مجتبی جباری در مورد استقلال، شرایط این باشگاه، مدیریتی که بر این باشگاه حاکم است گفت و گوی جذابی انجام داد که در ادامه آن را می خوانید:

چطور بعد از بازگشت به استقلال تصمیم گرفتی به استقلال برگردی؟

خیلی مردد بودم که به استقلال برگردم و نمی دانستم بازگشت به استقلال تصمیم درستی است یا نه. یک زمانی از فوتبال ایران به دلیل مدیریت، کمبودها و ضعفها خسته و دلزده شده بودم. چهار سال خوب در قطر داشتم. خیلی برای من سخت بود وقتی بازیکنان استقلال می گفتند اتفاقات خوبی نیفتاده و چیزی تغییر نکرده است. با این وجود اما دوست داشتم یک بار دیگر محیط پر هیجان فوتبال ایران را تجربه کنم. 

چطور شد که از استقلال کنار گذاشته شدی؟

بعد از سه ماه که از شروع فصل گذشت، هفته قبل به بازیکنان پول دادند. در این مدت بازیکنان در تنگنا بودند و اذیت می شدند و به آنها فشار آمد. من فقط ناراحت این هستم که شاید بگویند توقع ما زیاد است و دنبال اتفاقات بزرگ هستیم اما می خواهم بگویم مشکل استقلال، مشکل مربی و مدیر نیست.  من اینها را در جلسه خصوصی بازیکنان با مربیان و مدیرعامل گفتم. من گفتم دیرتر از این نمی شد به تیم پول بدهیم. بازیکنان تازه وارد مشکل تهیه غذا داشتند و از بزرگترهای تیم پول می گرفتند تا غذا خرید کنند. من گفتم از بعد از جلسه تا به امروز، 2-3 ماه نبودید و کنار تیم حضور نداشتید. حداقل هایی که گفتیم مانند یخساز و نایلون اصلا فراهم نشد. شما بیاید از سرویس بهداشتی استفاده کنید و ببینید در شان ما هست؟ من این صحبت ها را مطرح کردم و گفتم که اینقدر این پرداخت ها دیر شده که بچه ها به شوخی می گیرند و هر روز می گویند امروز یا فردا دیگر پرداخت می شود. 

یک بار برای همیشه ماجرای اردوی استقلال در ارمنستان را تعریف می کنی؟

دوست دارم در مورد اردوی پیش فصل در ارمنستان حرف بزنم. تیم این اندازه بازیکن خریده و برای فصل آماده می شود. با این وجود اما مدیران با خودشان پول نداشتند و این شرایط خیلی بد بود. خیلی بد است که از بازیکن استقلال می پرسند شما چند دلار و یورو دارید؟ از بازیکن استقلال خواستند که پول بدهد و تعدادی از بچه ها که پول داشتند، دادند. در سالن غذاخوری را بسته بودند و اجازه نمی دادند که از سالن آنالیز استفاده کنیم. قبل از جلسه پول ها را بردیم و پول دادیم تا از امکانات استفاده کنیم. یکی دو مرتبه به تیم استراحت دادند اما کسی برای استراحت بیرون نمی رفت. بازیکنان جوان که تجربه سفر خارجی کم داشتند از هتل بیرون نمی رفتند و نمی توانستند خرید کنند زیرا حتی پول تو جیبی هم نداشتند. 

شاید حمایت تو از منصوریان برای خیلی ها عجیب بود. خودت در این باره توضیح می دی؟

من شاهد بودم که کادرفنی در بحث فنی تلاش زیادی انجام می داد و با علاقه و عشق کار می کردند. به بازیکنان نزدیک بودند و تلاش می کردند هر چه دارند آموزش بدهند. جوان بودند و فوتبال روز دنیا را می شناختند. تمرینات استقلال به روز بود و دوست داشتم از این گروه حمایت کنم زیرا می دیدم منصوریان بیش تر از وظیفه تلاش می کند. 

 از نظر تو منصوریان مربی خوبی بود یا فقط زحمت می کشید؟

منصوریان خیلی مربی خوبی بود. از مربیان قبلی که موفق می شدند، چیزی کم نداشت. تمرینات بهتری داشتیم و به روز تمرین می کردیم. ایشات جز مربیان الیت آسیا بود. جز معدود مربیانی بود که برای یک دوره انتخاب شدند. منصوریان در تیمی که حرفه ای بود، می توانست موفق باشد. 

