این استاد دانشگاه که در جریان جزییات اتفاقات رخ‌داده در استقلال و برنامه تلویزیونی نود هم قرار داشت، به تشریح وضع بحرانی باشگاه پرطرفدار پایتخت از منظر اجتماعی پرداخت که مهمترین بخش از صحبت‌های او را در زیر می‌خوانید.
دروغ!
داریوش اول پادشاه بزرگ هخامنشی یک کتیبه بسیار معروف دارد که در آن از خداوند می‌خواهد کشور او را مقابل سپاه دشمن،‌ خشکسالی و دروغ محافظت کند. پس ٢٥٠٠‌سال پیش هم دروغ یکی از دغدغه‌های پادشاه ایران بوده است، جدا از فرهنگ باستانی و تاریخی ایران زمین.‌ ما در فرهنگ اسلامی هم احادیث معتبر زیادی در نکوهش دروغ خوانده‌ایم. آیه‌های زیادی در تقبیح دروغ در قرآن آمده است. در مذهب اسلامی خودمان هم وقتی یک بررسی ساده داشته باشیم، می‌بینیم که امیرالمومنین(ع) در نهج‌البلاغه بارها و بارها از بدبودن دروغ برایمان حرف می‌زنند، حتی در فرهنگ خارجی هم می‌توان درباره نفرتی که جوامع از دروغ دارند، حرف زد. وقتی رئیس‌جمهوری آمریکا با منشی خود ارتباط برقرار کرد،‌ این‌که او چرا این کار غیراخلاقی را انجام داد، زیاد مورد توجه نبود! منتقدان و جامعه آمریکا از این جهت به بیل کلینتون انتقاد کردند که چرا دروغ گفت، با منشی خود رابطه نداشته است!
آموزش دروغ و نفرت‌پراکنی
ما با اتفاقاتی که در برنامه نود افتاد، باید پیش خودمان فکر کنیم تاریخ چگونه این اتفاقات را برای آیندگان روایت خواهد کرد؟! ضربه‌ای که به احساسات و غرور هواداران و مردم وارد شد، چگونه التیام پیدا خواهد کرد؟ ما کاری به این‌که چه کسی دروغ گفت و چه‌ کسی حقیقت، نداریم! مشکل بزرگ اینجاست که در یک برنامه پربیننده تلویزیونی شاهد نفرت‌پراکنی و اتهام‌زنی عوامل یک باشگاه به یکدیگر بودیم! باشگاه استقلال تیمی مردمی است که تیم‌های رده سنی پایه هم دارد. جوان‌های استقلالی و بازیکنان پایه به نظر شما از بزرگتر‌های خود در بامداد سه‌شنبه چه چیزی را جز دروغ‌پراکنی و نفرت یاد گرفتند؟ وقتی راه مربیان و مدیران استقلال اشتباه است،‌ طبیعتا این جوان‌ها هم به بیراهه می‌روند و هزینه این ذلت و فاجعه را مردم می‌دهند!
این نمایش زشت واقعیت فوتبال ایران بود
در احادیث معتبر هم آمده است که «نجات در راستگویی است». وقتی بحث‌هایی مطرح شد، یکی از اعضای هیأت‌مدیره باشگاه روی خط برنامه نود آمد و دست به افشاگری‌هایی تکان‌دهنده زد که همه را در شوک فرو برد! آنچه در برنامه نود شاهد بودیم، درست است که تلخ و ناراحت‌کننده بود،‌ اما تصویری از واقعیت باشگاه استقلال و حتی ورزش ایران بود. تلویزیون هم البته کار درستی در به تصویرکشیدن این حقایق داشت، چون رسانه ملی و حتی روزنامه شهروند باید آینه تمام‌نما از واقعیت‌های جامعه باشند! به ‌هرحال مردم صاحبان واقعی استقلال هستند که حتی در سال‌های گذشته پول قرارداد بازیکنان را با شرکت در سامانه هواداری و بازکردن حساب در موسسه مالی و اعتباری طرف قرارداد باشگاه تأمین می‌کنند. پس آنها حق دارند بدانند در پشت‌پرده باشگاهی که صاحب آن هستند، چه می‌گذرد! عضو هیأت‌مدیره صحبت‌هایش غیرمنتظره بود، اما لازم بود که پرده‌ها بیفتد و به نقاط تاریک نور انداخته شود، چون صاحبان استقلال خواهان روشن‌شدن حقایق بودند. طبیعتا مدیرانی که این فجایع را رقم زده‌اند و از مسائل درون خانوادگی و خصوصی و اسرار صحبت می‌کنند،‌ نباید هم از این نمایش راضی باشند، چون به دنبال حفظ جایگاه خود با پنهان‌ماندن حقایق هستند.