برخلاف سینمای منفعل و محتاط ایرانی که کمتر سراغ سوژه‌های حساس جامعه می‌رود فیلمسازان جوان سینمای مستند با ایده‌هایی جسورانه در پی پرداخت ایده‌ها و توجه به مفاهیم مهم هستند. مستند «شب‌نامه» که چندی پیش رونمایی شد، تلاشی است در جهت توجه مخاطب به فضای پشت‌پرده استارت‌آپ و شبکه‌های به‌هم‌پیوسته‌ای که نگره‌هایی متفاوت از جمله تغییر در سبک زندگی مردم را نشانه رفته است. با این نگاه گفت‌وگویی با سیدمهدی کرباسی، کارگردان جوان مستند «شب نامه» و محمدسعید جباری عضو تیم سازنده و راوی فیلم انجام شده که پیش‌روی‌تان قرار دارد.
 
 
***
 
 
 ایده ساخت «شب‌نامه» براساس چه ضرورتی و از چه تاریخی شکل یافت؟
کرباسی: موضوع ساخت «شب‌نامه» در معاونت محتوایی «سفیرفیلم» مطرح شد. این معاونت اتاق فکری برای انتخاب موضوعاتی خاص دارد و براساس تحقیقاتی پژوهشی سعی می‌کنند به مواردی که برای مملکت مهم است توجه کنند. پژوهش مستند «شب‌نامه» از اوایل سال 1394 آغاز شد و در تابستان سال 94 درگیر مساله استارت‌آپ شدیم و در این جست‌وجو 2 موضوع برای‌مان مهم بود که یکی موضوع «فلش فیلم» و دیگری «قلمدون» بود که به دلیل اینکه ایده‌ای انتزاعی دارد دیگر بدان نپرداختیم اگرنه ایده جالب‌تری نسبت به «فلش فیلم» دارد و اپلیکیشنی است که بحث لذت داستان‌نویسی گروهی در فضای مجازی را دنبال می‌کند که هر کسی داستانی مثلا 100 کلمه‌ای را به صورت ناقص می‌نویسد و نفر بعدی آن را ادامه می‌دهد.
 
ما برای استارت‌آپ و قلمدون طرح‌هایی داشتیم و تحقیقاتی انجام دادیم. مواجهاتی که در این فضاها وجود داشت برای‌مان کمی عجیب بود و از این نظر این ایده را ادامه دادیم. این گرایش به اضافه پژوهشی که در این ارتباط در معاونت محتوایی «سفیر فیلم» وجود داشت موجب شد دیگر ساخت «شب‌نامه» جدی شود.
 
 راه‌اندازی کانال تلگرامی «شب‌نامه» چه نسبتی با ساخت این مستند پیدا کرد که توانست در فرآیند ساخت اثر تأثیر مناسبی داشته باشد؟
جباری: خانم خبرنگار با مراجعه به کانال تلگرامی «شب نامه» عنوان کرد درباره این موضوع کار کرده و علاقه‌مند به همکاری بود و مواردی را به ما منتقل کرد و به نظرم بخش‌های ناقص فیلمنامه با حضور اینگونه افراد تکمیل شد. البته هیچ کسی در جریان فیلمی که ساخته می‌شد، قرار نداشت و عملا داشتند به کانال «شب‌نامه» کمک می‌کردند. مثلا آقای زواشکیانی نسبت به مواردی که درباره‌اش در کانال عنوان شده بود واکنش‌هایی نشان دادند.
 
 آقای کرباسی! با فیلمنامه‌ای آماده سراغ ساخت مستند رفتید یا اینکه منتظر بودید تا طی روند جست‌وجو به متن مورد نظر برای ساخت برسید؟
کرباسی: در بهمن‌ماه سال 94 کانال «شب‌نامه» را راه‌اندازی کردیم و فیلمنامه را گسترش دادیم و به صورت موازی کار فیلمبرداری هم آغاز شد. طی ساخت فیلم به مواردی تازه رسیدیم که باعث شد چند بار فیلمنامه بازنویسی شود. از این نظر نسخه اولیه فیلمنامه نسبت به نسخه نهایی خیلی تغییر کرد.
 
