به گزارش پارس ، فارس به نقل از هفته نامه فلسطینی المنار، پایان دادن به نفوذ و قدرت خانواده « سلطان بن عبد العزیز» ، ولی عهد اسبق عربستان سعودی در ارتش این کشور به معنای فراهم کردن مقدمات و زمینه انتقال قدرت از نسل اول خاندان سعودی به نسل دوم این خاندان است و این اقدامی است که درحال حاضر « عبد الله بن عبد العزیز» ، پادشاه سعودی دست به آن می زند و وظیفه پیگیری آن برعهده « متعب بن عبدالله بن عبد العزیز آل سعود» ، فرزندش و رئیس گارد ملی و وزارتخانه ای گارد ملی است که به تازگی و طی یک ماه و نیم گذشته در این کشور به دستور ملک عبد الله تاسیس شده است.

نقشه وضع شده از سوی پادشاه سعودی و پسرش بر این اساس استوار است که ده ها افسر ارتش عربستان سعودی که شاهزاده سلطان بن عبد العزیز هنگام رسیدن به منصب وزارت دفاع آنها را با خود وارد خدمت ارتش کرد و این افسران با وی و پسرش « شاهزاده خالد بن سلطان» چند دهه خدمت کردند، هم اکنون بازنشسته شوند.

چون به باور ملک عبد الله و شاهزاده متعب در این افسران نوعی وفاداری خانواده سلطان و به ویژه به شاهزاده خالد بن سلطان به وجود آمده است که ملک عبد الله او را در ۲۰ آوریل گذشته از سمت خود به عنوان وزیر دفاع سعودی برکنار کرد تا« شاهزاده فهد بن عبدالله بن محمد آل سعود» را منصوب کند که از خاندان « عبد العزیز آل سعود» ، بنیانگذار پادشاهی سعودی در عربستان نیست. البته این اقدام ملک عبد الله از این امر نشات می یافت که تلاش می کرد، به اصطلاح از برخی اختلافات خانوادگی جلوگیری و هرگاه بخواهد آن را از سمت خود به راحتی برکنار کند، در حالی که واقعیت امر این است که وی تلاش داشت تا راه را برای پسرش هموار کند و ادغام ارتش و گارد ملی عربستان سعودی را در آینده نزدیک و تحت فرماندهی متعب بن عبدالله تسهیل کند.

منابع آگاه دیپلماتیک در این خصوص تاکید می کنند که شاهزاده خالد بن سلطان پس از تلاش برای کودتای نظامی در عربستان هم اکنون در ریاض، پایتخت این کشور تحت اقامت اجباری قرار دارد و او تلاش داشت با کودتا علیه عمویش ملک عبد الله قدرت را در این کشور میان سه خانواده آل سعود تقسیم کند:

- خانواده ملک عبدالله که متعب در آن سمت وزیری گارد ملی را برعهده دارد

- خانواده نایف، ولی عهد سابق سعودی که امنیت داخلی و قدرت نظامی را در دست دارد و به اصطلاح « عقاب های نایف» هم اکنون بیش از دو سال است که بحرین را به اشغال خود در آورده اند.

- خانواده سلمان که ولی عهد کنونی عربستان سعودی است و اگر بخت با وی یاری کند، پادشاه بعدی سعودی وی خواهد بود.

به نظر می رسد که با این اقدام پادشاه سعودی و فرزندش متعب در بازنشسته کردن افسران وفادار به خالد و اقدام اخیر خالد جهت کودتا علیه ملک عبد الله و متهم بودن وی به درگیر کردن عربستان سعودی در جنگی ناکام در یمن که ضعف نیروی نظامی و ارتش عربستان را بیش از پیش به رخ کشید، دیگر از خانواده سلطان کسی در قدرت وجود نداشته باشد و یا دست کم امیدی به دست یافتن به منصب و پستی مهم نداشته باشد، به جز « شاهزاده بندر بن سلطان» که درحال حاضر ریاست دستگاه اطلاعات و امنیت سعودی را در دست دارد و به تازگی اداره پرونده سوریه و تسلط بر کمیته « ائتلاف معارضان سوری» از طریق « میشل کیلو» ، از رهبران معارضان سوریه و « احمد الجربا» ، رئیس جدید ائتلاف معارضان سوری را به دست گرفته و تلاش بسیاری می کند تا جایگاه و موقعیت بهتری برای خود در حکومت سعودی دست و پا کند.

