آخرین نفر از جمع پنج نفره دوستان رهبرانقلاب در مشهد هم رفت
درگذشت استاد علی باقر زاده در حقیقت رقم خوردن آخرین صفحه شعر خراسان در قرن اخیر و در ادامه مجد و شکوه تاریخیاش بود.
درگذشت استاد علی باقر زاده در حقیقت رقم خوردن آخرین صفحه شعر خراسان در قرن اخیر و در ادامه مجد و شکوه تاریخیاش بود.
مقام معظم رهبری ،احترام خاصی نسبت به پنجتن دیگر مانده در مشهد داشتند که از دوستان قدیمی ایشان، از سالهای قبل از پیروزی انقلاب بودند : استاد احمد کمال پورمتخلص به کمال که از قصیدهسرایان برجسته خراسان بودند، استاد ذبیح ا... صاحبکار از غزلسرایان برجسته خراسان که تصحیح دیوان حزین لاهیجی را به توصیه مقام معظم رهبری به انجام رساندند، استاد غلامرضا قدسی از شاعران برجسته و انقلابی خراسان که در دوران رژیم پهلوی با مقام معظم رهبری در یکبند زندانی بودهاند ، استاد محمد قهرمان غزل پرداز توانای روزگار که تصحیح غزلیات صائب توسط ایشان زبانزد است و نیز استاد علی باقر زاده متخلص به بقا که در قطعه سرایی ید طولایی داشتند و از سرآمدان روزگارند در سرودن قالب قطعه ، استاد باقر زاده تنها بازمانده جمع پنج نفره دوستان مقام معظم رهبری در مشهد بودند که به دیار باقی شتافتند.
چند سال پیش که استاد ذبیح ا... صاحبکار پس از استاد غلامرضا قدسی و استاد احمد کمال پور به رحمت ایزدی پیوستند، و از آن جمع هنوز استاد قهرمان و باقر زاده درقید حیات بودند مقام معظم رهبری پیام تسلیت درگذشت استاد صاحبکار را خطاب به این دو بزرگوار فرستادند.وقتی شاعر ارجمند خراسانی جناب «محمد نیک » که از دوستان نزدیک این پیشکسوتان اند با تاثر فراوان خبر درگذشت استاد باقر زاده را به من دادند، از قول استاد باقر زاده اینگونه نقل کردند: «چند سال پیش که استاد صاحبکار و قهرمان درقید حیات بودند ، مقام معظم رهبری شعری سروده بودندکه با این ابیات شروع میشد:
گذشت عمر و به دل یاد دوستان باقیست
شکست ساغر و آن نشئه همچنان باقیست
...به جز کمال ز یاران انجمن ما را
همین بقا و سهی ماند و قهرمان باقیست
چندی پیش که به مشهد تشریف آورده بودند و خدمت ایشان مشرف شدم، به آقا گفتم؛ اجازه میدهید شعر شمارا بهتناسب روز تغییر دهم ؟ و این بیت را خدمتشان خواندم :
کمال رفت، سهی رفت و قهرمان هم رفت
همین بقا ز رفیقان آن زمان باقیست
تمام رفقای آن زمان همه رفتهاند و تنها من ماندهام و در این شرایط احساس غربت میکنم و این شعر مرحوم فرخ را هیچوقت فراموش نمیکنم که میگفت:
کمکم اندر شهر خود احساس غربت میکنم
بس که یارانم سفر کردند و تنها ماندهام»
ارسال نظر