جباری: ما با فیلمنامه شروع کردیم منتها به نکاتی طی مراحل ضبط فیلم رسیدیم که پیش از آن اطلاع نداشتیم. البته از ابتدا هم این پیش‌بینی را داشتیم که با راه‌اندازی کانال به مواردی برسیم که فیلمنامه اولیه را دچار تغییر کند. شاید 60 درصد فیلم بعد از راه‌اندازی کانال شکل گرفت از جمله ارتباط با خانم خبرنگار یا قرار گفت‌وگو با آقایان زواشکیانی و جلیلی که بعد از این مراحل شکل گرفت.
 
 مستند «شب‌نامه» در پی روایتی از پشت‌پرده فضای استارت‌آپ بوده یا اینکه نگره دیگری را جست‌وجو می‌کردید؟ این پرسش از این لحاظ مطرح می‌شود که انواع شخصیت‌ها در این مستند حضور دارند!
کرباسی: برای رسیدن به فضای واقعی استارت‌آپ سراغ افراد مختلف رفتیم. در واقع نیاز به جست‌وجوی گسترده‌ای بود. بچه‌های «سفیر فیلم» در تحقیقات اولیه‌ای که داشتند به شبکه‌ای جاسوسی رسیده بودند؛ شبکه‌ای که از آن در فضای کانال به عنوان شبکه تغییر عنوان شده است. اینها شبکه‌ای گسترده هستند که در حوزه‌های مختلف در حال فعالیت و نفوذ هستند. ما بخش‌هایی از آن را در فیلم عنوان کردیم؛ مثلا اشاره به شرکت آتیه بهار شده که در موارد مختلفی مانند قراردادهای نفتی وارد شده است. بخشی هم در موسسات فرهنگی فعال هستند و برخی در فضای کسب‌وکار فعالیت می‌کنند.
 
جباری: اگر بخواهم این بخش را کمی بیشتر باز کنم باید عنوان کنم توجه به ساخت فیلمی درباره این شبکه که به عنوان شبکه هوشمند تغییر از آن یاد می‌شود از حدود 2 سال پیش زمانی که مقاله‌ای را در این ارتباط خواندیم شروع شد. این مقاله در سال 2009 توسط اندیشکده سابان ذیل موسسه بروکینز آماده شده بود با عنوان «کدام مسیر برای رسیدن به ایران است؟».
 
کرباسی: به این مساله در مستند «کدام انحراف» هم اشاراتی شده است.

جباری: در آن مقاله که توسط موسسه‌ای تهیه شده که خط مشی سیاست‌های آمریکا را دنبال می‌کند، موضوع جنگ نرم برای نخستین‌بار مطرح شده و در آن اعلام می‌شود که آمریکا امکان درگیری نظامی با ایران را ندارد و باید راهبرد سیاست‌های امنیت ملی را تغییر دهد. از این جهت برنامه‌های آمریکا به سمت تغییر نرم رفت که چند مرحله را برایش تعیین کردند، مثلا عنوان کردند اول باید تغییر محاسبات مسؤولان را انجام داد و بعد به تغییر محاسبات مردم رسید و بعد هم تغییر رفتار مسؤولان و همین طور ادامه یابد و تغییر محاسبات به تغییر رفتار بینجامد و بعد تغییر ماهیت پیش بیاید و به سرنگونی منتهی شود! این مراحل را آمریکایی‌ها از اواخر ریاست‌جمهوری قبلی آغاز کردند و هنوز ادامه دارد. این بحث در دوران اوباما اوج گرفت که حضرت آقا هم اشاراتی به این فرآیند داشتند. از این نظر ما بحثی را که از سال 1391 بدان رسیده بودیم طی این سال‌ها تکمیل کردیم و تبدیل به ساخت «شب‌نامه» شد.

