اخبار بازیگرانفیلم ایرانی

معرفی فیلم جنجالی بی بدن با بازی الناز شاکردوست و سروش صحت

فیلم بی بدن اثری اجتماعی جنایی به کارگردانی مرتضی علیزاده و نویسندگی کاظم دانشی محصول سال 1402 است که قرار است امسال پس از جشنواره چهل‌و دوم فیلم فجر روی پرده برود. در این مطلب، خبرهای مربوط به فیلم بی بدن و همین‌طور اطلاعاتی را که تاکنون از حاشیه و اصل فیلم بی بدن منتشر شده می‌خوانید.

کارگردان فیلم بی بدن چه کسی است؟

کارگردان فیلم بی بدن مرتضی علیزاده است.

خلاصه داستان و موضوع فیلم بی بدن چیست؟

فیلم بی‌بدن بر اساس داستانی واقعی به یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های جنایی چند ساله اخیر می‌پردازد.

اسامی بازیگران نقش اصلی فیلم بی بدن چیست؟

الناز شاکردوست، سروش صحت، گلاره عباسی، نوید پورفرج و پژمان جمشیدی از بازیگران فیلم بی بدن است.

مشخصات فیلم بی بدن

نام فیلمبی بدن
کارگردانمرتضی علیزاده
نویسندهکاظم دانشی
تهیه کنندهسید مصطفی احمدی
ژانراجتماعی جنایی
موسیقیحبیب خزایی‌فر
مدت زمان
تاریخ‌های انتشار
چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

بازیگران فیلم بی بدن

لیست بازیگران فیلم بی بدن

  • الناز شاکردوست
  • سروش صحت
  • گلاره عباسی
  • نوید پورفرج
  • پژمان جمشیدی

عوامل فیلم بی بدن

  • کارگردان: مرتضی علیزاده
  • نویسنده: کاظم دانشی
  • تهیه کننده: سید مصطفی احمدی
  • عکاس: مريم جان تخت كشيان

معرفی مرتضی علیزاده کارگردان فیلم بی بدن

مرتضی علیزاده نویسنده و فیلمنامه نویس است. او فیلمنامه نویسی فیلم مردها دروغ نمی گویند را برعهده داشته است.

حرف‌های کارگردان فیلم درباره حاشیه‌های فیلم بی بدن

مرتضی حسین علیزاده کارگردان فیلم بی‌بدن درباره حاشیه‌هایی که درباره فیلمش راه افتاد با رسانه‌ها صحبت کرد که اینجا خلاصه‌اش را می‌خوانید:

  • من فیلمی ساخته‌ام و مخاطب هم می‌تواند روایت آن را به پرونده‌های واقعی منطبق بداند اما آنچه می‌توانم به عنوان کارگردان «بی‌بدن» تأکید کنم این است که آن را بر اساس پرونده واقعی (آرمان و غزاله) نساخته‌ام.
  • نمی‌دانم با توجه به حجم بالای پس‌تولید، آیا می‌توانیم نسخه نهایی را به جدول اکران جشنواره برسانیم یا نه. همه کارها را داریم دقیقه نودی طی می‌کنیم و خدا کند بتوانیم فیلم را به جشنواره برسانیم. نسخه‌ای از فیلم که هیأت انتخاب دید، در حدود ۶۸ دقیقه بود.
  • بی‌تقوایی این رسانه این بود که خبرنگارش براساس همان نسخه اولیه فیلمنامه، گزارش‌نویسی کرده بود. یعنی برای فیلمی که ندیده بودند، اینگونه حاشیه‌سازی کردند و باعث شدند ما در ملتهب‌ترین ایام تولید فیلم، درگیر حواشی شویم.
  • فیلمنامه‌هایی از این دست توسط مرکز رسانه‌ای قوه قضاییه بررسی می‌شود و وقتی مشکلی با آن نداشته باشند، در فرآیند تولید آن، تعامل بسیار خوبی دارند. ما هم هیچ مشکلی در زمینه تعامل با قوه قضاییه برای این فیلم نداشتیم.

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

کاظم دانشی | نویسنده: فیلم بی‌ بدن از چند پرونده مشابه این چنینی نوشته شده و شایعه‌هایی وجود دارد که از یک پرونده خاص بوده، اما این طور نیست و همچون فیلمنامه «علفزار» از روی چند پرونده نوشته شده است. سینمای اجتماعی به مرحله‌ای رسیده که هرچه بخواهید بگویید به یکجا ربط پیدا می‌کند و اگر دنبال حقیقت باشی، تبدیل به جنجالگر و یاغی می‌شوی. من بچه این مملکت هستم و برای فیلم‌هایم می‌جنگم و می‌خواهم به اندازه خودش به آن بها بدهند.

