پسر محمدرضا عارف که با همین نام شناخته می شود در اظهارنظری جنجالی از ژن خوب پدر و مادرش در موفقیت های اقتصادیش سخن گفته است.

تا زمانیکه رقابت های انتخاباتی سال 92 شروع نشده بود، کمتر کسی از خانواده عارف اطلاعاتی داشت ولی در آن زمان نام پسر عارف به عنوان یکی از آقازاده هایی که توانسته در سن پایین صاحب ثروت کلانی شود و چندین شرکت بزرگ در زمینه های مختلف راه اندازی کند بر سر زبان ها افتاد.

حمیدرضا عارف، فرزند بزرگ محمدرضا عارف اخیر در مصاحبه ای از تاثیر ژن خوب بر موفقیت هایش سخن گفته است: "هر کسی که توانایی داشته و به نقطه ای رسیده، حتما استعدادهایی در وجودش بوده؛ بالاخره تاثیر وراثت وجود دارد، ژن وجود دارد. پدر و مادر من هر دو جزو شاگرد اول‌های کنکور در کشور بودند، مادر من رتبه 15 کنکور داشته؛ این ژن منتقل می‌شود. "

وی در ادامه می گوید: افتخار کردم و می‌کنم زمانی که سیم کارت تلفن همراه اول فقط وجود داشت، در یک مزایده رسمی با 32 شرکت، من در سن 25 سالگی، یک شرکتی را از افریقای جنوبی آوردم.

پسر عارف دلیل موفقیت های خود را ژن خوب پدر و مادرش اعلام می کند که با انتقال یافتن به فرزندان باعث شده تا این آقازاده بتواند در سن 24 و 25 سالگی با شرکت بزرگ مخابراتی آفریقای جنوبی یعنی ام تی ان وارد مذاکره شود و این شرکت را وارد ایران کند. حمیدرضا عارف به تازگی اعلام کرده که وارد کارهای فرهنگی نیز شده و تهیه کننده گی فیلم های سینمایی را بر عهده دارد.

وی مدعی شده که در زمانیکه قصد داشته تا ام تی ان را به ایران بیاورد با خرج کردن پول از جیبش راهی هلند شده و با مشاوره شرکت هلندی، شرکت مخابراتی ام تی ان را با هزینه شخصی به کشورمان آورده و یک سال ونیم خرج آنها کرده است. اما حمیدرضا عارف این سوال را بی جواب گذاشته که درآن سن کم که دانشجویی بیش نبوده از کجا توانسته هزینه های شرکت ام تی ان را متقبل شود. نقش پدر در معرفی وی به شرکت های خارجی چه بوده است؟

آیا یک دانشجوی ساده دانشگاه می تواند بدون هیچ پشتوانه ای راهی کشورهای خارجی شود و آنها را راضی به حضور برای سرمایه گذاری در ایران کند؟ ژن آقازادگی چه تاثیری در تسهیل روند پیشرفت های اقتصادی وی داشته است؟ آیا وی در زمان حضور در آفریقای جنوبی و در شرکت ام تی ان، خود را حمیدرضا عارف، دانشجوی کارشناسی دانشگاه شریف معرفی کرده یا فرزند وزیر پست و تلگراف سابق و معاون اول دولت اصلاحات؟

به طور کلی بعد از این همه شایعات و حاشیه ها درباره روند صعودی پسر عارف در فعالیت های اقتصادی، وی چرا به جای شفاف سازی از ژن خوب و تاثیر آن در موفقیت هایش سخن می گوید؟ آیا به غیر این است که نقش محمدرضا عارف در این مسیر و نام پدر در تسهیل روند فعالیت های اقتصادی نقش اساسی بوده است. اینکه حمیدرضا عارف حضور خود در طبقه ای از آقازادگی و پیشرفت اقتصادی را بدیهی فرض می کند و با رندی به ژن خوب ربط می دهد، معضلی است که سال های سال است گرفتارش هستیم. معظلی به نام "بدیهی بودن پدیده آقازادگی" که در مسابقه رقابت جوانان ایرانی صدها و چه بسا هزاران گام به پشتوانه پدارنشان جلوترند.

پسر عارف که در بهترین دانشگاه ایران یعنی شریف درسش را به اتمام رسانده آیا شاهد آن نبوده که با استعدادترین دانشجویان حاضر در آن دانشگاه که بسیار بسیار از وی بااستعدادتر بودند، از چه خانواده های بی بضاعت روستایی یا شهری در شریف مشغول تحصیل بودند و به خاطر نداشتن روابط و آقازاده نبودن، یا مجبور به مهاجرت شدند یا به فعالیت های کاری معمولی مشغولند!

پسر عارف که خود را با زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک مقایسه می کند، عنوان نمی کند که زاکربرگ فرزند مقام و مسئولی نبود و تنها با استعداد و ابتکار خود بود که توانست شرکت بزرگ فیسبوک را بنیان بگذارد. آیا زاکربرگ هم از ژن خوب برخوردار بود!؟ فرزند عارف بهتر است یک سری به استان های مرزی کشور بزند و نگاه کند چه جوانان بااستعداد با رتبه های برتر کنکور به دلیل نبود فرصت های شغلی و یا نداشتن روابط خاصی در حال کوله بری هستند!

به هر حال آنچه مشخص است پسر عارف به جای روشن کردن حاشیه ها و شایعات پیرامونش، بار دیگر حاشیه ای آفریده که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت. بهتر است آقازادگانی از این دست به جای فخرفروختن و سخن از ژن خوب زدن، رویکرد خود را عوض کنند و از قله عاج غرور و تکبر فرو آیند. چرا که اگر نبود آقازادگی آنها، استعداد آنها نیز همچون بسیاری از جوانان مستعد نابود می شد و هیچ گاه فرصت گفتن چنین افاضاتی را پیدا نمی کردند.