 سیامک نمازی در ساختار مستند «شب‌نامه» چه جایگاهی داشت؟ آنچه پیداست توجه به این شخصیت موجب شد تا در چارچوب سینمای جاسوسی و با گرایش به مستندی افشاگرایانه قالب اثر را شکل دهید. البته فرم مواجهه با این نگاه در مواردی همراه با تزریق حسی تصنعی از تعلیق درآمد!
کرباسی: خوشحال می‌شویم که از نظرات‌تان استفاده کنیم اما درباره پیگیری وضعیت نمازی چند اتفاق باعث شد تا سراغش برویم. چون افراد دیگری هم بودند که در کانال تلگرامی درباره‌شان صحبت کردیم اما ایشان جزو مهره‌هایی بود که نقش کلیدی در بسیاری از اتفاقات داشت و نکته دیگری هم وجود داشت و آن این بود که نسبت به مابقی افراد سیامک نمازی چندوجهی بود و در حوزه‌های مختلف کار کرده بود. زمان دستگیری ایشان هم مصادف شده بود با ساخت فیلم ما و همه این مسائل باعث شد موضوع سیامک نمازی برای‌مان مهم شود.

جباری: دستگیری نمازی شکی را که نسبت به او در مراحل تحقیقات رسیده بودیم تکمیل کرد. پیگیری وضعیت این شخصیت در راستای تحقیقات و موضوع فیلم بوده است و فکر کردیم توجه به این سوژه می‌تواند ما را وارد موارد مختلفی از این قضیه کند. مثلا یکی از فعالیت‌های ایشان به شرکت آتیه‌پرداز بهار متصل می‌شد که قراردادهای نفتی و کرسنت هم در آن وجود دارد. همزمان ایشان در کرسنت به عنوان مدیر فعال بودند. ما از گروه آتیه که مؤسس آن سیامک نمازی بوده به مجموعه‌ای گسترده از شرکت‌های زیرمجموعه رسیدیم که یکی از افراد درگیر آقای خواجه‌پور بود که داماد خانواده نمازی بود و سال 88 دستگیر شده و بعدا از کشور فرار کرده بود.

 در ساختار فیلم دنبال روایتی گزارشی نبودید و در پی اجرای اثری جست‌وجوگرایانه برای کشف دایره نفوذ شبکه‌ای جاسوسی بودید. درباره واقعی جلوه دادن برخی اتفاقات و بزرگنمایی در برخی سکانس‌ها مثلا آن صحنه تعقیب و گریز توضیح دهید!
جباری: نکته اساسی همین است که ما نمی‌خواستیم همان تجربیات گذشته در مستندسازی را دنبال کنیم و باید عنوان کنم که به نظرم اولین مستندی هستیم که نگاهی جست‌وگر در فرم داریم و با این فضای جاسوسی دوست داشتیم مخاطب را با اثر همراه کنیم. آن سکانس تعقیب و گریز هم واقعی بود. حالا شاید تنها حدس‌مان اینگونه بود که دنبال‌مان هستند اما واقعا هم اینگونه بوده است. بعد هم لازمه فیلمسازی این است که بعضی نکته‌ها را در اجرا پررنگ‌تر نشان دهیم. این مستند را نخواستیم گزارشی بسازیم و همانطور که اشاره داشتید ما می‌خواستیم مستندی جست‌وجوگرایانه از جنس تعلیقی بسازیم. من از این جنس نمونه‌های اکتشافی در سینمای مستند و حتی در خبرنگاری کشورمان سراغ ندارم و از این نظر مستند «شب‌نامه» کاملا جدید و متفاوت است.

کرباسی: فضای کار ما به دلیل سیر کشفی که دارد می‌تواند به فضای تریلر نزدیک شود. اقتضای اینگونه سینمایی می‌طلبد که در آن تعلیق وجود داشته باشد و من دنبال چنین فضایی بودم. ما دنبال نشان دادن فرم مناسبی بودیم که با پیامی که می‌خواهیم بدهیم متناسب باشد و تنها دنبال گزارش یک واقعه نبودیم.

 به دلیل همین تم جست‌وجوگرایانه به انتخاب راوی سخنگو و در واقع استفاده از نریشن دست زدید.