ما درباره حضور فیلم در جشنواره با شخص آقای امینی صحبت کردیم و بعد، ۲۳ آذر فیلم را کلید زدیم و در تاریخ مقرر هم شسته و رفته آن را تحویل دادیم. در صورتی که فیلم‌هایی که از سال قبل آماده بود الان ناقص نمایش داده شده است. من نمی‌گویم که بن‌هور ساخته‌ایم، ادعایی نداریم. شبی که قرار بود فیلم در میان فیلم اولی‌ها باشد می‌خواستیم فیلم را از جشنواره خارج کنیم ولی گفتند سوار کشتی شده‌ای و نمی‌توانید خارج شوید. هرچه گفتیم سال آینده سوار کشتی می‌شویم، گفتند نه، کشتی سوراخ می‌شود.

در جای خود از همراهی‌های سازمان سینمایی قدردانی می‌کنم ولی اینطور نباشد که اگر اعتراض هم کردیم برخی رسانه‌ها موضع بگیرند. سوال من این است که چرا باید فیلمنامه ما را قبل از اکران منتشر کنند؟ به چه حقی این اتفاق افتاده؟

معرفی فیلم بی بدن

فیلمبرداری این اثر ۲۰جلسه است که آغاز شده و تدوین همزمان پروژه در حال انجام است.عوامل فیلم بی بدن در تلاش اند این اثر را برای جشنواره فیلم فجر آماده کنند.

این فیلم نخستین ساخته مرتضی علیزاده و به تهیه‌کنندگی سید مصطفی احمدی در ژانر جنایی است که پس از گذشت ۲۰ روز از فیلمبرداری آن در تهران، نخستین تصویر از آن منتشر شده است.

الناز شاکردوست نخستین بازیگری است که در این فیلم جلوی دوربین رفته و بنا بر اعلام سازندگان، ایفاگر نقش متفاوتی خواهد بود.

همچنین کاظم دانشی که با فیلم علفزار در چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت، نویسندگی این اثر سینمایی را بر عهده دارد.

معرفی فیلم بی بدن

خلاصه فیلم بی بدن

فیلم بی بدن ساخته مرتضی علیزاده فیلمی جنایی است که از یک پرونده قضایی مهم الهام گرفته است. آنطور که از خبرهای رسمی می‌آید فضای فیلم به یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ اشاره دارد. پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت…

چند نکته درباره فیلم بی بدن

  • حاشیه‌های فیلم بی بدن از روزهای آخر دی ماه ۱۴۰۲ آغاز شد. جایی که سایت مشرق نیوز با اطلاعات کامل از فیلمنامه و سیر داستانی فیلم خواستار توقف پخش آن شد؛ آنطور که سایت مشرق نیوز ادعا کرده است فیلم بی‌بدن یک اثر جسور در نشان دادن جزئیات یک پرونده مهم قضایی است و ادعا کرده که خانواده عبدالعالی نسبت به ساخت این فیلم راضی نیستند.
  • فشارها برای حذف این فیلم از فهرست آثار حاضر در جشنواره تا جایی بالا گرفت که برخی از نویسندگان توییتری که سابقه پرونده‌سازی برای فیلم‌ها دارند بدون تماشای فیلم آن را اثری ضد امنیت ملی معرفی کردند!
  • برخی شایعات حکایت از آن دارد که سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و موسسه تصویر شهر که سرمایه‌گذار این فیلم هستند تنها به شرط آنکه فیلم در بخش مسابقه پذیرفته شود، اجازه استفاده از برج میلاد و سینما ملت را به مسئولان جشنواره برای سینمای رسانه‌ها می‌دهند.

نخستین تصویر از الناز شاکردوست در فیلم بی بدن

الناز شاکردوست پس از یک سال دوری از سینما، حالا با بازی در فیلم «بی‌بدن» با نقشی متفاوت وارد چالش شده است.

شاکردوست در سال 1400 با بازی در دو فیلم تی تی به کارگردانی آیدا پناهنده و فیلم ابلق به کارگردانی نرگس آبیار با دو نقش، گریم و لهجه متفاوت توانست توجه‌های زیادی را به خودش جلب کند. پس از این دو فیلم سال گذشته در فیلم یادگار جنوب به کارگردانی حسین دوماری و پدرام پورامیری، ایفای نقش کرد؛ فیلمی که قرار است امسال پس از جشنواره چهل‌و دوم فیلم فجر روی پرده برود.

این بازیگر سال گذشته بعد از «یادگار جنوب» فیلمی بازی نکرد و فقط در نمایش «آواز عاشقانه دختر دیوانه» به کارگردانی آروند دشت آرای و مارین ون هولک روی صحنه رفت و حالا پس از مدت‌ها به فیلم «بی‌بدن» پیوسته است.

