پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سینا کلهر- گفتند: اگر خارجی بهتر می تواند مشکل ما را حل کند، چه اشکالی دارد که بیایید و این مشکل را حل کند. شما هم به جای این که رگ گردنتان بیرون بزند و صدایتان بالا برود، به این سئوال من فکر کنید که تا چند سال مردم می توانند معطل شما باشند، به این امید که روزی با عنوان مستقل بودن شاید یک نفر هم وطن اش، مشکلات جامعه را حل کند. آن هم در زمانه ای که همین جناب هم وطن، کارش چپاول اموال مردم، اختلاس، حقوق، املاک و حساب نجومی است... تو را به خدا به جای فریاد زدن منطقی باشید و کمی به این چیزهایی که گفتم فکر کنید. برای مردم گرسنه، مستقل بودن چه اهمیتی دارد؟ 

کت و شلوار طوسی پوشیده بود و با آرامش حرف می زد، استاد دانشگاه بود و در دولت پست نسبتا مهمی داشت. در تمام لحظاتی که این جملات را می گفت، لبخند می زد و خیره به چشم ما نگاه می کرد. آمده بود درباره سند 2030 گفت و گو کند. ادامه داد:

سندی که ما نوشته ایم و اسمش را سند تحول بنیادین آموزش گذاشته ایم را با سند 2030  یا همون بیانیه اینچئون مقایسه کنید، خودتان قضاوت کنید، واقعا کدوم سند بهتره؟ کدوم سند بهتر نیازهای ما را برآورده می کنه؟ کدوم سند نیازهای اولیه و ابتدایی ما را بهتر دیده ؟ وقتی سند خارجی خیلی خیلی بهتر از سند داخلی این مساله ها را دیده، چه اشکالی دارد ما از این سند استفاده کنیم؟ وقتی آن چه ما تهیه و تولید می کنیم، به درد نمی خورد، چرا نباید من از تولید خارجی استفاده کنم؟ این شرط عقل هست.

با هیجان و شمرده شمرده سخن می گفت و بیشتر اعضای جلسه را تحت تاثیر قدرت سخنوری خود قرار داده بود، گفت:

شما ببینید ما از وقتی در فوتبال مربی خارجی آورده ایم، و امور فدراسیون فوتبال را از ما گرفته اند، کارمان درست شده. هم نتیجه گرفته ایم و هم فوتبال ما از سیاسی کاری و دخالت هر روزه سیاست مداران و نتیجه نگرفتن آزاد شده! 40 سال است شما می خواهید خودروی ملی تولید کنید، نتیجه اش، تولید ماشینی است که سالانه هزاران نفر را می کشد و حتی در فرودگاه بین المللی خودتان اجازه نمی دهند، به عنوان تاکسی استفاده شود! 

یادتان باشد و تکرار می کنم یادتان باشد، در بسیاری از کشورها، حتی در همین کشورهای همسایه خودمان، مردم آن کشورها، برای نجات از دست هم وطنان خودشان، سربازان خارجی را به آغوش کشیدند و با شادی و هلهله از آن ها استقبال کردند. می خواهم بگویم شرط استقلال، کارآمدی در برآورده کردن همه یا بیشتر نیازهای جامعه است، اگر شما نتوانید بیشتر نیازهای خانواده خودتان را برآورده کنید، آن ها مرد غریبه ای که نیازهایشان را برآورده می کند را بر شما ترجیح خواهند داد. همین طور اگر شما نیازهای مردم خودتان را درست برآورده کنید، بترسید از آن روز که مردم خودشان، خواهان حضور بیگانه در خانه شوند.

 حالا دولت خواسته است از تجربه دیگران برای حل مشکل خود استفاده کند، شما چه مشکلی با این مساله دارید؟ حرف از حاکمیت ملی و استقلال و این چیزها برای مردم زمانی معنا دار است که بتوانید مشکل شان را حل کنید. الان اول انقلاب نیست که مردم را با وعده دادن راضی کنید، شما چهل سال زمان از دست داده اید....

جمله اش که تمام شد، چشم به من دوخت و منتظر ماند در برابر حرف هایش  چه خواهم گفت و یا درست تر چه می توانم بگویم!...