مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم قلب‌هایتان محرم شود. دیگر عاشورا است. از فردا او خود همه را محرم می‌کند. وقتی که امشب یا فردا خبر به شما می‌رسد و بچه‌ها می‌گویند که از امروز در کربلا آب را بر اهل بیت(ع) بستند؛ خبر بالاخره به قلوبتان می‌خورد یا پیش از این خورده است. شیعه هول می‌کند. هول، غیر ترس است و خیلی مشکل است. اگر آدمی از هول افتاد و یک مرتبه جان داد، زیاد نیست. تازه آب را بسته‌اند و هنوز تشنه نشده‌اند. تازه می‌خواهند آب را ببندد؛ شعیان ودوستان اهل بیت(ع) هول می‌کنند. فردا صبح آثار هول و وحشت در این مذهب - هر کجا که باشند - هست. یعنی به قلب طبیعی و خلقی‌مان سرایت می‌کند. مگر آنکه فرد، توجه نداشته باشد و اشعار را بگویند و گشو بدهد و رد شود. و الا اگر به دل بخورد، هول و وحشت می‌کند. چطور وقتی می‌گویند فردا چنین و چنان می‌شود، آدمی برای آب و نان دنیا و حشت می‌کند؟ آب را بر اهل بیت(ع) بسته باشند و آدمی هم یقین داشته باشد که الان کربلاست - همه ما و مومنین و مومنات در کربلا هستیم و الان هم عاشورا است - آن وقت بگویند آب را بستند؛ به همین سادگی؟

آب هم از هر جور باشد؛ آب ظاهری باشد یا آب معنوی و تشنگی برای راه خدا باشد. آیا الان اهل مملکت شیعه، تشنه آن نیستند که به امام حسین(ع) نزدیک شوند؟ بیشتر، آن تشنگی است که این تشنگی را هم در کنارش می‌گذارند. برای شیعیان که آن تشنگی است. آنها در دریای غیب بودند و ازعالم غیب، سیراب بودند؛ در ظاهر آب نداشتند. ولی ما در ههر دو سر تشنه‌ایم؛ هم تشنه آب دنیاییم که مبادا آب را ببندند و هم وحشت داریم ه نکن از کربلا محروم بمانیم. به ظهر عاشورا و آن زمانی که کار تمام می‌شود نرسیم و خدای نخواسته نیمه کاره از این دنیا برویم. این هم تشنگی و عطش است.

خداوند عطش محبت، نصیبتان کند که وقتی بگیرد ریشه هر چه غیر خدا و غیر امام را می‌سوزاند. آن، عطشی بسیار قوی است که بدن انسان را خشک می‌کند، به حدّی که مثل خاک خشک می‌شود. یَحوُلُ العطشُ بینهُ و بین السَّماءِ کالدُّخان. ای آدم، عطش بین اهل بیت حسین‌بن علی(ع) و آسمان، مثل دود است. عطش روز عاشورا این جور بود.

این را ظاهری حساب کنید. اگر یک وقت بچه‌ای صدا بزند «آب» و کسی به او ندهد دفعه دوم که صدا می‌زند همه شما بلند می‌شوید. صدا طوری است که به همه جا می‌زند. اصلاً در عالم، هیچ‌ چیز چون عطش نیست.

کتاب طوبی محبت؛ جلد چهارم - ص 47