الناز شاکردوست در فیلم بی بدن

نخستین تصویر از نوید پورفرج در فیلم بی بدن

با رسیدن به آخرین روزهای فیلمبرداری فیلم سینمایی «بی بدن» نخستین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده به تهیه کنندگی سید مصطفی احمدی، اولین تصویر از نوید پورفرج در این فیلم منتشر شد.

پورفرج پیش از این با سه فیلم «زالاوا»، «مغز استخوان» و «مغزهای کوچک زنگ زده» در جشنواره فجر حضور داشته که با هر سه این فیلم‌ها نامزد جایزه بهترین بازیگر این جشنواره شده است.

نوید پورفرج در فیلم بی بدن

نقد و بررسی فوری فیلم بی بدن

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

احسان ناظم‌بکایی

فیلم برای پیگیران خبرهای جنایی و حوادث، کپی تقریباً نعل به نعلی از ماجرای واقعی آرمان و غزاله بود. ماجرایی که تا مدت‌ها فضای رسانه‌ای را تحت تاثیر خودش قرار داده بود. فیلم با وجود چنین بن‌مایه‌ای در پیشبرد قصه و شخصیت‌ها دچار بحران است. هر چقدر کاظم دانشی پارسال در علفزار تا حد زیادی موفق عمل کرده بود اما این بار در قامت نویسنده، نتوانسته بود چیدمان درستی انجام دهد. شخصیت‌ها عقبه‌ای نداشتند و به طور مثال مشخص نبود پدر ارغوان با بازی سروش صحت چه کاره است. چه شغلی دارد که چنین درگیر کار شده و از تربیت دخترش غافل مانده یا نقش مادر سروش با بازی گلاره عباسی چون از آب و گل در نیامده بود، دیالوگ‌های نچسبی داشت.

نکته دیگر که لو دادن اساسی قصه بود که کاملاً بی‌ربط بود. صحنه ملاقات پدر و پسر در اتاق ملاقات زندان که به طور کلی معمای داستان را ناگهانی و تزریقی، حل می‌کرد و جای هیچ شبهه‌ای را باقی نمی‌گذاشت. جای سکانسی که می‌توانست درخشان‌ترین سکانس فیلم و گره‌گشا باشد خیلی ساده از دست می‌رود و تبدیل به یکی از اشتباه‌ترین سکانس ها می‌شود. نهایتاً بیبدن فیلمی پرهیاهو و بدون عقبه و عمق است.

۳ نکته از فیلم:

  • سکانس بر باد رفته پدر و پسر در اتاق ملاقات
  • کاش می‌دادند سروش صحت بازنویسی می‌کرد
  • حرف از فضای مجازی و رسانه هست ولی دریغ از یک تیتر یا عکس یا صفحه

سید مهرزاد موسوی

اجازه بدهید این یادداشتک چند پاره باشد؛ یک- مایه تاسف عمیق است که این همه سوژه جذاب، این همه درام دست‌نخورده، این همه سال در پستوهای آرشیو قوه قضاییه خاک خورده و حالا کم و محدود می‌شود به آنها دسترسی داشت و برایش فیلمنامه نوشت و روی پرده دید. آنقدر اندک که صحنه شروع فیلم و نمایش اعدامش، نفسگیر از آب دربیاید. آنقدر پر التهاب و جذاب که ۱۲۰ دقیقه روپا بماند و کمتر کسی سالن را ترک کند و متوجه زمان طولانی این درام بی بدن نشود.

دو- پلات فیلم، خَلقا، خُلقا و منطقا همان فیلم درخشان «علفزار» (کاظم دانشی) است. با همان جنس آغاز، همان مدل کشش، همان سوژه‌های نایافته و دیریافته و همان التهاب ولی با پایانی بهتر از نسخه اصلی خود. جالب آنکه کاظم دانشی خودش سوژه‌ها را از لای پرونده‌های قوه قضاییه بیرون کشیده، خودش فیلم را نوشته، خودش مجوز و تایید ساختش را از قوه گرفته، خودش بازیگردانی کرده، ولی خودش در پشت دوربین به عنوان «کارگردان» نیست. و همین نکته کوچک کلید برخی ضعف‌های فیلم در روایت و تنه اصلی فیلم است. دانشی، هم نخواسته زحمت فیلمنامه و سوژه و مجوزش به باد برود، هم نخواسته تجربه علفزار را دوباره تجربه کند. هم برای هدایت تیم بازیگریِ قدر فیلم وسوسه شده، هم نخواسته دردسر دکوپاژ را به جان بخرد. نتیجه اینکه اگر -و تنها اگر- بتوانیم فیلم را بدون «کاظم» تصور کنیم، یک موفقیت بزرگ و کم‌نظیر برای کارگردانش در اولین فیلم است ولی اگر نتوانیم…