 از نظر تو چرا استقلال به بخش خصوصی واگذار نمی شود؟

واقعا نمی دانم که چه چیزی در فکر آنها می گذرد که این اتفاق رخ نمی دهد. یک الگویی در سطح دنیا هست و باید آن را دنبال کرد. اگر می شد تیم بزرگ را بدون امکانات ساخت، تیم های بزرگ دنیا احمق نبودند که این اندازه هزینه کنند. انتظار من این است که در یک سال، اتفاق رو به جلو بیفتد. الان زمین تمرینی یک رویا است. نمی توانم تصور کنم چرا استقلال با یک استادیوم قرارداد می بندد که تمرین کند و باید در مجموعه انقلاب وزنه بزند.

فکر می کنی امکاناتی که برای تیم های پایه استقلال در نظر گرفته می شود امکانات خوبی است؟

به مدیرعامل گفتم کرامت انسانی به دلیل نوع برخوردها لکه دار می شود. حسینی دروازه بان استقلال است و کاپیتان تیم در دیدار با ذوب آهن هم بود. حسینی را باید چند سال پیش می دیدید که بعد از حضور در استقلال در کمپ حجازی کجا اسکان داشت. من و تعدادی از بزرگان جمع شدیم و به آنها گفتیم به هتل بروید و ما هزینه آن را می دهیم. می دانم اگر 10 سال آنجا بودند و در شرایط بد که سرما و گرمای درستی نداشت باز هم شرایط تغییر نمی کرد.

چرا تو را از تیم کنار گذاشتند؟

وقتی من از مشکلات حرف می زدم، من را از تیم کنار می گذاشتند و بازیکنان کمی پشت من می آمدند زیرا از تماشاگر و فشار باشگاه می ترسیدند. من به خاطر حرفهایم، جریمه های زیاد مالی شدم. بازی های زیادی را به دلیل این صحبت ها از دست دادم اما در نهایت یک سری امکانات موقتی به تیم رسید. نگاه بازیکن ها اگر نگاه بهتری بود، اتفاقات مهمتری رخ می داد. قدرت این تیم به اندازه ای زیاد است که اگر من وارد این تیم می شدم، جرات نمی کردم این حرفها را بزنم. در آن مقطع فکر می کردم این درست است و باید گفته شود اما کار هر کسی نیست که خود و خانواده اش را به لحاظ مالی تحت تاثیر قرار دهد. 

 اگر خودتان مدیرعامل استقلال باشید، چه کاری می توانید انجام دهید که باشگاه، باشگاه باشد؟ 

من هیچ وقت این پست مدیرعاملی را قبول نمی کردم زیرا اختیاری ندارم. من می گویم تا زمانیکه صدا و سیما پول ندهد، پخش نمی شود و به این ترتیب باید استادیوم بزرگتر ساخت زیرا هواداران استقبال می کنند. قیمت بلیت را خودمان تعریف می کردیم و وی آی پی و سی آی پی درست می کردیم و درآمد کسب می کردیم. تا چند سال آینده می خواهیم تیم دولتی باشد و مدیرعامل و مربی عوض کنیم؟ با وجود کلی بدهی چگونه این کار را انجام دهیم؟ چرا جلوی این مدیریت گرفته نمی شود؟ ما باید اول بدهی را پرداخت کنیم بعد بازیکن بگیریم. 

در مورد تغییر مربیگری در استقلال صحبت کن.

اینها دوای درد استقلال نیستند. کیفیت بعضی وقتها مهم نیست و یک تغییر می تواند مثبت باشد. من در الاهلی چند مرتبه تجربه کردم. همین که مربی می آمد، تیم تغییر می کرد. دلیل نمی شود مربی ضعیف و قوی باشد و بعضی وقتها تغییر موثر است. امیدوارم استقلال نتیجه بگیرد. خیلی زود این اتفاق رخ دهد. مردم با نتایج خوب و بد این تیم زندگی می کنند. امیدوارم این نتیجه گیری در کوتاه مدت رخ دهد و در اولین فرصت بتوانیم یک تغییر خوب انجام دهیم.

مربی امتحان پس داده بیاید یا مربی خارجی؟

فرقی ندارد چون هر کسی بیاید چه چیزی را به او نشان می دهیم؟ می گوییم کجا تمرین می کند؟ یک مربی خوب و بد داخلی و خارجی می تواند نتیجه بگیرد اما اینها ماندگار نیست و باید هدف بلند مدت داشت.

 آخر مدیران باشگاه چه تصمیمی در مورد تو می گیرند؟

توقع من این است که باشگاه توضیح دهد چرا من را کنار گذاشتند. چه کسی و با چه تصمیمی این کار را انجام داده است. یک صحبتی مطرح شد که من به شرایط زمین چمن اعتراض کردم و آنها گفتند اینجا قطر نیست. باید به تماشاگر استقلال بگویند چرا من کنار گذاشته شدم  و تا الان با من تماس نگرفتند. 