این منابع آگاه در ادامه اظهارات خود تاکید می کنند که ملک عبدالله و شاهزاده متعب و به همراه آنها شاهزاده سلمان، وزیر دفاع سعودی تلاش دارند تا بندر بن سلطان را درگیر پرونده سوریه کنند تا در موعد مقرر با متهم کردن وی به ناکامی و شکست با او تسویه حساب کنند و اندک قدرت باقی مانده در خانواده سلطان را نیز از دست بندر بگیرند، دقیقا همان کاری که با شاهزاده خالد، برادر ناتنی وی شاهزاده خالد کردند.

منابع آگاه فوق الذکر می افزایند: لیست افسرانی که قرار است، از خدمت در ارتش معاف و به اصطلاح بازنشسته شوند، هم اکنون درحال تهیه توسط « فهد بن عبدالله بن عبد الرحمن» ، معاون وزیر دفاع سعودی است که ملک عبد الله به او ماموریت رسیدگی به اوضاع در داخل ارتش را داده و به او تاکید کرده که اوضاع باید به نحوی سوق داده شود که امکان ادغام ارتش با گارد ملی به فرماندهی شاهزاده متعب بیش از پیش تسهیل شود.

به این ترتیب برداشت می شود که ملک عبد الله به شدت در تلاش برای تقویت جایگاه و نفوذ نظامی شاهزاده متعب در عربستان سعودی است تا بتواند با خیالی آسوده تر حکومت و قدرت را به وی تسلیم کند، به ویژه آنکه شاهزاده سلمان مبتلا به بیماری « آلزایمر» است و این کار را برای عبد الله و متعب بیش از پیش تسهیل می کند، به خصوص اگر در این امر سهم فرزندان سلمان از قدرت را در نظر داشته باشند.

در چنین وضعیتی دور از انتظار نیست، شاهد همان روند انتقال قدرتی در عربستان سعودی باشیم که مشابه آن را ماه گذشته در قطر شاهد بودیم، به ویژه آنکه منابع آگاه فرانسوی تاکید می کنند که پروسه انتقال قدرت در قطر با نظارت و اشراف دقیق آمریکا صورت گرفت و هم اکنون واشنگتن تلاش دارد، چنین پروسه آرام و بی سر و صدایی را نیز در عربستان به اجرا بگذارد و قدرت را از نسل اول سعودی به نسل دوم این خاندان منتقل کند، آن هم در کشوری که آمریکا آن را ستون اصلی سیاست و استراتژی خود در منطقه خاورمیانه و در دو جهان عربی و اسلامی تلقی می کند.

همین منابع در ادامه تاکیدات خود می افزایند که عبد الله پس از اطلاع از قصد آمریکا مبنی بر انتقال قدرت در برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مشابه آنچه در قطر روی داد، به واشنگتن ابلاغ کرده است که قصد دارد، قدرت را به فرزندش از نسل دوم خاندان سعودی منتقل کند و در صدد اجرای همان پروسه ای است که « شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی» ، امیر سابق قطر دست به آن زد و قدرت را به صورت مسالمت آمیز و در قید حیات خود به فرزندش « شیخ تمیم» منتقل کرد.

این اقدامات در زمانی اتفاق می افتد که به نظر می رسد، پناه بردن معارضان سوری به آغوش بندر بن سلطان با هدف نابودی و فنای وی صورت می گیرد و اولین نشانه های فنای بندر بن سلطان را باید در سفر ناکام و تلخ وی به پاریس و لندن و برلین طی هفته اخیر ملاحظه کرد که طی آن این کشورها درخواست بندر برای مسلح کردن گروه های تروریستی در سوریه و همچنین دادن پوشش سیاسی مناسب به عربستان جهت کمک نظامی به این گروه ها و مسلح کردن آنها را رد کردند.

بنابر تاکید این منابع آگاه، مخالفت کشورهای غربی با تلاش بندر بن سلطان برای بهره برداری از بحران سوریه به سود خود جهت تثبیت پایه های نفوذ و اقتدار خویش در حکومت کنونی و آینده سعودی است، آن هم در زمانی که ملک عبدالله و ولی عهدش سلمان و وزیر کشورش محمد بن نایف نشان داده اند که تمایل چندانی به دخالت در پرونده های حساس و مهم منطقه ای و عربی از جمله پرونده سوریه ندارند.

بازتاب این موضع گیری ها در سفر ناکام سه روز پیش سران ائتلاف معارضان سوری به ریاض به ریاست « احمد عاصی الجربا» و « میشل کیلو» به خوبی قابل ملاحظه بود.