سه- تقریبا بازی تمامی بازیگران فیلم بالاتر از استاندارد است؛ همین باعث شده تا بازی پورفرجِ بی‌بدن، همانند جمشیدیِ علفزار در یک نقش واحد (بازپرس پرونده) آنقدرها به چشم نیاید. صحت اگرچه به فراخور نقش و لزوم قصه، مرد مهجور داستان است، اگرچه متوجه شغلش نمی‌شویم، ولی در لحظه یاد کردن از عروسی دخترش (بدون لو دادن داستان) سکانس را یک‌تنه نجات می‌دهد. لحظه‌ای که می‌توانست به سکانسی مضحک بدل شود، با بازی صحت، یکی از احساسی‌ترین لحظه‌ها از آب در‌می‌آید و این هنر بازیگری اوست. این فشار بازی و رقابت درون تیمی، روی بازی جمشیدی و عباسی هم اثر گذاشته و نتیجه، تماشای بازی‌هایی با استاندارد بالاست و شاید برای همین باشد که ضعف یک‌لحظه‌ای هم به چشم می‌آید.

چهار- گمان من این است که مدل تهیه و تولید این فیلم (۱۷ ساعت کار در روز) و پیچیدگی نقش و اهمیت آن در پیشبرد داستان، فشار روحی مضاعفی بر الناز شاکردوست وارد کرده. زحمت و عرق‌ریزان روحی که برای رسیدن/نزدیک شدن به این کاراکتر کشیده، باعث شده تا حذف فیلمش از بخش سودای سیمرغ را تحمل نکند و آنطور اعتراضش را بیان کند و حاشیه بسازد. حالا این رفتار را به یک اعتراض تبلیغاتی برای وایرال کردن یا دیده شدن تقلیل دادن، اوج بی‌انصافی است وقتی هنوز فیلمش دیده نشده. به زعم من، شاکردوست اگرچه بهترین بازیگر فیلم نیست، اگرچه این فیلم بهترین بازی دوران کاری‌اش نیز نیست، ولی صحنه‌های درخشان (همچون صحنه دادگاه) دارد که نشان می‌دهد او چقدر از شاکردوست گذشته فاصله گرفته و بازیگرتر شده است!

پنج- فیلم بی‌بدن، نگاه و رویکرد مشخصی دارد؛ حرف‌های تندش درباره «فضای مجازی و جوگیری مردم و ارتباط دختر/پسری و تربیتی» را در دل قصه صریحش می‌زند. بسیار هم جانبدارانه آن را بیان می‌کند. از نظر دیگر، نگاهش به حکم قصاص و اعدام، نگاه سرراست و تیزی است. همه این فکت‌ها یعنی فیلم بطور مستقیم در خدمت یک ایدئولوژی پذیرفته شده و حاکمیتی است و… و دقیقا تفاوت علفزار و بی‌بدن در همین نقطه شکل می‌گیرد؛ علفزار در مواجهه با حکم و قانون و منطق، خوددارانه‌تر عمل می‌کرد، حتی ایرادات و ضعف‌های قانون را ریز و آرام به چالش می‌کشید، کنایه می‌زد و رد می‌شد و برای همین فیلم همراه‌کننده‌تر و موفق‌تری است تا نمایش گردن‌نهاده و سربه‌زیرِ بی‌بدن.

در تمامی موارد بالا، نشد که کاظم دانشی را از دل داستان و حتی فرم فیلم بیرون بکشیم و توقع‌مان را با اثر اول «مرتضی علیزاده» تنظیم کنیم، نه قیاس با فیلم دادگاهی دومِ دانشی؛ و البته که این ایراد هم به همه ما وارد است!

اسم پیشنهادی برای فیلم: بی‌بدن بهترین اسم است

سطح فیلم: قطعا سودای سیمرغ؛ کاندیدا در رشته‌های مختلف / هیئت انتخاب باید پاسخ دهد چطور این فیلم (تا این لحظه بهترین فیلم‌اولی جشنواره) در بخش اصلی نیست ولی فیلم دروغ‌های زیبا، نپتون و ۲ روز دیرتر هست.

۳ نکته از فیلم:

  • سکانس رقص سروش صحت
  • موسیقی اندک ولی بجای حبیب خرایی‌فر
  • سکانس آخر فیلم و مسئله جوراب

کمال پورکاوه

اولین ساخته بلند سینمایی مرتضی علیزاده، رنگ و‌بویی از آخرین ساخته نویسنده فیلمنامه‌اش ( کاظم دانشی با فیلم علفزار) را با خود به همراه دارد. یک درام دادگاهی که شخصیت‌های متعددش با ارائه اطلاعات تازه در طول فیلم، می‌کوشند معمای شکل‌گرفته در ابتدای اثر را به مجراهای مختلفی وارد کرده و از این طریق ذهن مخاطب را برای کشف حقیقت ماجرایی که به وقوع پیوسته است به بازی بگیرد.