کرباسی: نکته اساسی درباره راوی در فیلم این بود که هر کدام از افعال این شخصیت نماینده یکی از افراد پشت صحنه کار است. مثلا اتفاقی که درباره آن عکس سیامک نمازی می‌افتد واقعا طی روند تحقیقات پیش آمده بود و ما خیلی اتفاقی به آن رسیدیم و آن را در فضای فیلم آوردیم.

استقبال دانشجویان از مستندی افشاگر
جباری: در واقع برای راوی هم شخصیت‌پردازی مستقلی شده بود که براساس اتفاقات واقعی بود. این راوی یک دانشجوی جست‌وجوگری است که دنبال پیدا کردن جواب سوالات خود است و در این مسیر با اتفاقات مختلفی روبه‌رو می‌شد.

 در این نوع فرم روایی در هر مرحله باید لایه‌های تازه‌ای در فیلم مطرح شود. فکر می‌کنید حضور شخصیت‌های جدید و روند مستند توانسته اینگونه باشد؟
جباری: ما هر مرحله که پیش رفتیم براساس نگاه جست‌وجوگرایانه‌ای که داشتیم به مراحل تازه‌ای رسیدیم. مثلا درباره خانم کارآفرین و پرچم سوئد که روی میزش بود از پیش تعیین شده نبود و به تدریج به آن رسیدیم. ما خیلی اکتشافی به آن رسیدیم. در واقع رفته بودیم تا مصاحبه‌ای با آن خانم داشته باشیم و خیلی اتفاقی آن پرچم را روی میز ایشان دیدیم و بعد که جست‌وجو کردیم به داستان سفیر سوئد رسیدیم و بعد هم سوالاتی در این باره داشتیم و فهمیدیم که سفارت سوئد فعالیت‌های دیگری از این قبیل داشته است و مصاحبه هم کرده و گفته مبالغی به استارت‌آپ کمک کرده است. در جست‌وجویی که کردیم بیشتر با خط فکری سفیر آشنا شدیم و همه اینها کاملا به کارمان آمد. موضوع فعالیت‌های سوئد تا پیش از مراجعه ما به دفتر این خانم اصلا مطرح نبود و طی اکتشافی که در فیلم داشتیم فهمیدیم چه نقشی دارد و بعد هم گفته‌های آقای محمدی این موضوع را تایید کرد.

 یعنی به کشف این موضوع پرداختید که غربی‌ها می‌خواهند از طریق شبکه‌های استارت‌آپ به تغییر سبک زندگی مردم بپردازند؟
کرباسی: بله! این تغییر سبک زندگی را حتی اعلام می‌کنند. این تغییر از طریق جنسی‌گرایی و اغواگری از طریق ارائه مدها و لباس‌های جدید زنانه رخ می‌دهد! حالتی که هیچ تناسبی با فرهنگ جامعه ما ندارد اما آنها می‌خواهند این نوع فرهنگ غربی را در اذهان مردم جای دهند در حالی که غالب مردم ما از این فضا دور هستند اما باید هشدار داد که این فضا می‌تواند به تدریج ذائقه مردم را تغییر دهد. بحث دیگری که ما می‌خواستیم از طریق پرداخت به موضوع استارت‌آپ مطرح کنیم بعد مالی ماجراست که براساس یک پروپاگاندایی می‌خواهند چهره زیبایی از این نوع فعالیت‌ها ارائه دهند در حالی که در بررسی‌ها متوجه می‌شوید خیلی از این رنگ و لعاب‌ها غیرواقعی است و خیلی این شرکت‌ها با حمایت‌ها و تزریق پول دارند به کار خود ادامه می‌دهند و با یک حساب و کتاب مشخص می‌شود اصلا سوددهی ندارند. اتفاقی که افتاده این است که یکسری جوان‌های ما که غالبا هم در دانشگاه‌های مهم کشورمان فعالیت می‌کنند جذب این نوع فعالیت‌ها می‌شوند و به جای فعالیت‌های تولیدی سراغ این نوع فعالیت‌های غیرمولد می‌روند.

