دهد اما فراموش نکنید که خجالت و عدم‌توانایی عذرخواهی حضوری باعث نشود به‌طور کل دور معذرت خواستن را خط بکشید. می‌توانید تلفنی، چتی و پیامکی این کار را انجام دهید. کمی خلاقیت داشته باشید، مخصوصا دلخوری‌های زن و شوهری که می‌تواند نگاه خلاقانه شما دلخوری را به نزدیک شدن بیشتر بعد از رفع ناراحتی تبدیل کند.

چه زمانی و تا چه حدی؟

بسته به اینکه چه خطایی انجام داده باشید، سرعت و شدت عذرخواهی‌تان باید متفاوت باشد. بگذارید یک مثال دم دستی بیاوریم. عذرخواهی‌ای که خیلی مرسوم است و احتمالا زیاد آن‌را به‌کار برده‌اید زمانی است که وسط حرف کسی می‌پرید و همان موقع می‌گویید: ببخشید بین حرفت... اما تصور کنید 2 روز بعد یک ای‌میل عذرخواهی بزنید و از او برای اینکه در مهمانی وسط حرفش پریده‌اید، عذر بخواهید. این کار بیشتر باعث خنده طرف مقابل می‌شود و ممکن است گمان کند او را دست انداخته‌اید. همانقدر که زمان عذرخواهی اهمیت دارد، شدت آن نیز بسته به خطای‌تان مهم است. اگر در جمع راجع به آشپزی همسرتان حرف نامربوطی زده‌اید تا حدی باید پشیمان باشید اما اگر از مادر او بد گفته‌اید، باید پشیمانی‌ و عذرخواهی‌تان شدت بیشتری داشته باشد.

پوست‌تان را کلفت کنید

وسط دعوا حلوا خیرات نمی‌کنند. وقتی برای عذرخواهی پیش می‌روید، بدانید که طرف مقابل شما دلخور است و شاید نتواند رفتارش را کنترل کند. ممکن است شما را سرزنش کرده یا با خشم رفتار کند. شاید حتی فرصت توضیح دادن را هم به شما ندهد. در هر صورت هر رفتاری از او ممکن است. پس قبل از ورود به مراسم «عذرخواهی کنون»، خود را برای دیدن رفتارهای متفاوت آماده کنید. بالاخره خربزه‌ای خورده‌اید و اشتباهی انجام داده‌اید و باید پای لرز آن بنشینید. بدانید که موفق خواهید شد؛ هر چند ممکن است چندبار با شکست مواجه شوید. باور کنید به‌دست آوردن دل عزیزان‌تان، ارزش‌اش را دارد.

کارشناس: دکتر فروغ نیلچی‌زاده مشاور و استاد حوزه و دانشگاه

خانمی چهل ساله هستم که در یکی از ادارات دولتی کار می‌کنم و پس از 20سال سابقه کار توانسته‌ام مدیر یک بخش شوم اما همکارانم بعد از این جریان خیلی مرا اذیت کرده و به من بی‌احترامی می‌کنند. بنده نیز تنها در مقابل رفتارهای آنها سکوت می‌کنم تا خدا از من راضی باشد. به‌نظر شما سکوت کردن در برابر طعنه‌ها و کنایه‌های آنها کار خوبی است؟

درست است که شما تا الان در برابر این رفتار همکارانتان سکوت کرده‌اید و باید از شما به‌خاطر اینکه تا این اندازه صبور هستید تشکر کرد ولی باید بگوییم که سکوت بموقع نیازمند سخن بموقع است. ما باید به‌موقع سکوت کنیم ولی حتما نیاز است که در جای خود حرف بزنیم. سکوت در مواقعی خوب خودش را نشان می‌دهد که مثلا ما در شرایط عصبی هستیم و حرف زدنمان به ضررمان تمام می‌شود و یا طرف مقابل ما دارای برافروختگی خاصی است که اگر ما سکوت نکنیم حرف‌هایی میانمان رد و بدل شده و حرمت‌هایمان شکسته می‌شود. پس شما باید به‌موقع در این خصوص سخن بگویید و با آنها به درستی حرف بزنید و نشان دهید که رفتارشان نسبت به شما درست نبوده است.

شما حرف از بی‌احترامی را نیز به میان آوردید. ببینید! گاهی بی‌احترامی طرف مقابل به‌دلیل زمینه‌ای است که ما آن را ایجاد کرده‌ایم‌ و او به‌خود اجازه می‌دهد تا به ما بی‌احترامی کند. در واقع کاری کرده‌اید که حریم خصوصی بین شما و آنها از بین رفته است و آنها به‌خود اجازه می‌دهند تا به شما بی‌احترامی کنند. پس نباید اجازه دهید که کسی وارد حریم خصوصی شما شده و برخی مسائل را که نباید بداند متوجه شود. اگر آنها را وارد حریم خصوصی خود کنید طبیعی است که با شما احساس راحتی می‌کنند و ممکن است گاهی اوقات به شما بی‌احترامی کنند. پس از این به بعد درخصوص گفت‌وگوهای خود با همکارانتان ملاحظه خاص داشته باشید.

از سوی دیگر اگر دیگران به‌خود اجازه می‌دهند به شما بی‌احترامی کنند شاید به‌خاطر این است که به‌موقع سخن نگفته‌اید یا رفتاری انجام داده‌اید که آنها برای این کار بهانه پیدا کرده‌اند، شما باید این زمینه‌ها را از بین ببرید. کمی هم توکلتان را به خدا بیشتر کنید و هر روز صبح که به محل کار می‌روید کارهایتان را به خدا بسپارید و البته دقت‌تان را نیز در کار بالا ببرید.