بی‌بدن با تاثیرپذیری از یک پرونده جنایی مشهور، سعی کرده قصه بارها تعریف شده رویارویی خانواده قاتل و‌ مقتول را با اتکا به در مرکزیت قرار دادن شخصیت‌های مختلف (از دوست و همکلاسی ارغوان گرفته تا همسر جدید پدر سروش و دخالت بازپرس در پرونده ) و داستانک‌هایی که بر سر راه قصه اصلی قرار می‌گیرد ( ماجرای عکس‌هایی که در کویر گرفته شده ) بتواند روایت متفاوتی از یک داستان کلیشه‌ای به مخاطب ارائه کند.
در این بین اما شخصیت‌های مختلفی که در هر لحظه از فیلم قسمتی از روایت فیلم را از زاویه دید خودشان به پیش می‌برند، باعث شده فیلم آن تمرکز لازم برای ایجاد یک کشمکش دراماتیک را نداشته باشد. شاید بابت همین پراکنده‌گویی است که ماجرای تاثیرات شبکه‌های اجتماعی در روند پیشرفت پرونده هم در پی نگاه گذرا و توریستی فیلمساز از دست رفته و تاثیر چندانی بر مخاطب به جا نمی‌گذارد.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی در خور اعتنای النازشاکردوست
  • بازی تحسین برانگیز گلاره عباسی
  • تصویرسازی یک درام ملتهب

سعیده نیک اختر

فیلم اقتباسی است از یک ماجرای واقعی که سال‌ها بود بر سر زبان‌ها افتاده و سوژه مطرح فضاهای مجازی شده بود. هر چقدر داستان جلوتر می‌رود اشاره‌هایش به فضای مجازی و تکیه بر آن بیشتر می‌شود ولی جالب اینجاست که ما در فیلم حتی یک نما از صفحه گوشی، لپ‌تاپ، تیتر یک مجله یا روزنامه و… نمی‌بینیم. اگر اینقدر این فضا برای ما مهم است چرا آن را نمی‌بینیم؟

سوژه جالب و بحث برانگیز است اما فیلم خوش ساخت نیست. شخصیت‌ها عمق و عقبه ندارند و موشکافانه طراحی نشده‌اند. اگر قرار است سوژه فیلم در مذمت روابط نادرست و پنهانی عاطفی باشد و در این راستا تربیت غلط والدین مورد هجمه قرار بگیرد، پس همه مقصرند. هم والدین قاتل هم والدین مقتول. این درست نیست که پدر ارغوان مورد حمله و سرزنش مادر ارغوان قرار بگیرد و مادرش با اینکه همه روابط ارغوان را از پدرش مخفی کرده سربلند باشد. یا همانقدر که مادر سهیل با رفتنش و نبودنش کنار سهیل، مقصر است پدرش هم در تربیت غلط او سهم دارد.

فیلم بیشتر از اینکه بر شانه متن و کارگردانی سوار باشد، بر دوش بازیگر نهاده شده و این بازیگرها هستند که سعی می کنند تمام انرژی‌شان را در صحنه خرج کنند. همین نکته عدم رعایت همسان‌سازی بین بازیگری و شخصیت‌پردازی توسط کارگردان، توازن صحنه را بهم ریخته و باعث عدم باورپذیری آن شده است. اوج داستان ارغوان و سهیل آنجایی است که راز جسد مقتول کشف شود. اگر فیلم گلی داشته باشد همین‌جاست. چقدر تاسفبار است که این صحنه دراماتیک، ارزان و راحت خرج می‌شود. تماشاگر بی‌آنکه هیجان نفسگیری داشته باشد راحت پی به این راز می‌برد. جالب اینکه بعد از پی بردن به این راز هم شاهد هیچ اتفاق دامنگیری نیستیم. سازنده اینقدر به واقعیت وفادار بوده که نتوانسته جنبه‌های دراماتیک را به داستانش اضافه کند و مخاطب را تا پایان داستان و گره‌گشایی، تشنه راز نگه دارد. فیلم بی‌بدن، شاید احساسات مخاطب را جریحه‌دار کند ولی او را دست خالی به خانه می‌فرستد.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی‌ها از شات بیرون زده
  • فیلم یه تدوین دیگه لازم داره
  • گذر زمان احساس نمیشه، فقط زیرنویس میشه