جباری: فارغ‌التحصیل‌های دانشگاه‌های بزرگ ما که مشکلات بیکاری دارند، اولین راهی که به ذهن‌شان می‌رسد این است که سراغ فعالیت در زمینه استارت‌آپ بروند و فکر می‌کنند هم کلاسی برای خود پیدا می‌کنند و هم می‌توانند از این طریق پول دربیاورند. جوان ما سراغ کارهای خدماتی می‌رود که نمی‌تواند توسعه پایدار برای کشور داشته باشد. ما می‌بینیم نخبه‌های دانشگاه شریف به جای فعالیت در زمینه‌هایی مانند هوافضا و مسائل بیوتکنولوژی و هسته‌ای سراغ کترینگ اینترنتی می‌روند یا دلالی و خرید و فروش اجناس می‌کنند! شاید بی‌ارتباط نباشد که در سال‌های اخیر رشد علمی ما درزمینه‌های هسته‌ای که در حال پیشرفت بودیم با رونق استارت‌آپ قدری پایین آمده است.

 مخاطب اصلی مستند «شب‌نامه» همین جوانان دانشگاه‌ها هستند؟
کرباسی: مخاطب ما جوانان و دانشجویانی هستند که در معرض آسیب‌هایی چون استارت‌آپ قرار دارند. البته به نظرم مخاطب «شب‌نامه» می‌تواند همه اقشار جامعه باشد و هر کسی با تماشای این مستند برداشت خود را خواهد داشت. ما در فضای دانشگاه‌ها و مساجد و فرهنگسراها در شهرهای مختلفی اکران‌هایی داشته‌ایم که الحمدلله مورد استقبال قرار گرفته است و خوشبختانه دانشجویان خیلی علاقه‌مند به تماشای این مستند افشاگرایانه بودند و آمار ثبت‌نام دانشگاه‌ها نشان داده که استقبال از «شب‌نامه» بالا بوده است و ما به دنبال این هستیم که اکران‌های دانشگاهی و مردمی را ادامه دهیم.

 از حواشی و اتفاقاتی که با عدم صدور مجوز برای اکران در دانشگاه تهران رخ داد، بگویید.
جباری: ما در وهله اول دوست داشتیم اکران «شب‌نامه» را از دانشگاه صنعتی شریف که دانشگاه خودمان بود شروع کنیم. اقدام به رایزنی برای این اکران کردیم و مسؤولان دانشگاه از ابتدا برای این اکران مردد بودند و در نهایت هم رضایت ندادند. در انتخاب بعدی سراغ اکران دانشگاه تهران رفتیم.

کرباسی: به شکل کلی روند صدور مجوز برای چنین فیلم‌هایی از طریق معاونت فرهنگی دانشگاه انجام می‌شود و در صورت نیاز مسؤول نهاد رهبری دانشگاه هم بررسی و تصویب می‌کند. برای اکران «شب‌نامه» مسؤول نهاد رهبری دانشگاه صنعتی شریف فیلم را دیدند و تایید کردند ولی معاونت فرهنگی دانشگاه با وجودی که تایید کرده بودند اما عنوان کردند باید اکران این فیلم به دلیل سوژه خاصی که دارد در هیات‌رئیسه دانشگاه مورد تصویب قرار گیرد. این فرآیند خیلی طولانی شد و باعث شد سراغ دانشگاه تهران برویم.

جباری: مسؤولان دانشگاه تهران در ابتدا مشکلی نداشتند و مجوز اکران را دادند و ما هم براساس آن برنامه‌ریزی برای نمایش فیلم را صورت دادیم و تبلیغات فیلم و دعوت از میهمانان را انجام دادیم اما شب قبل از رونمایی به ما خبر رسید که احتمالا برنامه لغو خواهد شد. البته ما پیش‌بینی می‌کردیم و سالن‌های دیگری را برای اکران در آن تاریخ رزرو کرده بودیم. در صبح اکران بعد از پیگیری‌هایی که کردیم به این نتیجه رسیدیم که به دستور رئیس دانشگاه تهران این برنامه لغو شده است.