پرسپولیس شانسی برای بازگشت به لیگ قهرمانان آسیا ندارد و این موضوع بیشتر از آن‌که به بدبینی ربط پیدا کند، متعلق به واقع‌گرایی است. قرمزها در مرحله گروهی، دو نمایش بی‌نقص را در جدال با الهلال پشت سر گذاشتند و در هر دو مسابقه، می‌توانستند حریف را از پیش رو بردارند اما در نود دقیقه اول از مسابقه نیمه‌نهایی، نه پرسپولیس، آن تیم مستحکم و کم‌اشتباه بازی‌های دور گروهی بود و نه الهلال به اندازه آن جدال‌ها آسیب‌پذیر به نظر می‌رسید. در دوئلی که سه هفته بعد شکل خواهد گرفت، محمد انصاری، سیدجلال حسینی و کمال کامیابی‌نیا به تیم برمی‌گردد اما آیا تشکیل این مثلث دفاعی برای خلق یک بازگشت فرازمینی کافی خواهد بود؟‌ تیم برانکو می‌تواند در مسابقه برگشت، بهتر دفاع کند و مضحکه دفاعی دیدار رفت را به فراموشی بسپارد اما آن‌ها در کنار بسته‌نگه‌داشتن دروازه در مقابل ضدحمله‌های سریع و مرگبار الهلال، باید 4 گل به رقیب بزنند تا مسابقه به وقت‌های اضافه کشیده شود. سوال اینجاست پرسپولیس در چند مسابقه از این فصل توانسته بیشتر از 3 گل وارد دروازه تیم‌های حریف کند؟‌

اگر میزبانی قرمزهای ایرانی از آبی‌های سعودی در ورزشگاه آزادی اتفاق می‌افتاد، کورسوی امیدی برای پرسپولیس وجود داشت اما جماعتی که با لبخندهای زشت، بزرگ‌ترین فتح‌الفتوح زندگی‌شان را دستگاه تلفن سفارت عربستان می‌دانستند، قبل‌تر این شانس را از تیم پرفسور گرفته بودند.

تصاویر تلویزیون ایران از بازی بزرگ پرسپولیس، پر از صحنه‌های آهسته بود تا آن‌چه روی سکوها می‌گذرد، در جریان تماشای تلویزیونی بازی دیده نشود اما هیچکدام از قیچی به دست‌ها در شبکه سوم نمی‌توانستند سرور و هلهله را از سکوهای آبی و بهت و بغض را از سکوهای قرمز بگیرند. پرسپولیس آماده چنین رقابتی نبود. پرچم سفیدش را توی هوا تکان داد و از یک جایی به بعد، به تماشا و تحسین سرعت و ظرافت حریف نشست. قهرمان ایران در ابوظبی خرد شد و حرف‌زدن از معجزه، چیزی از بار سنگین این شکست کم نمی‌کند. البته که فوتبال، خود معجزه است و امیدواری تا آخرین ثانیه در فوتبال، دیوانگی نیست اما این رویافروشی، عاقبتی به جز سرخوردگی دوباره هوادارها نخواهد داشت. کار پرسپولیس در آسیا تمام شده و این، یک برش تلخ از حقیقت است.

برای احتمال بازگشت قرمزها، بارسلونا را مثال می‌زنند اما تنها شباهت ستاره‌های سرخپوش به نوابغ ساکن کاتالونیا، پورشه‌های‌شان است. آن‌چه «ریمونتادا»ی تاریخی بلوگرانا را رقم زد، معجزه‌ای بود که به ندرت اتفاق می‌افتد و به همین خاطر، اسم‌اش را معجزه گذاشته‌اند. حتی خود بارسلونا در مسابقه با یووه، نتوانست چنین بازگشتی را ممکن کند. مثال دیگر، مسابقه فراموش‌نشدنی پرسپولیس با آلیماست اما نه عربستان، قزاقستان است و نه الهلال‏، کوچک‌ترین شباهتی به آلیما دارد. بازی تمام شده و تیم برانکو، باید به حضور مقتدرانه‌تر در فصل بعدی لیگ قهرمانان آسیا فکر کند. با تیمی که ذهنیت آماده‌تر و قدرت بیشتری دارد. تیمی که به سرعت تسلیم نمی‌شود. این جنگ برای پرسپولیس تمام شده اما برای جنگیدن، نقطه پایان وجود ندارد.