محمد تقی‌زاده

بی بدن از آن دست فیلم‌هایی است که بر پایه یک ایده اجتماعی جنجالی بنا نهاده شده است. تفاوت این فیلم با آثار مشابه این است که سعی کرده خوش ریتم باشد، جنجالی بودنش را تا انتها حفظ کند و به ظاهر تنها به استفاده ابزاری از یک ایده قتل عاشقانه در شهر تهران بسنده نکند.
فیلم پرداخت درستی ندارد و نه شخصیتی شکل میگیرد و نه روایت سر راستی از قصه قتل آرمان و غزاله تبیین میشود. فقط یک سری اتفاقات پشت سر هم با چاشنی التهاب و جنجال به تماشاگر نشان داده می‌شود و در نهایت بحث قصاص را مطرح میکند.
فیلم حامی قصاص است از همین رو به نظر نمی رسد برای جنجال هایی که پیرامون خانواده دو طرف ایجاد کرده، مشکلی برایش پیش بیاید. سازندگان به زیرکی از اقتباسی بودن جریان فیلم شانه خالی کردند.
انتخاب بازیگران از سروش صحت تا پژمان جمشیدی نا بجاست و تنها بازی شاکردوتس تا حدی باور پذیر است.

۳ نکته از فیلم:

  • پرداخت نامناسب شخصیت‌ها
  • انتخاب بازیگران نامناسب
  • استفاده ابزاری از یک داستان اجتماعی جنایی

حمیدرضا محمّدی

فیلم بی بدن یک افتتاحیّۀ نفس‌گیر دارد و حالی‌مان می‌‎کند قرار است با چیزی حول‌وحوش اعدام روبه‌رو شویم. اگرچه همیشه فیلم‌هایی ازاین‌دست تماشاگر را تا پایان، بر صندلی خود در سینما میخ‌کوب نگاه می‌دارند و با خود تا پایان می‌کشانند – و طبیعتاً «بی‌بدن» هم از این قاعده برکنار نبود – اگر از بازی واقعاً خوبِ الناز شاکردوست به‌ویژه در دادگاه و به‌خصوص‌تر «ای‌وای مادر»گفتنش بگذریم – که طی سال‌های اخیر کوشیده تا با ایفای نقش‌های خاص، از بازی‌هایش در فیلمفارسی‌های پیشین‌ فاصله بگیرد – فیلم چند ایراد و اشکال دارد:

نخست چرا باید مادر ارغوان در لابه‌لای زباله‌ها به‌دنبال دخترش باشد و اصلاً وجود چنین سکانسی چه کارکردی داشت؟

دو آن‌که زنی که از ترمینال با مادر ارغوان تماس می‌گیرد، اصلاً معلوم نشد از کجا پیدایش شد و چگونه شمارۀ تلفن او را پیدا کرده بود؟ همه‌چیزِ این سکانس مبهم بود.

سه آن‌که مهرداد بهمنش (پدر سروش) و وکیلش چگونه با کارمند مهد کودک ارتباط پیدا کردند؟ و اصلاً مدارک تحصیلی و مهاجرتی کجا بوده که آن کارمند کودکستان به آن دست‌‎رسی داشته است؟

چهار آن‌که اگرچه ‌شکوهی (بازپرس) بعداً مؤاخذه شد امّا هم‌چنان مفقود ماند که چرا باید یک مقام قضایی چنان خشم‌گین شود که به مقابل خانۀ قاتل برود و با پدرش دست‌به‌یقه شود؟

پنج آن‌که چرا تطویل زمان پرونده در هیچ‌جای فیلم اشاره نمی‌شد و فقط وقتی جایی‌که «دوسال» ذکر شد، کاشف به عمل آمد زمانی سپری شده است. یعنی اگر گفته نمی‌شد گویی همه‌چیز به‌سرعت گذشته است.

شش آن‌که چرا موهای بهروز مقدم (پدر ارغوان) در کودکی و جوانی‌اش فرزندش، همه‌جا سفید است؟!

هفت آن‌که همان‌قدر که الناز شاکردوست خوب بود، گلاره عبّاسی تصنّعی بازی می‌کرد و حتّی التماس‌ها و گریه‌هایش هم طبیعی از آب درنیامده بود.

امّا با وجود این، سکانس‌های دادگاه و رقص پدر ارغوان و پلان پایانی (جوراب معدوم) قابل قبول جفت‌وجور شده بودند.

۳ نکته از فیلم:

  • موسیقیِ مؤثّر
  • بازیِ خوبِ الناز شاکردوست
  • حفره‌های متعدّدِ داستانی

پرونده غزاله و آرمان در فیلم بی بدن

اطلاعات منتشر شده در سایت‌های خبری می‌گوید غزاله شکور (۱۳۷۳ – ۱۲ اسفند ۱۳۹۲) دختر ۱۹ ساله‌ای بود که روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۹۲ به دست دوست‌پسرش آرمان عبدالعالی (۱۹ اسفند ۱۳۷۴ – ۳ آذر ۱۴۰۰) کشته شد و جسدش هرگز پیدا نشد. آرمان عبدالعالی در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت. روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همین‌طور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را پیچیده کرد. عبدالعالی سرانجام در دادگاه مجرم شناخته و بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ به دار آویخته شد. از این پرونده به عنوان یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی ایران یاد می شود.