شایعه شده تو قصد خداحافظی از استقلال را داری؟

به خاطر عمل هایم، کیفیتم را از دست دادم؛ زیرا نمی توانم تمرین کنم و کار سخت شده است. وقتی دکتر ایفمارک پای من را دید گفت زانوی من 20 سال پیرتر است و باید تعویض مفصل انجام دهم. زانوی  من خیلی سال کار نمی کند. با این شرایط سخت تلاش کردم در کنار تیم تمرین کردم و سعی کردم کیفیت داشته باشم اما سخت شده زیرا انرژی جوانی نیست و آسیب هایی داشتم. تصمیمی نگرفتم و نمی دانم وضعیتم چه می شود. اول دوست دارم مسئولان جواب بدهند که چه فکری کردند که چرا من و مهدی رحمتی را کنار گذاشتند و بعد درباره تصمیمم صحبت خواهم کرد.

 خیلی ها می گویند مجتبی جباری باید به سرمربیگری در استقلال فکر کند. نظر تو چیست؟

اگر من بخواهم به سرمربی گری فکر کنم، یعنی قدم در مسیر اشتباه دیگران گذاشته ام. این اشتباه هست. این تیم اگر تیم خصوصی باشد و برای خودش تصمیم بگیرد، می شود فکر کرد. انتظار من این است و این بوده که وقتی تجربه بین المللی کسب می کنند و دارای نفوذ می شوند، فضای فوتبالی را بهتر کنند. مربی گری از بازیگری ساده تر است. شاید علاقه زیادی داشته باشم اما سعی می کنم وارد این مقوله نشوم زیرا این زیر ساخت فراهم نیست. 

خیلی ها در مورد مصدومیت های پیاپی تو سوال دارند. در مورد آن توضیح می دهی؟

من جاه طلب هستم. اگر از فوتبال زیاد لذت نمی برم، تلاش می کنم اما الان قابلیت هایم از بین رفته است. زانو و مچ پا از بین رفته است. احساس کردم دیگران شانس بیشتری برای رفتن دارند و من می توانستم کنار خانواده ام در قطر مثبت تر باشم. خیلی از بازیکنان در باشگاه شرایط خوبی داشتند و از تیم ملی خداحافظی کردند. من به خودم گفتم 8 سال قبل در بهترین شرایط جام جهانی را از دست دادم و الان تنها یک تجربه است. آن زمان وقتی پیشنهاد تمدید می آمد، نمیگذاشتم فردا شود زیرا معلوم نبود سالم تمرین را ترک کنم. حتی راجع به مبلغ می توانستم پای تیم دیگری را وسط بکشم تا پول بیشتری بگیرم اما انجام نمی دادم زیرا نگران فردا بودم. خدا را شکر که از خودم خوشحال و راضی هستم زیرا سخت کوش هستم. این همه زمین خوردم و مصدوم شدم. یک بار کسی نپرسید چگونه بعد از مصدومیت بلند می شوی و همه می گفتند چرا مصدوم می شوی. مصدومیت های من کشیدگی نبود و باید با جراحی باز می گشتم و هر عمل جراحی یک ریسک بزرگ در زندگی حرفه ای من بود که باید انجام می دادم. اینها فرای استعداد بود و اینهایک زجر بود که برای بهترین شدن تحمل می کردم.

کسی نپرسید چرا انجام دادی؟

نگفتند دمت گرم نا امید نشدی. در حق من اجحاف زیاد کردند. وقتی جام جهانی را از دست دادم، در باشگاه استقلال به من چیزی گفتند و مبلغ کمی گرفتم. من پیشنهادهای بزرگ را از دست دادم. جای اینکه من را با تیم به جام جهانی ببرند تا مسابقات را ببینم اما من را تنها گذاشتند. من استعداد فوتبال ایران بودم و بهترین بودم. می شد اتفاقات خوبی بیفتد اما در تهران تنها شدم و سرم با قرارداد کلاه گذاشتند. به من 60 میلیون تومان دادند. برای بازیکن مصدومی که جام جهانی را از دست داد، سخت بود دوباره با این جماعت سر و کله بزند. باید تلاش می کردم تا قرارداد بهتری ببندم. همیشه این درگیری ها بود و خدا را شکر می کنم که از پس آن بر آمدم. کمک های همسرم و دعای خیر پدر و مادرم تاثیر داشت. همیشه سعی کردم خوبی دیگران را بخواهم و خدا را شکر بابت همه اتفاقات خوب.