فوتوکال فیلم بی بدن برگزار نشد

مراسم فوتوکال فیلم «بی بدن» به تهیه‌کنندگی مصطفی احمدی و کارگردانی مرتضی حسین علیزاده به دلیل حواشی شب گذشته برگزار نشد.

شب گذشته الناز شاکردوست یکی از بازیگران این فیلم با حضور در پردیس کوروش نسبت به عدم حضور این فیلم در بخش سودای سیمرغ جشنواره اعتراض کرد.

او در صحبت‌هایش گفت: این فیلم به این دلیل در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد که مورد داوری قرار نگیرد.این فیلم‌ها را می‌گذارند تا از این طریق این طریق فیلم‌ها را زنده به گور کنند. می‌خواهم بگویم با حذف هنر شما از جشنواره فجر هیچ چیزی از ارزش‌های شما کم نمی‌کند، تاریخ شما را قضاوت می‌کند، سیمرغ اصلی را باید از مردم بگیرید.

فیلم بی‌بدن ۱۵ دقیقه کوتاه می‌شود

مرتضی علیزاده کارگردان فیلم سینمایی «بی‌بدن» از آثار راه یافته به ترکیب فیلم‌های اکران نوروز ۱۴۰۳، درباره احتمال تغییر نسخه جشنواره‌ای این فیلم برای اکران عمومی گفت: قطعا فیلم نسبت به نسخه‌ای که در جشنواره اکران کردیم، در بخش‌هایی مانند زمان و یا صداگذاری نیاز به اصلاحاتی دارد. آن نسخه کمی دقیقه نودی و عجله‌ای به جشنواره رسید و حالا کمی فرصت داریم تا با توجه به بازخوردها در جشنواره فجر، نسخه بهتری را برای اکران عمومی آماده کنیم.

وی افزود: ما تا پیش از رونمایی فیلم در جشنواره، حتی اکران خصوصی هم برای «بی‌بدن» نداشتیم که بخواهیم بر اساس بازخوردها کارمان را اصلاح کنیم. شکر خدا در ایام جشنواره، در مجموع بازخوردهای خوبی را گرفتیم، اما همچنان نکاتی بود که برخی دوستان و منتقدان درباره اصلاح فیلم داشتند که تصمیم داریم برخی از این نکات را اعمال کنیم، مثل کم کردن زمان فیلم. در حال کار کردن روی این نکته هستیم و شاید در حدود ۱۰ الی ۱۵ دقیقه فیلم را کوتاه‌تر کنیم. بالاخره باید شرایط اکران و نظر پخش‌کننده را هم در زمینه زمان فیلم مدنظر داشته باشیم. نسخه‌ای که در جشنواره فجر اکران شد ۱۲۱ دقیقه بود و قطعا با توجه به نظر پخش‌کننده و شرایط اکران، زمان فیلم را کاهش می‌دهیم.

کارگردان «بی‌بدن» ادامه داد: خدا را شکر در ایام جشنواره، فیلم ما پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی بود و حتی می‌توان گفت فیلم ما در کنار دو فیلم کمدی دیگر، سه فیلم پرفروش این دوره از جشنواره بودند. تقریبا در اکثر سانس‌ها، فیلم با ظرفیت کامل سالن به نمایش درآمد، اما با توجه به حاشیه‌هایی که فیلم داشت، برای‌مان سانس فوق‌العاده و یا اکران شهرستان نگذاشتند و به همین دلیل احساس می‌کنیم عطش برای تماشای فیلم زیاد است. هم سینماداران پیگیر اکران نوروزی این فیلم بودند و هم اکران آن تبدیل به یک مطالبه میان برخی مخاطبان شد.

وی درباره جایزه نگرفتن «بی‌بدن» در اختتامیه جشنواره فجر هم گفت: بعد از اتفاقاتی که افتاد، برای همه ما مسجل بود که جشنواره فجر با ما سر سازش نخواهد داشت و حتی نامزد شدن ما در یک بخش هم بیشتر از سر رفع تکلیف بود. این‌ها البته مربوط به مدیران جشنواره است چرا که مدیران ارشاد بسیار به فیلم ما لطف داشتند. حتی برخی از اعضای هیأت انتخاب از من عذرخواهی کردند و گفتند دیگر چاره‌ای نداشتیم.

بیوگرافی بازیگران فیلم بی بدن

الناز شاکردوست

الناز شاکردوست بازیگر و طراح صحنه و لباس سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی متولد ۷ تیر ۱۳۶۳ در تهران است که از سال ۱۳۸۳ فعالیت خود را آغاز نمود.

او در رشته تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد فارغ التحصیل شد. الناز شاکردوست در سن نوزده سالگی، با بازی در فیلم گل یخ در سال ۱۳۸۳، به کارگردانی کیومرث پوراحمد، پا به عرصه سینما گذاشت و ظرف کمتر از یک سال در ۴ فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد. الناز شاکردوست در سال ۱۳۹۷ برای بازی در فیلم شبی که ماه کامل شد برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن شد.

از دیگر نمونه آثار الناز شاکردوست می توان به ابلق، سراسر شب، از ما بهترون، تی تی، چراغ قرمز، مطرب، قلب یخی، اسب سفید پادشاه، باد در علفزار می پیچد، رسوایی و بی وفا اشاره کرد.

الناز شاکردوست

سروش صحت

سروش صحت نائینی متولد 8 آذر 1344 در اصفهان، بازیگر، فیلم نامه نویس و کارگردان، فارغ التحصیل کاردانی رادیولوژی، کارشناسی شیمی کاربردی و کارشناسی ارشد آلودگی و حفاظت محیط زیست دریا است. دوران دبیرستان را در اصفهان گذراند. در 19 سالگی برای حضور در دانشگاه به تهران آمد. مدتی شیمی تدریس کرد. تا اینکه در سال 1377 با بازی و نویسندگی مجموعه جنگ 77 پا به عرصه هنر گذاشت. با بازی در فیلم سینمایی شراره در سال 1378 سینما را تجربه کرد. او با سارا سالار (نویسنده رمان احتمالاً گم شده ام و برنده جایزه هوشنگ گلشیری) ازدواج کرده است. آن ها یک فرزند پسر به نام سورنا دارند.

سروش صحت

گلاره عباسی

گلاره عباسی متولد تیرماه ۱۳۶۲ در تهران بازیگر سینما و تلویزیون و از دانش آموختگان کلاس های امین تارخ می باشد. وی همچنین فارغ التحصیل تئاتر از دانشکده هنر و معماری است.او تاکنون در فیلم های سینمایی بسیاری همچون مجنون لیلی، فراموشی، پلکان،24 سپتامبر، نفس و یک گزارش واقعی ایفای نقش کرده است. وی بیشتر با مجموعه شهرزاد به چهره ای شناخته شده تبدیل شد.

گلاره عباسی

پژمان جمشیدی

پژمان جمشیدی، بازیکن سابق فوتبال، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و مجری ایرانی،‌ متولد ۲۰ شهریور ۱۳۵۶ در تهران است. وی در باشگاه‌ های مطرح سایپا، پرسپولیس و پاس تهران سابقه بازی دارد و تک گل ملی خود را مقابل گرجستان زده است.

پژمان جمشیدی در سال ۱۳۹۲ در سریال تلویزیونی پژمان به ایفای نقش پرداخت. این در حالی است که طرح اولیه سریال پژمان نیز با ایده خود او شکل گرفته ‌است. از جمله افتخارات پژمان جمشیدی می‌توان به نامزدی دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر اشاره کرد.

پژمان جمشیدی سابقه بازی در آثاری همچون آنتن، آتش ‌بس ۲، ۵۰ کیلو آلبالو، خوب بد جلف، لونه زنبور، آذر، تگزاس، ایده اصلی، سوءتفاهم، هزارتو، تگزاس ۲، جهان با من برقص، خوب بد جلف ۲، آرسنیک و دینامیت را در کارنامه هنری خود دارد. وی در برنامه همرفیق نیز به عنوان مهمان حضور داشته است. از جمله برنامه هایی که پژمان جمشیدی به عنوان مجری در آنها حضور داشته، می توان به عناوینی همچون کلاسیکو و پیشگو اشاره کرد.

پژمان جمشیدی

نوید پورفرج

نوید پورفرج بازیگر ایرانی است. پورفرج هنرجوی کلاسهای بازیگری هومن سیدی بود که در نهایت توسط او برای بازی در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده انتخاب شد. بازی او در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر تحسین مخاطبین و منتقدان را در پی داشت و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد که در نهایت این جایزه به وی نرسید.

نوید پورفرج

 

۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

بازیگر انلاین

آخرین اخبار بازیگران زن و مرد سینمای ایران و جهان، عکس های جدید سلبریتی ها، عکس های بازیگران قدیمی و بیوگرافی بازیگران را در بازیگر آنلاین | بازیگرآنلاین دنبال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا